کتاب پسااسلامیسم
معرفی کتاب پسااسلامیسم
کتاب پسااسلامیسم نویسندهٔ میلاد دخانچی است و نشر آرما آن را منتشر کرده است. این کتاب به بازنگری رابطهٔ مذهب و سیاست در ایران میپردازد.
درباره کتاب پسااسلامیسم
میلاد دخانچی در کتاب پسااسلامیسم به رابطهٔ تنگانگ میان سیاست، مذهب و حکومت پرداخته و توضیح میدهد که تجربههای سیاسی و خطمشی حکومت در جهان اسلام و بهویژه در میان شیعیان، از یک ساختار خاص به معنای حکومت، در قالب دولت مدرن برخوردار نبوده است و چنین دیدگاهی را با استناد به نحوهٔ حکومتداری در زمان پیامبر (ص) و امام اول شیعیان، حضرت علی (ع) بیان میکند.
با وجود نفی استیت یا کشورداری مدرن اسلامی، نویسنده مذهب را جدای از سیاست نمیداند و حتی بهنوعی به اعمال نقش مذهب در ابعاد مختلف سیاسی و اداری اذعان دارد؛ اما معتقد است حضور مذهب در امور خرد و کلان سیاسی و تعامل با آن نیازمند نگاهی نو و برقراری نوعی تعادل است.
فصل اول این کتاب به توضیح لنز محقق برای نگاشتن این پژوهش اختصاص دارد. این فصل البته آغشته به مسائل نظری و انتزاعی است و در آن تلاش شده در کنار ارائۀ تأملاتی در باب متافیزیک، صورتبندیای از غیبت ماهیتشناسی و روششناسی در میان متفکران مسلمان ارائه شود. این فصل از منظر محتوایی، استقلال نسبی دارد و حتی این قابلیت را دارد که فصل نهایی یا میانی نیز خوانده شود. این یعنی خواننده میتواند خواندن کتاب را از فصل دوم شروع کند و برای درک بهتر نگاه نویسنده و بینش مسلط بر این تحقیق به فصل اول مراجعه کند. اهمیت این فصل در این است که نویسنده با ارائۀ خوانش تطبیقی از دستگاههای فلسفی مختلف، به تبیین دو امر متضاد و متکامل میپردازد و نشان میدهد چگونه دو امر متضاد امکان خصومت و وحدت را با یکدیگر پیدا میکنند.
فصل دوم به توضیح ماهیت استیت کلاسیک و مدرن اختصاص دارد. برای تبیین مفهوم استیت به مدلهای حکمرانی غیر استیتی نیز اشاره و یک سؤال اساسی طرح شده است: آیا استفاده از مفهومی به نام استیت اسلامی واجد ارجاعات تاریخی و نظری است؟ این فصل استفاده از مفهوم دولت اسلامی برای توصیف روش ادارۀ مدینةالنبی توسط پیامبر و همچنین پیامدهای استفاده از چنین مفهومی در ارائۀ نظریۀ سیاسی معاصر را به بحث میگذارد. این فصل تمایز قبیله و استیت را بیان میکند و نشان میدهد که چگونه مفاهیم سیاسی اسلام با استیت، نسبت تضاد برقرار میکنند.
فصل بعدی به شکلگیری استیت مدرن ایرانی و تعامل آن با مذهب اختصاص دارد. این فصل بهاختصار به تاریخ شکلگیری مؤلفههای استیت مدرن در دورههای مختلف نظیر انقلاب مشروطه، پهلوی اول و دوم اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه پایبندنبودن محمدرضا پهلوی به قوانین حکمرانی، مقدمات سقوط استیت پهلوی و جایگزینی آن با گفتمان مذهبی را فراهم آورد. با اشاره به آرای متفکران مسلمان معاصر از جمله علی شریعتی، این فصل مفهوم اسلامیسم را معرفی میکند و به این پرسش پاسخ میدهد که چرا استیت مدرن در ایران جز با تفاهم با مذهب نمیتواند به حیات خود ادامه دهد.
فصل چهارم به وضعیت استیت بعد از انقلاب و چالشهای حکمرانی پساانقلابی میپردازد. در این فصل، نزاع بیحاصل دولت و حاکمیت یا همان گاورمنت و استیت، فروپاشی اخلاق اجتماعی و نضجگرفتن نئولیبرالیسم، ابهام در جایگاه علوم انسانی و افول کارآمدی، از پیامدهای استیت ایرانی معرفی شده و توضیح داده میشود که چگونه چالشهای حکمرانی به رابطۀ نامتوازن مذهب و سیاست در وضعیت کنونی منجر شده است. این فصل همچنین استدلال میکند که ریشۀ این نابسامانی در حکمرانی، به یکیانگاشتهشدن سیاست و مذهب برمیگردد. این یعنی اگر مذهب و سیاست همواره قرار بود رابطۀ متضاد و متکامل برقرار کنند، در فضای پساانقلابی در عمل از ایجاد چنین رابطهای محروم شدند.
معرفی مفهوم پسااسلامیسم و ارائۀ سرفصلهای الهیاتی آن، محتوای اصلی فصل نهایی این کتاب را سامان میدهد. در این فصل با اشاره به آرای مرتضی آوینی، اهمیت تسلط بر تکنیکهای استیت مدرن پررنگ شده و پیشنهادهایی دربارۀ حرکت به سمت ایجاد توازن بین سیاست و مذهب در ایران معاصر ارائه شده است. پسااسلامیسم در این نوشتار به تکنیک ایجاد توازن بین سیاست و مذهب اشاره میکند.
خواندن کتاب پسااسلامیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و فلسفهٔ اسلامی پیشنهاد میکنیم.
درباره میلاد دخانچی
میلاد دخانچی ۱۳۶۳ در زاهدان به دنیا آمده است. او نویسنده، منتقد سینما، برنامهساز و مجری ایرانی است و مدرک دکترای مطالعات فرهنگی از دانشگاه کویینز کانادا دارد.
بخشی از کتاب پسااسلامیسم
«برای متفکران مسلمانِ معاصر محتوا و مشروعیت حکومت همواره بر نوع حکومت تقدم داشته و مسئلۀ چگونگی اداره و تکنیکهای حکمرانی سهم کمی در اندیشهورزی آنان داشته است. در این سیاق نظریهپردازی، هدف پاسخ به این سؤال اساسی است: چه کسی مشروعیت ادارۀ حکومت را داراست و در میان انواع حکومتها نظیر جمهوری، دمکراسی و استبدادی کدام نوع حکومت با اسلام سازگارتر است؟ به بیانی دیگر، همواره محتوا از شکل پراهمیتتر بوده و تکنیک هم کموبیش جایی در نظریهپردازی سیاسی معاصر نداشته است.
محتواگرایی این نظریهپردازان همچنین آنان را به تلقی شأن یکسان از سیاست و دیانت فراخوانده و باعث شده است آنها همواره سیاست و دیانت را از یک جنس قلمداد کنند. از نظر آنان، سیاستِ مذهبی از آن جهت که آبشخور آن دیانت است، ممکن است راههای پرپیچوخم سیاست را با موفقیت طی کند و جامعهای آرمانی را رقم زند. این در حالی است که آنها همزمان مذهب را نیرویی رهاییبخش و زبان مقاومت علیه قدرتهای ناصالح میپنداشتند و بدین سان، برای مذهب و سیاست رابطهای متضاد و البته مکمل قائل بودند.
این تلقی متناقضنما از رابطۀ سیاست و مذهب و در عین حال، غیبت مسئلۀ تکنیک در میان متفکران مسلمان، سؤالاتی را دربارۀ تبار شکلگیری چنین وضعیت معرفتی طرح میکند. آنچه در ادامه میآید، تلاشی است برای نشاندادن جایگاه تکنیک در میان متفکران مسلمان و همچنین تفکیک مفهومی دو امر متضاد و مکمل. از آنجا که هم تفکیک مفهومی بین دو امر متضاد و مکمل و هم پرداختن به مسئلۀ تکنیک، به طرح مباحث فلسفی نیاز دارد، نگارنده ناگزیر است در ابتدا صورتبندی خود از متافیزیک را ارائه دهد. این پرداخت حائز اهمیت است؛ چراکه هم میتواند در پاسخ به سؤالاتی درباب توازن بین سیاست و مذهب و هم رسیدن به زبانی مشترک برای تبیین دو امر متضاد و مکمل و هم جاییابی اهمیت مقولۀ تکنیک کارساز آید.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
نظرات کاربران
از معدود تلاشهای نظری برای تبیین ماهیت جمهوری اسلامی و بحران های الهیاتیش. کتاب توصیفی هستش و خیلی در استدلالها تعمقی نداشته. که البته در مقدمه توضیح داده کتاب حالت جزوه داشته و برای باز کردن مبحث بوده. یک سری پیشفرض فلسفی
لطفااااااا در طاقچه بینهایت بذاریدش
تفکرانتقادی ،جمع بندی آموزها و گفت کلی ،از وضعیت موجود، از ویژگی های مثبت کتاب پیش رو است.
با سلام خواهشا آثار دکتر سید جواد میری و بیژن عبدالکریمی رو هم بذارید و انتشارات نقد فرهنگ را هم بزارید