کتاب ایوب خان
معرفی کتاب ایوب خان
کتاب ایوب خان نوشتهٔ امیر دژاکام است. انتشارات کتاب نیستان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر ۷ نمایشنامهٔ ایرانی از این نویسنده را در بر گرفته است.
درباره کتاب ایوب خان
کتاب ایوب خان با نمایشنامهٔ «ایوبخان» آغاز شده است؛ نمایشنامهای با حالوهوای ایرانی و برای ۱۴ شخصیت. ۶ نمایشنامهٔ بعدی این مجموعه عبارتند از:
«شیشه»: مونودرامی برای شخصیتی به نام «رها».
«کشتی یونانی»: نمایشنامهای برای ۲ شخصیت: «پریناز» و یک مرد جوان.
«رومئو و ژولیت»: اقتباسی از رومئو و ژولیت شکسپیر برای ۴ شخصیت.
«مکبث»: اقتباسی از مکبث شکسپیر برای ۱۹ شخصیت.
«هیاهوی بسیار برای هیچ»: یک لالبازی برای یک شخصیت مرد.
«ساکن کمپ پناهندگان»: مونودرامی برای یک شخصیت مرد.
خواندن کتاب ایوب خان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران پیشنهاد میکنیم.
درباره امیر دژاکام
امیر دژاکام ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۱ در کرمان به دنیا آمد. او بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس و مدرس اهل ایران است که مدرک کارشناسیارشد خود را از دانشگاه تربیت مدرس دریافت کرده است. دژاکام با فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» در سال ۱۳۹۱ و فیلم سینمایی «آزاد به قید شرط» اثر حسین شهابی در سال ۱۳۹۵ در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده. مجموعه نمایشنامهٔ «ایوب خان» اثر این هنرمند ایرانی است.
بخشهایی از کتاب ایوب خان
«توضیح: سعی کردم در نوشتن از توصیف پرهیز کنم و فقط به ذکر ترتیب اعمال بپردازم. قطعه معروف "مونامو" پخش میشود. مردی با لباس محلی و ایرانی، بسیار شیک و تمیز، با صورتی اصلاح کرده وارد صحنه میشود و به دنبال جای نشستن میگردد. او را به روی سن دعوت میکنند. بالا میرود و وسط صحنه مینشیند. بسیار گرسنه است... موسیقی آرام به صدای نی تبدیل میشود. مرد از داخل بقچه خود عروسک سگی را بیرون میآورد.
آرام آرام خود به سگ تبدیل میشود. سگ گرسنه است و ناله میکند. عروسک را روی زمین میگذارد. سخت نگران اوست. برایش گریه میکند. عروسک خود را به سمت بقچه میکشد. مرد بقچه را کنار میکشد و گریه میکند. در حین گریه کردن نان هم میخورد. سگ سعی میکند خود را به نان برساند، اما مرد فقط او را نوازش میکند و به حال سگ گریه میکند. سگ از هوش میرود، مرد برایش آواز میخواند...
هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
سگ به هوش میآید و نان میخواهد. مرد نان را خود میخورد و سگ را نوازش میکند. سگ میمیرد...
مرد با گریه و زاری او را به خاک میسپارد و بر مزارش سخنرانی مفصلی ایراد میکند... کلمات نامفهوم هستند و بیشتر آوای کلمات ادا میشود. سخنرانی مرد بسیار جدی، سنگین و غمگین است... او را همچون سیاستمداری هنگام سخنرانی در یک مراسم جهانی میبینیم.
صدای دف که با ضربات سخت میکوبد. تصاویر گرسنگان آفریقا بهصورت فیلم همزمان با سخنرانی مرد دیده می شود.
سخنرانی مرد به اوج هیجان رسیده است و ضربات دف نیز. در اوج این هیجان مرد نوشیدنی بسیار شیکی از جیب بیرون میآورد و میخورد...آرام وسایلش را جمع میکند... قطعه کوتاهی از موسیقی "داستان عشق" به سرعت پخش میشود...
روی پرده تایپ میشود.»
حجم
۹۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه
حجم
۹۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۳۵ صفحه