کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر
معرفی کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر
کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر نوشتۀ سجاد طهماسبی است. نشر آواژ این نمایشنامهٔ معاصر ایرانی را منتشر کرده است. کتاب، شامل ۳ نمایشنامه است. این نمایشنامهها برگزیدۀ جشنوارههای تئاتری هستند.
درباره کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر
کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر، شامل ۳ نمایشنامه به قلم سجاد طهماسبی است. این نمایشنامهها، برگزیدۀ پانزدهمین جشنوارهٔ تئاتر تجربه در گروه هنرهای نمایشی در دانشگاه تهران بودهاند. آثار این مجموعه، شکل تجربی و متفاوتی دارند. نویسنده کوشیده تا در فضایی خاصْ رویدادهای نمایشی را حاضر کند. نمایشنامۀ «مجلس حاملهخوانی» که نخستین نمایشنامه از این مجموعه است، یک مونودارم یا نمایشنامۀ تکنفره است. این متن نمایشی اقتباسی از کتاب اوریانا فالاچی است. نویسنده در ابتدای کتاب، درمورد نمایشنامۀ «مجلس حاملهخوانی» گفته است که این نمایشنامه با الهام از رمان «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» نوشتۀ اوریانا فالاچی و بر اساس یکی از شیوههای نقالی نمایشهای آیینی - سنتی ایرانی به نام «حملهخوانی» نوشته شده است. در این اثر، ماجرای بارداری یک زن به شیوۀ حملهخوانی روایت میشود؛ با این تفاوت که در اینجا حملهخوان تبدیل به حاملهخوان شده است. حاملهخوان تنها راویِ این قصه است و همانند شیوهٔ نقالی، نقش همۀ شخصیتها را خودش بر عهده گرفته است. این نمایشنامه، پیش از این با بازی «مینا مقامیزاده» در دانشگاه تهران بر صحنه رفت و با استقبال دانشجویان و علاقهمندانِ تئاتر روبهرو شد.
نمایشنامههای دوم و سوم از کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر، بهترتیب «تنفس مصنوعی» و «نتایج سرگیجه» نام دارند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه و نیز به دوستداران هنر نقالی و حملهخوانی پیشنهاد میکنیم.
درباره سجاد طهماسبی
سجاد طهماسبی نویسنده، کارگردان و سرپرست گروه تئاتر «قاب خالی» است. او در سال ۱۳۹۰ وارد دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را در رشتۀ هنرهای نمایشی آغاز کرد. توجه و علاقۀ او، در سالهای دانشجوییاش، پیوسته متوجه حوزۀ ادبیات نمایشی و نمایشنامهنویسی بوده است. او چندین نمایشنامه نوشته و بعضی از آنها را نیز با کارگردانی خویش بر صحنه برده است. نمایشنامههای سجاد طهماسبی علاوهبر ایدهها و داستانهای تازه، زبان ویژهای هم دارند. طهماسبی در جشنوارههای مختلفی از جمله جشنوارهٔ تئاتر فجر، جشنوارهٔ تئاتر تجربه و جشنواره تئاتر دانشگاهی شرکت کرده و موردتوجه داوران و مخاطبان این جشنوارهها قرار گرفته است؛ او همچنین گاه به تدریس تئاتر میپردازد. از نمایشنامههای سجاد طهماسبی میتوان به «بیوقفه یاغی»، «مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر»، «لیلی و مجهول» و «حکایت نوادگان گنجشکِ اشیمشی اندر جزیرۀ بیتربیتها» اشاره کرد.
بخشی از کتاب مجلس حامله خوانی و دو نمایشنامه دیگر
«اتاقی در یک بیمارستان که تعدادی زن باردار بر روی تختهای آن خوابیدهاند و شوهران آنها بالای سرشان ایستادهاند. تختها در اطراف قرار دارند و در وسط اتاق یک میدانگاه برای اجرا ایجاد شده است. در میان تختها یک میز قرار دارد که تلویزیون و یک تلفن بر روی آن گذاشته شده. زنی ۳۰ ساله، لاغر اندام با صورتی تکیده در حالی که لباس بیمارستان به تن دارد و سربندی سیاه بر پیشانی خود بسته، از روی یکی از تختها بلند میشود و همچون نقال وسط اتاق میآید و روایت خود را آغاز میکند. همه نقشها توسط خود او اجرا میشوند.
حاملهخوان: به اسم باعث خلقت... به نام خالقِ زن... خالق تن... تَن، این بلای جان من. به نام آنکه نه زاده گشته زِ کَس، نه زاییده کَس و ناکَس. خدا. شُکرِ خدا جماعتی که در این مجلس جُلوس کردن همگی بالغ به سر میبرن. ظاهراً نه چیره چشمی دیده میشه که به ناکجا آبادهای این تَن خیره بشه، نه موجودِ ناجوری که غیر آدمیزاد باشه و ناآشنا به روابطِ اجناس مخالف. لاجَرَم این منم که زنام، که زِ ابزار تنم گُزیدهام زبان سَرَم، تا به رسم اجدادِ حملهخوانم، بخوانم برای شما نه حمله، بلکه حاملهخوانی کنم حکایت تحمیل تن به تن را.
غَرَض، نقلِ وضعِ حملِ زنی پا به ماه است، زنی که نالههایش شبیه یک آه است. (به سانِ نقالان گردشی در میان اتاق میکند و دوباره میآغازد.) حرف، حرفِ شب است. شبی تاریک و تیرهگون. شبی که حیا به خفا نهان گشته. شبی که هوس با همه حجم هیکلش عصمت شهر را لِه کرده. شبی که حواسِ هیچکس به حراجِ حیثیت نیست. شب انبوه نیاز، شب هجوم غرایز. چنین شبی، زنی، همچو منی، غافل از هر اَنجمنی، در بالینِ بلاخیزَش به هَتاکِ حریمش سر تسلیم فرود میآره. (به زنها نزدیک میشود.) زن دگرگون گردید. صدای هِلهِلهٔ هزاران یاخته رو در درون خودش احساس کرد. لشگر یاختگان بینام و نشان از کنار همدیگه برای به دست آوردن فرصت و رخصت زندگی هجوم میبردن. اما دریغ که فقط یک یاخته فرصت زندگی رو پیدا میکنه.
زنان: یاختهٔ منتخب نطفهگیات مبارک.
حاملهخوان پس از هیاهوی زنان برای تولد، دوباره میآغازد.
حاملهخوان: حالا شبها از آن شب گذشته و شبی دیگر پیش آمده. امشب تن زن به تنهایی در مطلقترین تاریکی تمام عمرش به روی تخت آوار شده. دستش رو همچون مُفتِشی در کشور تَناش به تفتیش وا میداره. ناگهان دست از او دور میشه و گویی گلولهای به قلبش میخوره. اطمینانِ بودنِ کسی در زیر پوستاش جرقه میزنه. لذایذِ اون شب کذایی به کامش زهر هلاهل میشه و از جا میجهه. صدای ضربان نبض جدیدی که زیر پوستش میتپید از شکم به جُمجمه رسید. وحشت زن رو درنوردید، چونانکه بر آن شد تا از نَفسِ نوساختهای که به درونش حلول کرده بُگریزه.
زنان: ای حاملهٔ حاملِ حیران... از خود به کجا شوی گریزان؟»
حجم
۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
نظرات کاربران
من این نمایش رو قراره اجرا کنم و متن فوق العاده قدرتمندی داره. توصیه میکنم تلفیق نمایشنامه مدرن و سنتی ایرانی رو با این نمایشنامه یاد بگیرید