بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وطن من کجاست؟ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وطن من کجاست؟

بریده‌هایی از کتاب وطن من کجاست؟

نویسنده:حنیف قریشی
انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۳.۳از ۹ رأی
۳٫۳
(۹)
فرحانه خیال می‌کرد دیگر کاری با زادگاهش ندارد؛ از گذشته کنده شده بود و آینده هم در نظرش آرام اما پوچ و تهی بود.
amir_davari
در کشوری که عقل و شعور به‌خودی‌خود سلاح و تهدید بود، بحث کردن و به کار بستنِ عقل و شعور، فی‌نفسه مایهٔ تسکین بود.
عادل تنها
چیزی نگذشته بود که متوجه شد هرکسی که پول و هوش و تحصیلات یا استعداد داشته از کشور رفته و آن‌هایی هم که مانده‌اند، فرزندانشان را تشویق به گریختن می‌کنند. طلا و جواهراتشان را می‌فروشند، بچه‌هایشان را روانهٔ مرزها می‌کنند و می‌گویند: «برو، دیگه هم برنگرد.»
عادل تنها
این ارزش‌ها عبارت بودند از: باور به نهادهایی آزاد و غیرمذهبی که بر پایهٔ خرد و منطق بنا شده باشند، نه وحی و الهام یا متون مقدس؛ باور به اینکه هیچ راه‌حل قطعی و نهایی برای مشکلات بشر وجود ندارد؛ و باور به اینکه سلامت و قدرت جامعه نتیجهٔ توانایی‌اش در تحمل و مدارا و تکثر آرا و عقاید در همهٔ زمینه‌هاست، و اینکه پذیرش لازم برای ابراز این عقاید و آرا وجود داشته باشد.
الهه

حجم

۲۸۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۲۸۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۳۹,۵۰۰
تومان