دانلود و خرید کتاب داستان چگونه کار می کند؟ جیمز وود ترجمه محمود خوش چهره
تصویر جلد کتاب داستان چگونه کار می کند؟

کتاب داستان چگونه کار می کند؟

نویسنده:جیمز وود
انتشارات:انتشارات اریش
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان چگونه کار می کند؟

کتاب داستان چگونه کار می کند؟ نوشتهٔ جیمز وود و ترجمهٔ محمود خوش چهره است. انتشارات اریش این کتاب آموزشی را منتشر کرده است.

درباره کتاب داستان چگونه کار می کند؟

آیا رئالیسمْ واقعیت است؟ ما چگونه یک استعارۀ موفق را تعریف می‌کنیم؟ یک شخصیت چیست؟ چه موقع ما استفادۀ درخشان از جزئیات در داستان را تشخیص می‌دهیم؟ زاویۀ دید چیست و چگونه کار می‌کند؟ همدلی تخیل‌آمیز چیست؟ چرا داستان بر ما اثر می‌گذارد؟ این‌ها پرسش‌هایی دیرینه هستند و برخی از آن‌ها به‏‌واسطۀ نقد آکادمیک و نظریۀ ادبی احیا شده‌اند، اما نویسندهٔ این اثر مطمئن نیست که نقد آکادمیک و نظریۀ ادبی پاسخ‌های چندان درخوری به آن‌ها داده باشند. جیمز وود با نگارش کتاب داستان چگونه کار می کند؟، کوشیده است به پرسش‌های اساسی دربارۀ هنر داستان پاسخ دهد. او در این اثر، روایت، جزئیات، شخصیت‌پردازی، دیالوگ، سبک و به‌طور کلی چگونگی کارکرد داستان را برای خوانندگان توضیح داده است. جیمز وود یک منتقد متعهد و صاحب‌سبک است.

خواندن کتاب داستان چگونه کار می کند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران هنر و حرفهٔ نگارش داستان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان چگونه کار می کند؟

«هنری گرین در سال ۱۹۵۰ سخنرانی کوتاهی دربارهٔ داستان در بی‌بی‌سی انجام داد. (۱) گرین با سماجت به‌دنبال حذف ردّپا و نشانه‌های مبتذل حضور مؤلف در داستان بود که رمان‌نویس به‌وسیلهٔ آنها با خواننده ارتباط برقرار می‌کند: گرین هرگز به درون افکار شخصیت‌های خود نمی‌رود، به‌ندرت انگیزهٔ یک شخصیت را توضیح می‌دهد و از به‌کارگیری قیدهایی که احساسات شخصیت را برای خوانندگان عریان می‌کنند، اجتناب می‌ورزد («او با لحنی گزاف گفت»). گرین اصرار دارد که دیالوگ بهترین راه ارتباط با خوانندگان است و هیچ‌چیز به‌اندازهٔ «توضیح» زندگی را مُثله نمی‌کند. او زن و مردی را مثال می‌زند که مدتهاست ازدواج کرده‌اند و یک روز غروب در خانه نشسته‌اند. در ساعت ۹:۳۰ شب شوهر می‌گوید که به بار آن طرفِ خیابان می‌رود. گرین می‌گوید که نخستین پاسخ زن -«آیا دیر برمی‌گردی؟» - می‌تواند به شکل‌های متفاوتی بیان شود: «آیا زود برمی‌گردی؟»؛ «کی برمی‌گردی؟»؛ «چقدر طول می‌کشد تا برگردی؟». هرکدام از این جمله‌ها می‌تواند لحن و معنایی متفاوت از جمله‌های دیگر داشته باشد. چنانکه گرین اصرار داشت، نکتهٔ مهم این است که نباید دیالوگ را با توضیح به قیدوبند کشید:

"فکر می‌کنی چقدر طول خواهد کشید تا آنها تو را از آنجا بیرون بیندازند؟" وقتی اولگا این را از شوهرش پرسید، او [اولگا] قیافهٔ یک حیوان زخمی را به خود گرفت، لب‌هایش پشت دندان‌هایش در اخمی جمع شدند و لحن صدایش تمامی آن سال‌هایی را آشکار ساخت که شوهرش، به‌جای آنکه با او صرف کند، نثار خاک‌اره، آینه‌ها و بوی ماندهٔ آبجو در بارهای عمومی کرده بود.

گرین قویاً احساس می‌کرد که این میزان از کمک و دستیاری مؤلف بسیار آمرانه است، زیرا ما در زندگی واقعاً نمی‌دانیم آدم‌ها چطور هستند: «ما قطعاً نمی‌دانیم آدم‌های دیگر به چه فکر می‌کنند یا چه احساسی دارند. پس یک رمان‌نویس چگونه می‌تواند این‌قدر مطمئن باشد؟»

گرین که نویسندگان را علیه سلطه‌جویی اندرز می‌دهد، خود مقدار زیادی دستورالعمل تجویز می‌کند، اما ما نیاز نداریم که آموزه‌های او را نکته به نکته بپذیریم.

توجه داشته باشید که وقتی گرین به پارودی از سبکی می‌پردازد که مملو از توضیح است، خود به ورطهٔ سبکی درمی‌غلتد که عامدانه ناهموار و زمخت است («او قیافهٔ یک حیوان زخمی را داشت»)، درحالی‌که ما می‌توانیم جمله‌ای را تصور کنیم که خویشتن‌دارتر و کمتر زننده است: اولگا می‌دانست که او، با بوی گند آبجو و تنباکو، چه وقت و با چه وضعی به خانه برمی‌گردد. ده سال این‌چنین گذشته است، ده سال.

آنهایی که به تفصیل توضیح می‌دهند، مانند جرج الیوت، هنری جیمز، مارسل پروست، ویرجینیا وولف، فیلیپ راث و بسیاری دیگر، باید خود را در جهان گرین بازنشسته کنند.

با این وجود، بحث وسیع‌تر گرین، که دیالوگ باید دربرگیرندهٔ معانی متعددی باشد، و باید در همان حال معانی متفاوتی برای خواننده داشته باشد، مطمئناً درست و بجاست (دیالوگ می‌تواند با «توضیح» مؤلف همراه باشد و همچنان دربرگیرندهٔ ابهام و چندین معنای نامعین برای خواننده باشد، اما من فکر می‌کنم این نیاز به مهارت و فراست زیادی دارد). گرین مثالی می‌زند تا نشان دهد او چگونه این کار را انجام می‌دهد:

مرد: فکر می‌کنم برای یک لیوان آبجو به آن طرفِ خیابان بروم.

زن: دیر برمی‌گردی؟

مرد: چرا با من نمی‌آیی؟

زن: فکر نمی‌کنم بیایم. امشب نه، مطمئن نیستم، شاید.

مرد: بالأخره تصمیمت چیست؟

زن: مجبور نیستم الآن بگویم. مجبورم؟ اگر خواستم دیرتر می‌آیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۶۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

حجم

۲۶۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

قیمت:
۵۸,۰۰۰
تومان