دانلود و خرید کتاب خون و یخ لیز لاک‌هد ترجمه اسماعیل نجار
تصویر جلد کتاب خون و یخ

کتاب خون و یخ

نویسنده:لیز لاک‌هد
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خون و یخ

کتاب خون و یخ نوشته لیز لاک‌هد و اسماعیل نجار و نیکی نصیری است. این کتاب را که انتشارات مهراندیش منتشر کرده است روایت زندگی مری شلی نویسنده فرانکنشتاین است. 

درباره کتاب خون و یخ

لاک‌هِد عموما در آثار خود مسائل سیاسی اجتماعی عاطفی زنان و زنانگی را محور روایت قرار داده است. در کتاب خون و یخ هم او با نوشتار بازنگرانهٔ تاریخی به سه نویسندهٔ مطرح دورهٔ رمانتیک در انگلستان، پِرسی بیش شِلی، لُرد بایرون، و مِری شِلی پرداخته است اما مرکز داستانش مری شلی نویسنده مشهور رمان فرانکنشتاین است. او در این کتاب به تحلیل و نمایشِ ذهنیت و افکار و شرایط اجتماعی شلی و دیگر زنانِ هم‌دورهٔ او پرداخته است. 

در تابستان ۱۸۱۶ یک مهمانی خانگی در سواحل دریاچه ژنو برگزار می‌شود و در آن مری هجده ساله و همسرش پرسی شلی، همراه با خواهر ناتنی‌اش مری و لرد بایرون دور هم در چالشی مهم برگزار می‌کنند تا ببینند چه کسی می‌تواند وحشتناک‌ترین داستان را بنویسد. سهم مری شلی از این چالش تبدیل شدن به نویسنده یکی از مشهورترین رمان‌های گوتیک در تمام دوران است.

خواندن کتاب خون و یخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره لیز لاک‌هد

الیزابت آن لاک‌هد در سال ۱۹۴۷ در یکی از روستاهای شهر مادِروِل اسکاتلند در یک خانوادهٔ نسبتاً متوسط به دنیا آمد. در دوران ابتدایی و دبیرستان هوش سرشاری در نوشتن شعر از خود نشان داد و علاقهٔ خود به ادبیات را، در دوران دانشگاه، با هنر ادغام کرد و به تحصیل هنرهای نمایشی/ بازیگری پرداخت. بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه هنرِ گلاسکو در مدارس گلاسکو و بریستول به تدریس پرداخت. لاک‌هِد اولین مجموعه شعرهایش را با عنوان یادداشتی برای بهار در سال ۱۹۷۳ منتشر کرد و توانست خیلی زود خود را به‌عنوان یک شاعر توانمند و بنام در بریتانیا معرفی کند. او در دههٔ ۸۰ میلادی و با سفرهای کاری‌ای که به کشورهای کانادا و آمِریکا داشت، موفق شد شهرتش را جهانی کند. لاک‌هِد، در کنار شعر و شاعری، خودش را به‌عنوان یک نمایشنامه‌نویسِ موفق نیز در سطح بین‌الملل معرفی کرد. خون و یخ (۱۹۸۲) و ملکه ماریِ اسکاتلند سرش را بر باد داد (۱۹۸۷) از معروف‌ترین آثار نمایشیِ او هستند.

بخشی از کتاب خون و یخ

مِری: آلیس پیش خودش چه فکرایی که نکرده، تصورشم نمی‌تونم بکنم!

شِلی: اوه، دیگه اصلاً خوشم نمی‌آد ذهنم رو مشغول این بیوه‌های بیکار بکنم، حتماً الانم وقت غصه خوردن برای بی‌احترامی به شخصِ خدمتکار! خب، حداقلش اینه که نیازی نیست نگران باشیم که همسایه‌ها چی می‌گن.

(مِری سریع از کنار او می‌گذرد.)

مِری: این تأثیرِ بایرونه که تو رو نسبت به بقیه اون‌قدر بی‌تفاوت کرده!

شِلی: نه، مِری، می‌دونی که برای من بقیه اصلاً مهم نیستن. نه توی همچین ... موارد احمقانه و خصوصی‌ای. برای تو هم مهم نبودن. مِری‌ای که من می‌شناختم ...

مِری: عمداً به قصد بی‌احترامی به زن‌های مسن از مسیرش خارج نمی‌شد و با همچین ... کارای مسخره و پیش‌پاافتاده اذیتشون نمی‌کرد!

شِلی: من خودم رو قایم کردم. پشتِ خدمتکار ایستادم، خودم رو چسبوندم به بندِ پیش‌بَندش، دستم رو دورش پیچیدم و، توی یه چشم بهم زدن، مثل یه جادوگر بهترین رومیزی‌ش رو، قبل از اینکه وسایل چایی رو پایین بذاره، قاپیدم و خودم نشستم پایین، تو یه لباس توری و کتونِ شیک، بین حرفای کوتاهی که میان جیرینگ‌جیرینگِ فنجون‌ها ردوبدل می‌شد. نمی‌فهمم که چه‌جوری می‌تونی از من گله کنی!

مِری: ما دیگه هیچ‌وقت اون‌ها رو نمی‌بینیم. همون اولش که خبر دادن می‌آن، من غافلگیر شدم. خودت می‌دونی چقدر موقعیتمون شکننده‌ست ... البته ماریا گیسبورن۱۷ یکی از دستیاران مادرم بود، قطعاً نسبت به بیشتر زنای مزدوجِ میان‌سال روشن‌فکرتره ... از لطفش بود که زنگ زد.

شِلی: لطف! الان واقعاً فکر نمی‌کنی که خانوم گیسبورن به‌خاطرِ کنجکاوی‌ش این کار رو کرده؟ حتی اگه نخوایم بگیم به‌خاطرِ این بوده بیاد یه نگاهی به همسایهٔ برجسته‌مون ... نه، همسایهٔ بدناممون، بندازه.

مِری: از لطفشون بود که زنگ زدن.

شِلی: خب، پس اونا می‌تونن برن به تمام بریتانیا بگن که هیچی، حتی یک تار موی لُرد بایرون رو هم ندیدن ... (او به‌سمتِ درِ تراس می‌رود و به خارج صحنه می‌نگرد، رومیزی روی تنش مثل یک شنل می‌ماند.)

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۸۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان