کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی)
معرفی کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی)
کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی) نوشتهٔ نادر ابراهیمی در انتشارات روزبهان چاپ شده است. نادر ابراهیمی برای نوشتن رمان آتش بدون دود، جایزهٔ لوح زرین و دیپلم افتخار ۲۰سال ادبیات داستانی ایران و جوایز دیگری چون براتیسلاوا، تعلیم و تربیت یونسکو و کتاب سال ایران را از آن خودش کرد.
درباره کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی)
جلد چهارم کتاب آتش بدون دود واقعیتهای پرخون نام دارد. در این کتاب آلنی متوجه میشود که زنان ترکمن از گفتن مشکلات و مریضیهایشان به یک مرد ممانعت میکنند. او سعی کرد با راهکاری این مشکل را حل کند. همچنین ملای تازهای به اینچه برون میآید و آلنی بهخاطر معلومات ملا با او طرح دوستی میریزد. اما یاشا که دستیار آلنی است بهخاطر ظلمهایی که یاشولی آیدین به آنها کرده از ملاها دل خوشی ندارد.
آتش بدون دود رمان بلندی از نادر ابراهیمی است که در ۷ جلد نوشته شده است. این رمان روایتگر زندگی ۳ نسل از مردم صحرانشین ترکمن از عهد قاجار و پادشاهی ناصرالدینشاه تا پهلوی دوم و حکومت محمدرضا پهلوی است. آتش بدون دود داستانی عاشقانه ولی سرشار از غرور و خشونت است. او در این کتاب از رویارویی علم و جهل و اختلاف نظر نسلها صحبت میکند. عشق و افسانهٔ ترکمن را بهتصویر میکشد و از پایبندی به اعتقادات و وطندوستی میگوید. ابراهیمی در این رمان پس از اشاره به زیباییهای ترکمنصحرا در ۳ جلد اول، در ۴ جلد بعد به شیوهای داستانی - تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.
کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به رمانهای طولانی ایرانی و سیر در اندیشهها و آداب و فرهنگ مردم ایران در نقاط مختلف و زمانهای مختلف علاقه دارید، از مطالعهٔ آتش بدون دود لذت خواهید برد.
درباره نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران بهدنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکدهٔ حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی به درجهٔ کارشناسی رسید. پیوستن او به یک سازمان سیاسی باعث شد تا بارها دستگیر و زندانی شود. ابراهیمی در زندگی خود به کارهای بسیار زیادی پرداخته است که شرح مفصل آن را در کتاب ابوالمشاغل نوشته است. نادر ابراهیمی علاوهبر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه و روزنامهنگاری نیز فعالیت کردهاست. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک سخنوران ایرانی بهشمار میرود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده است. وی همچنین در زمینهٔ ادبیات کودک و بازسازی افسانههای قدیمی هم دستی بر آتش داشت و بسیاری از کارهای او، جوایز مختلف جهانی را برنده شدهاند. نادر ابراهیمی در ۱۶ خرداد ۱۳۸۷، در تهران دار فانی را وداع گفت.
بخشی از کتاب آتش بدون دود (جلد چهارم از مجموعه هفت جلدی)
« «آلنیاوجا، شبی در زندان، که از یک بازجوییِ بَدِ ناخودْدارانه بازگشتهبودم به من گفت: در گذشته بهدنبال شکستهای خود نگرد، بهدنبال آن اشتباه بزرگ، آن عقبنشینی، آن انهدام، آن جدایی، آن عَزا، آن سقوط، آن اسارت، آن ضعف، آن بازجوییِ بَدِ نادلخواه؛ و در گذشته به دنبال چیرگیهای خود نیز: آن وصل، آن نشانِ افتخار، آن غلبه، آن فتح، آن صعود، آن صدای کفزدنهای دیگران بهخاطر آن سخنرانی تاریخی، و آن فرار بینظیر از میانِ صد کوچهٔ در حلقهٔ پلیس. گذشته، یاد است، آیندهٔ متّصل به حالْ مادّهیی که میتواند به یاد تبدیل شود یا نشود. آیندهٔ نزدیک، موضوع است؛ گذشته، خاطرهٔ موضوع. لحظههای بزرگ، موضوعاند نه خاطره. در خاطره، چیزی جز انگیزه نباید حضور داشتهباشد. خاطراتی که بگریانند، بسوزانند، بشکنند، بهدرد بیاورند؛ امّا برنینگیزانند، خاطره نیستند، زَهرَند؛ زهرِ قتّاله. خاطراتی که سرد کنند، خسته کنند، کِسِل کنند، ناامید کنند و به پوچی و بیحالی بکشانند، خاطره نیستند، بیماریاند: جنون.
آلنیاوجا به من گفت: تنها کسانی که میجنگند و به زندان میافتند و بازجویی میشوند، ممکن است از پاسخهایی که دادهاند ناراضی باشند. آنها که نمیجنگند، بازجویی هم نمیشوند، و آنها که بازجویی نمیشوند، بدیهیست که پاسخهای بَد هم نمیدهند تا از دادنِ چنان پاسخهایی دلگیر و شرمنده باشند. دردِ نرسیدن به قُلّه از آنِ کسانیست که اهل صعودند. رنجِ غرقشدن از آنِ کسیست که دل به دریا سپردهاست. مدّعیان پُرمدّعا از آنرو میتوانند همهٔ مبارزان و مؤمنان و معتقدان را مورد تهاجم و بیحرمتی قرار بدهند و خودْ برکنارِ از تهاجمِ دیگران بمانند، که هرگز در مخاطره نبودهاند، اهل میدان نبودهاند، مردِ اقدام نبودهاند. بُزدل، هرگز متّهم نخواهدشد به اینکه در معرکهیی به قدر کفایت، شجاعت بروز ندادهاست؛ زیرا در معرکهیی نبوده تا شجاعتی _به هر مقدار_ نشان دادهباشد تا در معرض اتّهامی قرار بگیرد. شبی تا سحر از درد نعره کشیدم، و نگهبانِ پیشِ سلّولم که سربازکی بود صد بار گفت: «مَرد اینطور ذلیلِ درد نمیشود.» پسرک، آخِر، درد سنگ نکشیدهبود تا بداند چرا نعره میکشم. درد، از آنِ دردْآزمودگان است. در گذشته چنین بوده، امروز نیز چنین است. از یک بازجوییِ بَدِ نادلخواه شرمنده نباش! صَفی بلند از بازجویان بدکینه دَمِ سَحر ایستادهاند. وقت نماز صبح آنها را خواهییافت، امّا به گذشته نخواهیشان برد.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
طاقچه جان ... لطفاً برای کسانی که نسخه پی دی اف رو دارن ، این نسخه رو جایگزین کن . و اما کتاب : نادر ابراهیمی کلامش نادر است، نگاهش نادر است و رمان اش نادر ابن نادر. بدون هیچ گونه تعارفی
وای اگه بخواهیم تمام ۷ جلد این مجموعه رو بخونیم که ورشکست میشیم واقعا قیمت بعضی جلدهاش نجومی هست اخه۳۵۰ کتاب الکترونیکی؟ دیگه چاپیش رو نگم که حدود یه تومنه اونم کتاب تخصصی یا مرجع باشه یه چیزی سرانه مطالعه کم بود با این
درود! خواستم یه نکته مهم رو گوشزد کنم: همونطور که توی توضیحات این کتاب-که طاقچه به خوبی نوشته- ۳جلدِاولِ این کتاب با ۴جلدِآخر-جلد ۴ تا ۷- کمی متفاوته. خودِ جناب ابراهیمی هم در پایان کتاب سوم نوشتن: «پایان کتاب سوم پایان بخش اول»! توی
واقعا نمیشه از این کتاب دست کشید. بابت اینکه با قلم جناب ابراهیمی اینقدر دیر آشنا شدم خیلی ناراحتم. اگر سه جلد قبلی را خواندهاید شکی نیست که چهارمی هیچ تردیدی ندارد. به هر قیمتی -لطفا- تهیه کنید و مطالعه
عالی