کتاب از عشق تا اندوه و آزادی
معرفی کتاب از عشق تا اندوه و آزادی
کتاب از عشق تا اندوه و آزادی نوشتهٔ سیدمحسن مهرابی است و نشر خزه آن را منتشر کرده است. این کتاب ترانههای عامیانه و سنتی ایران از دیرباز تا قاجار را شامل میشود.
درباره کتاب از عشق تا اندوه و آزادی
انسانها، اهل هر زمان و مکانی که باشند گاهی با خود شعر یا ترانهای را زمزمه میکنند. این حالت، در شادی و غم اتفاق میافتد و نتیجهای دوسویه دارد. آن را که غمگین است آرام میکند و کسی را که از روی شادی برای خود آواز میخواند به سر ذوق میآورد. این حالتها برای هر انسانی رخ داده است و به راحتی خاطراتی را در ذهن او زنده میکند. از سوی دیگر، این ترانهها سهم ارزشمندی در تاریخ و فرهنگ ما دارند. با شناختن ترانهها با حرفهها و پیشههای سنتی آشنا میشویم و اطلاعاتی از وقایع تاریخی به دست میآوریم. میتوانیم دیدگاه مردم دو منطقه را در یک موضوع خاص با هم مقایسه کنیم. از همه مهمتر، این آموختهها را با کمک شعر و آهنگ میآموزیم. شاید برای همین خصوصیات است که در سالهای اخیر توجه خاصی به این مقوله شده است.
یکی از اولین افرادی که در مورد ترانههای عامیانه تحقیق کرد، صادق هدایت بود. حسینعلی ملاح و محمود تفضلی هم در این سالها و در این زمینه فعالیت کردند. مقولهٔ ترانهشناسی زیرمجموعهٔ شناخت فرهنگ عامه و فولکلور است. همهٔ آثاری که در زمینه ترانههای ایرانی منتشر شده، گنجینهٔ ارزشمند فرهنگ عامیانهٔ ایران را از دستبرد حوادث روزگار مصون کرده است.
هدف سیدمحسن مهرابی از نوشتن از عشق تا اندوه و آزادی کتابی به زبان ساده برای جوانان و نوجوان و مخاطبان عام بود. او سعی کرده از تحقیقات ارزشمند پژوهشگران قبلی نهایت استفاده را ببرد. در همهٔ موارد به آنها ارجاع داده تا فضل تقدّم آنها و وظیفهٔ امانتداری خود را رعایت کرده باشد که بدون این پیشینهٔ تحقیق، مطالعه در این زمینه بسیار دشوار و حتی ناممکن بود.
محدودهٔ زمانی این تحقیق از ابتدا تا سقوط دورهٔ قاجار را در برمیگیرد. در واقع، زمان پیش از اختراع دستگاههای ضبط صدا و موسیقی را شامل میشود. شیوهٔ پژوهش این اثر هم بر اساس تقسیمبندی موضوعی است. ابتدا تعریفی مختصر از فرهنگ عامه و تصنیف و ترانه آورده و سپس متن ترانهها با توجه به موضوع آن ذکر شده است. از آنجا که مخاطب اصلی این کتاب، عامهٔ مردم هستند، معنی واژگان ناآشنا و شاید کمکاربرد و قدیمی را در پاورقی ذکر کرده است. بخشِ اول نمونههای ترانه، مربوط به دورههای قبل یا ترانههایی است که سرایندگانشان مجهول و ناشناخته هستند. با توجه به اینکه در دورهٔ قاجار تعداد قابل توجهی از ترانهها شناسنامهدار هستند و شاعرشان مشخص است بخش قاجار را مستقل آورده است. در این بخش، تعدادی از فهلویسرایان هم با مدخل مستقل ذکر شدهاند. شیوهٔ انتخاب ترانهها نیز مبتنی بر سادگی و شهرت است تا برای خواننده جذابیت داشته باشد. تلاش بر این بود که در انتخاب نمونهها از مناطق مختلف ایران ترانههایی ذکر شود. در این بخش نگاه کلی به منطقهها داشته است. مثلاً استانها و مناطقی را که به زبان ترکی سخن میگویند در زیر نام آذربایجان آورده و ارومیه و تبریز و اردبیل و زنجان و دیگر شهرها را مستقل ذکر نکرده است. با این حال در مواردی که ترانه مختص منطقهٔ خاصی است نام آن شهر یا استان هم ذکر شده است.
خواندن کتاب از عشق تا اندوه و آزادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران ادبیات عامیانه و ترانههای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب از عشق تا اندوه و آزادی
«از دیرباز تا کنون، فرهنگ هر جامعه دو بخش رسمی و غیررسمی داشته است. بخش رسمی فرهنگ جامعه به ادبیات و فرهنگی اطلاق میشود که توسط قشر دانشگاهی و شخصیتهای مشخص و صاحب شناسنامه ایجاد شده است. مثلاً در زمینهٔ مباحث دینی، آداب و مناسکی وجود دارد که از قرآن، حدیث و سنّت استخراج شده و توسط شخصیتهای حوزوی و درسخوانده تبیین گردیده است. اما در همین موضوعات دینی و مذهبی هم مواردی وجود دارد که در قرآن و سنّت نشانهای ندارد ولی مورد توجه عامهٔ مردم و مؤمنین است. مانند بعضی از آداب سفرههای نذری یا آداب خاص اعیاد مذهبی که در برخی از شهرها انجام میشود. برای نمونه، مردم شهر کاشان در روز عید قربان، بیلبازی میکنند که نه در علم رسمی دین نشانهای دارد و نه در شهرهای دیگر انجام میشود. در زمینهٔ علم پزشکی هم دو شاخهٔ رسمی و غیر رسمی داریم. تجویز دارو و راهحلها برای درمان بیماری که توسط افراد مشخص صورت میگیرد و باورهای عامیانه که سرچشمه و آبشخور آنها معلوم نیست اما در تنگناها و استیصال بیماران و نزدیکان آنها مورد استفاده قرار میگیرد. یکی دیگر از علومی که به راحتی میتوان بین شاخهٔ رسمی و غیررسمی آن تفاوت قائل شد ادبیات است. ما یک ادبیات رسمی داریم که مؤلفهها و نظریات آن را ادبا معین کردهاند. برای مثال در شعر فارسی الزام شده است که اگر شاعری بخواهد از یک قافیهٔ تکراری استفاده کند حتماً باید بین دو قافیهٔ تکرار شده حداقل پنج بیت فاصله بیندازد. در ادبیات غیر رسمی، شاعرِ محلی خود را مقید به این قانون نمیکند. شاید اصلاً از این دستورالعمل اطلاعی هم نداشته باشد. این فرهنگ غیررسمی، خود را در باورهای مردم هم نشان میدهد. افراد سالخورده و عامی بر این باور هستند که اگر لقمه در گلویشان گیر بکند حتماً یکی از فرزندانشان در زندگی مشکل دارد. بسیاری از افراد هستند که پشت سر مسافر آب میریزند یا روزی که شخصی از افراد خانواده به سفر میرود، خانه و اتاق را جارو نمیکنند.
برای برخورد با این شاخهٔ غیر رسمی دو راه وجود دارد؛ راه اول انکار آن و مبارزه برای از بین بردن این باورهاست و راه دوم مطالعه و شناخت پیشینهٔ آن باور. باید بپذیریم این باورها بخشی از زندگی ما در طول سالیان متمادی بودهاند و انکار یا حذف آنها ممکن نیست. شاید بتوان چنین گفت که حذف کردن باورهای غیر رسمی در علوم مختلف اعم از طب، ادبیات، مذهب و... بخشی از فرهنگ و تمدن ما را از بین میبرد. در واقع باید قبول کنیم که شناخت فرهنگ عامه موجب شناخت ملتها شده و وجه تمایز قومی از قوم دیگر است. به همین منظور، علمی مخصوص شناخت فرهنگِ غیرِ رسمی ایجاد شده تا بتواند باورها را مشخص و تقسیمبندی کند و پیشینه و جایگاه آنها را مشخص نماید. به این علم، فرهنگ عامه یا فولکلور میگویند.
اصطلاح فولکلور را نخستین بار ویلیام جان تامز به کار برد (جعفری قنواتی، ۹: ۱۳۹۷). او در سال ۱۸۶۴ میلادی با نام مستعار امبروز مِرتون از این اصطلاح تازهوضعشده استفاده کرد و پس از آن، این کلمه به زبان محاورهٔ انگلیسی راه یافت (انجویشیرازی و ظریفیان، ۹: ۱۳۷۱).
فولکلور از دو بخش FolK به معنی مردم و عامه و Lor به معنی فرهنگ تشکیل شده است. برای فهمیدن این واژه باید در ابتدا فرهنگ را تعریف کنیم. میتوانیم ادبیات، هنر، دستاوردهای مادی و غیرملموس انسان را فرهنگ بدانیم. بخشی از این مقولهها به صورت شفاهی و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود اما نمیتوان از دستاوردهای غیرشفاهی چشمپوشی کرد. از سوی دیگر مردم را باید لفظی خنثی و عمومی بدانیم که همهٔ قشرهای جامعه اعم از باسواد و بیسواد، شهری و روستایی و... را شامل میشود. پس آنچه به صورت غیررسمی اعم از شفاهی و کتبی در بین آحاد یک جامعه وجود دارد، فرهنگ مردم آن جامعه است. یعنی آداب، مشاهدات، خرافات، ترانهها و... زیرمجموعهٔ این علم هستند. در حالت جزئیتر، سحر و جادو، طب سنتی، باورهای مردم دربارهٔ ستارگان، بازیها، سفرههای نذری، جشنها و سوگواریها، ترانههای عامیانه، آداب و مناسک مناسبتهای مختلف، ضربالمثلها و... مجموعهای از فرهنگ مردم است (ذوالفقاری و شیری، ۸: ۱۳۹۴). صادق کیا، فولکلور را متعلق به یک گروه از ایرانیان نمیداند بلکه آن را نتیجهٔ اندیشه، هوش، دانش، هنر و احساسات همهٔ ملت ایران در روزگاری بیش از هزار سال میداند. فولکلور ناشی از اندیشه، گرایش و افسانههای قومی است و سرگذشت و حال و هوای مادی و معنوی آنها را در طول چندین قرن بیان میکند (احمدپناهی، ۲۲: ۱۳۸۳).
نکتهٔ قابل توجه در فرهنگ عامه، بررسی و شناخت باور و خرافه است. باید توجه داشته باشیم که باورهای عامیانه، عقاید پیشینیان از تولد تا مرگ است که با بهرهگیری از وقایع طبیعی و حوادث زندگی خلق شدهاند. باور عامیانه ممکن است درست یا غلط باشد و آنچه درستی یا اشتباه بودن باور را میسازد به نوع بینش و تفکر باورگذار و باورپذیر و اعتقادات شخصی آنها بستگی دارد. پس ممکن است باوری برای کسی عین حقیقت و برای دیگری خرافه باشد. خرافه در اصطلاح، عقیدهٔ فاسد و رأی باطل است که مطابق عقل، شرع و عُرف نیست. از آنجا که این باورها برای هر قوم و قبیله و حتی هر شخصی ملاک خاص خود را دارد، تشخیص باور از خرافه مشکل است. صادق هدایت، مواردی چون جادوگری، تسخیر جانوران و ارواح، جنگیری و... را خرافه میداند. در حالت کلی، ترس بیهوده و ربط دادن پدیدههای نامربوط به یکدیگر، ترس یا اعتقاد به چیز ناشناخته و هر نوع عقیده که با عقل و شرع مطابقت ندارد خرافه تلقی میشود (ذوالفقاری و شیری، ۱۱: ۱۳۹۴). مطالعهٔ فرهنگ عامه و فولکور مناطق مختلف، بحثی جذاب و خواندنی است.»
حجم
۱۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۳۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه