کتاب تابش جان
معرفی کتاب تابش جان
کتاب تابش جان نوشتۀ مهرناز نادری است. انتشارات اریش این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب، به چند نماد اسطورهای در غزلیات شمس تبریزی (با تکیه بر دفتر نخست) نگاه میکند.
درباره کتاب تابش جان
مهرناز نادری در مقدمۀ کتاب تابش جان از اسطوره میگوید؛ از اینکه اسطوره به آغاز آفرینش میپردازد و گونهای نگاه قدسی به آن دارد. این نویسنده، اسطوره را نوعی بازگویی میداند که با آیین، پیوندی نزدیک دارد. اسطوره، برداشت مشترک ذهن جمعی و شاید ناآگاهانهٔ گروهی از مردم را بازمیتاباند؛ به عبارتی اسطوره بینشی شهودی است. بینش جوامع ابتدایی و تفسیر آنها از جهان به گونهٔ اسطوره آشکارا میشده است. باورهای دینی انسانِ نخستین نیز از اسطورهها آغاز شدهاند. پس اسطوره، دین و دانش انسان نخستین و داشتههای معنوی او بوده است.
کتاب تابش جان یک اثر پژوهشی است. هدف این پژوهش، بررسی نمادهای اسطورهای در شعر جلال الدین محمد بلخی است.
مهرناز نادری در این کتاب، ابتدا اسطوره را تعریف میکند و سپس نمادهای اسطورهای را از لابهلای کتاب کهن یادشده بیرون میآورد.
نویسنده دلیل پرداختن به چنین موضوعی را اهمیت و جایگاه والای این منظومهٔ بلند عرفانی و همچنین ارزش فراوان مکتب ادبی اسطوره و اسطورهپردازی عنوان میکند.
خواندن کتاب تابش جان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر کهن ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تابش جان
«نام او به اتّفاق تذکرهنویسان، محمّد و لقب او جلالالدّین است و او را جز جلالالدّین به لقب خداوندگار نیز میخواندهاند. زادگاه مولانا شهر بلخ است و ولادتش در ششم ربیعالاوّل سال ۶۰۴ هجریقمری و علّت آوازهٔ او به رومی و مولانای روم همان طول اقامت وی در شهر قونیه که اقامتگاه بیشتر عُمر و مدفن اوست بوده، چنانکه خود وی نیز همواره خویش را از مردم خراسان شمرده و اهل شهر خود را دوست میداشته و از یاد آنان آسودهدل نبوده است. پدر مولانا محمّدبنحسین خطیبی است که به بهاءالدّین ولد معروف شده و او را سلطانالعلماء لقب دادهاند و پدر او حسین بناحمد خطیبی به روایت افلاکی از افاضل روزگار و علّامهٔ زمان بوده است. بهاءالدّین در علوم نقلی و سلوک ظاهری و باطن پیشوای ارباب حال و قال و انگشتنمای روزگار بود و از فتوی و پند و اندرز و معارف او مردم بهرهها میبردند و همهروزه مجلس او به اصناف مردم از دانشمندان و رهروان انباشته میشد و فضیلتخواهان و حقیقتجویان از مجلس او با دامنها فواید و گشایشهای غیبی برمیخاستند. تنها اثر موجود او کتابی است به نام «معارف».
برهانالدّین محقّق ترمذی از سادات حسینی ترمذ است که مولانا در آغاز حال، دردِ طلب او را به مجلس بهاءالدّینولد در بلخ کشاند و به حلقهٔ مریدان درآورد. کشش معنوی و جنسیت روحانی برهانالدّین را که هنوز جوان بود، بندهٔ آن پیر راهبین کرد.
چنانکه در مناقبالعارفین بیان شده است مولانا دو سال پس از درگذشت پدر و شاید به اشارت برهانالدّین به جانب شام عزیمت فرمود تا در علوم ظاهر ممارست نماید و کمال خود را به اکملیّت رساند.»
حجم
۲۲۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۳ صفحه
حجم
۲۲۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۳ صفحه