کتاب میان دو آتش
معرفی کتاب میان دو آتش
کتاب الکترونیکی «میان دو آتش» نوشتهٔ جاشوا یافا با ترجمهٔ نیما حسن ویجویه در انتشارات نگاه چاپ شده است. این کتاب به حقیقت، جاهطلبی و سازش در روسیه دوره پوتین میپردازد.
درباره کتاب میان دو آتش
این اثر به گذشتهٔ پرآشوب روسیه و مردمانی که تحت حکومت استالین، خروشچف و... زندگی کردهاند، اشاره میکند و رویدادهای تاریخی و سیاسی شوروی سابق و حقیقت جاهطلبی و سازش در روسیهٔ دوره پوتین را شرح میدهد. میان دو آتش ما را با برخی از چهرههای برجستهٔ روسیه آشنا میکند که هویتشان را در سایهٔ سیستم پوتین ساختهاند.
جاشوا یافا خبرنگار مقیم نشریهٔ نیویورکر در مسکو است و فعالیتهایش در روسیه جایزهٔ آکادمی آمریکایی برلین را برای او به ارمغان آورده است. او همچنین یکی از نامزدهای نهایی جایزهٔ لیوینگستون بود. کتاب میان دو آتش در سال ۲۰۲۱ برندهٔ جایزهٔ اورول شد.
کتاب میان دو آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به علوم سیاسی و تاریخ روسیه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب میان دو آتش
«خستگی و طنینی تصنعی در صدای یلتسین بود. «شایسته است روسیه با سیاستمدارانی جدید، چهرههایی جدید و افرادی باهوش و مصمم و پرتوان پای در هزارهٔ جدید گذارد». نطقش در ادامه لحنی فکورانه و در بخشهایی حالتی صمیمانه به خود گرفت. خطاپذیریِ خاضعانهای در صحبتش احساس میشد که بیسابقه بود و پس از آن نیز چنین لحنی هیچگاه از سیاستمدار دیگری شنیده نشد. «از شما مردم روسیه طلب بخشش دارم، برای آرزوهایی که محقق نشد و مسائلی که در ابتدا سهل به نظر میآمد و در ادامه سخت شد. آنهایی که امیدشان ناامید شد مرا ببخشند. از پشتسر گذاشتن سختیها و فراموشی نظامِ استبدادی و نیل به آیندهای روشن، پررونق و متمدن سخن گفتم و میسر نشد». سیمایش با کلماتش همخوان بود: چشمانش تنگ و خسته و سینهاش سنگین بود و بهسختی نفس میکشید. «هر آنچه در توانم بود انجام دادم و اکنون قصد استعفا دارم».
یلتسین سخنانش را با پاک کردن قطرهٔ اشکی از چشمش خاتمه داد. فضای اتاق سنگین و آکنده از احساسات بود. عضوی از گروه فیلمبرداری شروع کرد به دست زدن و عضوی دیگر همراهیاش کرد. سپس همگی به افتخار او برخاستند و کف زدند. همهٔ اعضای گروه سمت یلتسین آمدند و دورش حلقه زدند. کهنهکارترین عضوِ گروه بانویی ۷۳ ساله بود به اسم کلریا کیسلوا که از زمان برژنف در سخنرانی سال نوی همهٔ رؤسای جمهور حضور یافته بود. او پا پیش گذاشت و با چهرهای رنگپریده و نگاهی حاکی از تردید پرسید: «بوریس نیکولایویچ، چطور چنین چیزی ممکن است؟» یلتسین او را به نحو دلگرمکنندهای در آغوش کشید و خندهای نخودی تحویلش داد و با طنز شیطنتآمیزی گفت: «امروز روز سنت جرج است». این روز، که از تعطیلات رسمی روسیه در اواخر پاییز است، یادگار سنت سرفداری قدیم است که در آن رعایا میتوانستند آزادانه به خدمت اشرافزادهای دیگر درآیند. یلتسین و اعضای شبکهٔ یک به شادیِ سال نو و صحنهای که شاهدش بودند نوشیدند. ارنست بهشدت تحت تأثیر تصمیم یلتسین مبنی بر کنارهگیری داوطلبانه از قدرت قرار گرفته بود که در تاریخ سیاسی روسیه بیسابقه بود، تصمیمی که او را در نظر ارنست سیاستمداری مصمم و جسور جلوه میداد. گویی در آن لحظه شلختگی و ابهامات سیاسی سالهای پیش رنگ باخته بود.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۷۶ صفحه