کتاب پویایی نقد
معرفی کتاب پویایی نقد
کتاب پویایی نقد نوشتهٔ حسن قاضیمرادی است. انتشارات اختران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، حاوی مطالب و مقالاتی دربارهٔ مفهوم و موضوعِ نقد در ایران معاصر است.
درباره کتاب پویایی نقد
کتاب پویایی نقد با مقدمهای که به بحث نقد و روشنگری از منظر ایمانوئل کانت پرداخته است، آغاز میشود؛ نویسنده، حسن قاضی مرادی، به این بهانه، دوباره ۲ پرسش مناقشهبرانگیزِ «نقد چیست؟» و «روشنگری چیست؟» را طرح میکند و سپس درمورد ساختار منتخب خود برای نگارش کتاب پویایی نقد توضیحاتی ارائه میکند.
نویسنده معتقد است که تعریف ثابتی از نقد وجود ندارد و در هر موقعیتِ تاریخی و در هر جامعهای، نقد، متناسب با همان موقعیت تعریف میشود؛ وی با این پیشفرض نقد را در کتاب حاضر تعریف میکند. این نویسندهٔ ایرانی، برای فهم چگونگی تحقق نقد بر پایهٔ تعریف ارائهشده، نخست به آرای کانت و فوکو دربارهٔ نقد و چگونگی تحقق آن پرداخته است و سپس، در بخش پایانی رسالهٔ خود، به موضوع چگونگی تحقق نقد در جامعهٔ کنونی ما میپردازد.
کتاب پویایی نقد، در بخش نخست، به تعریف و توضیح نقد بر زمینهٔ موقعیت کنونیمان پرداخته؛ در بخش دوم، تعریف و تبیین نقد را از منظر فوکو آورده و پیش از کانت به فوکو پرداخته (زیرا در شناخت نقد در عصر روشنگری و آرای کانت از نظرات وی کمک گرفته است)؛ در بخش سوم، فقط اشارهای به فلسفهٔ انتقادی کانت و پاسخ او به روشنگری کرده؛ به دستاوردی که عصر روشنگری را همچون عصر نقد اعتبار بخشیده؛ بخش چهارم، به این مسئله میپردازد که اگر قرار است عصر روشنگری همچنان در بازتولیدشدن توانمند باشد، این توانایی جز از راهِ پیوند آن با «انقلاب» (بهمفهوم تغییر ریشهای (رادیکال)) تداوم نمییابد. بخش پنجم کتاب حاضر نیز توضیح مختصری دربارهٔ جنبههایی از چیستی و چگونگی نقد و روشنگری در زمان حاضر و در جامعهٔ ما است.
پیوست این کتاب، ۸ نقد دربارهٔ آرایی از اندیشمندان معاصر ایران را دربردارد. این نقدها بهصورت پراکنده و در طول چندین سال نوشته شدهاند. هدف اصلی از نگارش این نقدها، سنجش تحولات سیاسی در دورهٔ معاصر ایران بوده است. این پیوستها، بهترتیبِ آمده در کتاب، عبارتاند از:
استبداد هرج ومرجطلبی است (نقدی بر تبیین محمدعلی کاتوزیان از تحولات سیاسی تاریخ ایران)،
نظریهٔ دولت مطلقه در ایران (نقد نکتهای از کتاب «موانع توسعه سیاسی در ایران») نوشتهٔ حسین بشیریه،
تز یازدهم (نقد نکتهای از کتاب «مارکس و سیاست مدرن») نوشتهٔ بابک احمدی،
امنیت اقتدارگرا ـ امنیت دموکراتیک (نقدی بر یکی از آرای ماشاءالله آجودانی در کتاب مشروطهٔ ایرانی)،
امرِ به «آزادی» (نقد نکتهای از کتاب «مشروطهٔ ایرانی» نوشتهٔ ماشاءالله آجودانی)،
آهِ انسان ستمدیده (نقدی بر گفتهای از دکتر هاشم آقاجری)،
انکار مدعی (نقد نکتهای از مقدمهٔ کتاب «جدال قدیم و جدید») نوشتهٔ جواد طباطبایی،
حیرتانگیزی «نظریه انحطاط ایران» (نگاهی انتقادی به کتاب «دیباچهای بر نظریه انحطاط ایران») نوشتهٔ جواد طباطبائی.
خواندن کتاب پویایی نقد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران موضوعِ نقد در ایران معاصر پیشنهاد میکنیم.
درباره حسن قاضی مرادی
حسن قاضیمرادی در سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد. وی پژوهشگرِ حوزهٔ جامعهشناسی و مترجم است.
پژوهشهای قاضی مرادی، عمدتاً، در حوزهٔ روانشناسی اجتماعی مردم ایران و تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بوده است.
عنوان برخی از کتابهای حسن قاضیمرادی عبارت است از:
«در پیرامون خودمداری ایرانیان: رسالهای در روانشناسی اجتماعی مردم ایران»، «استبداد در ایران»، «ملکمخان: نظریهپرداز نوسازی سیاسی در عصر مشروطه»، «پویایی نقد»، «در ستایش شرم: جامعهشناسی حس شرم در ایران» و «تأملی بر عقبماندگی ما: نگاهی به کتاب دیباچهای بر انحطاط ایران نوشته دکتر جواد طباطبایی».
بخشهایی از کتاب پویایی نقد
«متن کامل سخنرانی دکتر آقاجری در مراسم تجلیل از آقای دکتر کدیور در هفتهنامهٔ عصر ما شمارهٔ ۱۷۵ در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۷۹ چاپ شد. موضوع اصلی این سخنرانی سنجش رابطهٔ دین و قدرت سیاسی و، بهطور ویژه، حکومت دینی است و حکم اصلی این سخنرانی به گفتهٔ خود ایشان اینکه «نهاد دین نباید در نهاد قدرت ادغام گردد.» سخنرانی حاوی موضوعاتی است که بررسیشان برای جامعهٔ ما اهمیت دارد. همین اهمیت موضوعات، موجب برانگیختن واکنشهایی نسبت به این سخنرانی ــ از منظرها و با اهداف متفاوتی ــ شده است. به چند نکته در ارتباط با این سخنرانی اشاره میکنم:
۱. در آغاز باید گفت ارائهٔ نظراتی ــ درست یا نادرست ــ در این سخنرانی از ضرورتی ناشی میشود که نه به ارادهٔ این و آن میماند و نه به ارادهٔ سرکوبیگرانهٔ این و آن به بنبست میرسد. هر نظام سیاسی مستقر و نظام فکریای که توجیه ایدلوژیکی آن را به عهده میگیرد ضرورتاً باعث زمینه یافتن و رشد نگرش سیاسی و فکری ضد یا منتقد خود در جامعه میشود. نظام سیاسی میتواند منتقدین سیاسی یا فکری خود را سرکوبی کند و از حوزهٔ عمومی براند اما نمیتواند این یا آن نگرش فکری را در جامعه نابود کند که از نفی آن ــ منظور نفی فلسفی و فکری است نه نفی سیاسی ــ ریشه میگیرد. درست به این دلیل که خودش زمینهساز اصلی آن است. سرکوبی فقط موجب مخفی شدن نگرشهای فکری منتقد میشود تا در شرایط غیرقابل نظارت از سوی حکومت رشد و سپس در موقعیت مناسب اجتماعی در تحرکی انفجاری، خود را در جامعه مطرح کند.
مثال بارز و دست به نقد این امر به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و نظام فکری آن ــ سنتگرایی ــ است. باید گفت سنتگرایی بهعنوان نظام فکری در جامعهٔ سنتی متحقق نمیشود. چرا که در جامعهٔ سنتی، سنّت بهطور بلامنازعی سلطه دارد بیآنکه بهعنوان سنتگرایی مطرح باشد. در ایران سنتگرایی در موقعیتی بهعنوان نظام فکری مطرح شد که ضد آن، یعنی تجددخواهی در دورهٔ انقلاب مشروطه و شبهتجددـ خواهی اقتدارگرا با به قدرت رسیدن رضاشاه، استقرار یافت. به سخن دیگر، مطرح شدن تجددخواهی و شبهتجددخواهی، ضد آنها، یعنی سنتگرایی، را زمینهسازی کردند. سنتگرایی در تقابل با آنها جریان فکری گستردهای در روحانیت و بخشی از اندیشمندان مسلمان غیرروحانی ــ از جمله، دکتر شریعتی ــ شد و چندان رشد کرد که بالاخره توانست بهعنوان نگرش ایدئولوژیکی یا آیینی حکومتی مطرح شود که جایگزین حکومت پهلوی شد.»
حجم
۳۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
حجم
۳۰۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۰ صفحه
نظرات کاربران
اقای قاضی مرادی خیلی خوب و روان می نویسند.من از کتابهای ایشون لذت میبرم.اصلا جناحی وسیاسی و جانبدارانه نمی نویسند .کاملا تحقیقی می نویسند.