دانلود و خرید کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی پونه نیکوی
تصویر جلد کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی

کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی

نویسنده:پونه نیکوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی

کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی نوشتهٔ پونه نیکوی است و انتشارات شهرستان ادب آن را منتشر کرده است. این مجموعهٔ شعر شامل ۳۰ قطعه شعر است.

دربارهٔ کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی

پونه نیکوی در اشعار این کتاب به مضامینی همچون جنگ و عاشقانه‌های جنگ می‌پردازد. این مجموعه شعر که بین سال‌های ۹۰ تا ۹۵ سروده شده‌، شامل ۳۰ قطعهٔ شعر در قالب غزل است.

علت نام‌گذاری این اثر ۶۴۱۰ روز تجربهٔ تنهایی در دوران اسارت شهید لشکری است و الهام‎‌گرفته از شرحی است که همسر این شهید از روزهای اسارت او ارائه کرده است. ۶۴۱۰ روز اسارت یعنی ۱۸ سال در حسرت نوشیدن جرعه‌ای آب خنک بودن.

اشعار این کتاب، گاه از دید یک زن به‌عنوان همسر، مادر و یا خواهر شهید روایت می‌شود و گاه چشم‌انتظاری یک همسر و مادر شهید، مفقود الأثر و یا دردهای یک همسر جانباز را به زبان شعر حکایت می‌کند. 

این مجموعه شعر حکایت تنهایی و رنج‌هایی که همسران شهدا یا جانبازان تجربه می‌کنند را در قالب شعر روایت می‌کند.

پونه نیکوی در کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی یکی از غزل‌هایش را به شهید بابایی و غزل دیگری را به آزادگان وطن تقدیم کرده است.

خواندن کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به علاقه‌مندان به شعر دفاع مقدس پیشنهاد می‌کنیم.

دربارهٔ پونه نیکوی

پونه نیکوی متولد ۱۳۶۴ در بندر انزلی است. این شاعر جوان دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی و کارشناس امور دانشجویی فرهنگی جهاد دانشگاهی گیلان است و تاکنون چندین اثرش را به چاپ رسانده است.

او علاوه‌بر سرودن شعر در زمینۀ ترانه‌سرایی نیز فعالیت می‌کند. نیکوی تاکنون توانسته نامزد جشنوارهٔ کتاب قلم زرین و جشنوارهٔ بین‌المللی شعر فجر در بخش شعر محاوره در سال ۱۳۹۳ شود.

بخشی از کتاب ۶۴۱۰ روز تنهایی

«من از این زندگی چه می‌خواهم جز تماشای آسمان با تو

زیر باران قدم زدن گاهی، بی خبر بودن از زمان با تو

هست من هستی تو باشد و بس، بشنوم از لبت نفس به نفس

شور یک عاشقانهٔ آرام فارغ از حرف این و آن با تو

از گلویم نمی‌رود پایین لقمه هایی که بی تو می‌گیرم

ساده نگذر که فرق خواهد کرد طعم نان بی تو! طعم نان باتو!

من از این زندگی چه می‌خواهم اتفاقی فقط تو را دیدن

ظهر در کوچه روبرو بشوم زیر یک چتر، ناگهان با تو

این پرستوی نام من هر روز از لبان تو آب می‌نوشد

تو صدا کن مرا که بسیار است فرق آوای دیگران با تو

چند سال است دوری از باران چند سال است دوری از لبخند

جنگ اینجا نشانده است مرا، زیر سقفی در این جهان با تو

آه یک گوشه از جهان زخم است گسلی زیر پایمان پیداست

اندکی کاش مهربان تر بود، جنگ! اندکی جنگ، مهربان با تو


قلبم میان صندوقی کوچک در بین یخ ها می‌تپد انگار

آن سوی خط هستی و من این سو، از خواب شیرینم مکن بیدار

زخمی که سوزن خورده می‌سوزد، من زنده‌ام بیدار و هوشیارم

گفتم که روزی باز می‌گردد گفتم که می‌آید به سویم یار

این اشک‌های ما خبرساز است، کی می‌رسی کار تو پرواز است

تو خلوتی با ابرها داری من خلوتی با این در و دیوار

من حرف های تازه‌ای دارم از روزهای تلخ تنهایی

اما زبانم بند می‌آید گویی لبم افتاده است از کار

بشکن سکوتم را که دلتنگم در خواب هم با جنگ می‌جنگم

سخت است تنها تکیه گاه تو در اوج دلتنگی شود دیوار

من اشک می‌ریزم تو می‌خندی، چشم مرا با بوسه می‌بندی

یادت می‌آید اولین دیدار؟! یادت می‌آید آخرین دیدار؟!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۲۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۱۶,۳۰۰
تومان