کتاب فرمان خاتون
معرفی کتاب فرمان خاتون
کتاب فرمان خاتون نوشتۀ صادق عاشورپور است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است.
درباره کتاب فرمان خاتون
صادق عاشورپور در زمره اساتید پیشکسوت ادبیات نمایشی بهویژه ادبیات نمایشی سنتی ایرانی به شمار میرود. وی به گفته خود از سن ۱۶ سالگی یعنی از سال ۱۳۴۸ تاکنون در وادی هنر نمایشی ایرانی به فعالیت مشغول است؛ مینویسد، بازی میکند و البته کارگردانی هم؛ بااینهمه نام او بیش از هر چیز با هنر نمایشنامهنویسی و پژوهش در نمایشهای سنتی ایرانی از جمله گونههای نمایشی سیاهبازی و تخت حوضی سپری شده است.
این نمایشنامهنویس تازهترین اثر خود با عنوان «فرمانِ خاتون» را نیز بر مبنای همین سابقه و با نگاهی به نمایش سنتی ایرانی (تخت حوضی) نوشته است. وی در مقدمه خود در این کتاب تاکید کرده است که در نمایشنامههای این کتاب تلاش کرده تا راهی میان تلفیق سبکها و نگاههای مدرن نمایشنامهنویسی و هنر سنتی نمایشنامهنویسی در ایران پیدا کرده و از این رهگذر نویسندگان و مخاطبان جوان را به تلفیقی از این دو هنر راهنمایی کند.
کتاب «فرمان خاتون» شامل شش نمایشنامه با عنوان کچل و پهلوان، فرمان خاتون، طاووس، گازر، کدام یک از ما و طاووس است که همگی باهدف نگاهی تازه و دوباره از سوی هنرمندان و علاقهمندان به هنر نمایش به داشتههای ملی ما در این هنر نگارش یافته است.
یکی از ویژگیهای «فرمان خاتون» استفاده از نمادهای سنتی داستانهای ایرانی، شخصیتهایی مانند کچل و یا سیاه، در شکلگیری آن است. عاشورپور در زمینه استفاده از این شخصیتها به پژوهشهای سابق خود در این زمینه تکیه داشته است. وی در این نمایشنامهها شخصیت کچل را نمادی از عیاری و جوانمردی و سیاه را نمادی از انسانهای بهظاهر لودهای گرفته که با ظلم رایج در زمانه خود مبارزه میکند.
دیگر آثار منتشر شده عاشورپور در کتاب نیستان، میتوان به کتابهای «فرزند فریاد»، «شاکی»، «سقای دیگر»، «پنج طیاطر» و «کاری باید کرد» اشاره کرد.
خواندن کتاب فرمان خاتون را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
علاقهمندان به خواندن نمایشنامه میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره صادق عاشورپور
زندگینامه صادق عاشورپور، استاد دانشگاه، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر کشورمان در سال ۱۳۳۲ در همدان متولد شد. از دو سال قبل انتشار کتاب دوازدهجلدی «نمایشهای ایرانی» را آغاز کرده و تا کنون هفت جلد از این کتاب منتشر شده است.
بخشهایی از کتاب فرمان خاتون
خان: از این به بعد، لازم است کاری کنیم که اهالی پهلوان را بهعنوان یک خطر جدی تلقی کنند، البته اگر اینطور بشود سمند مراد به زیر ران ما خواهد بود.
وزیر خان: در این امر، تردیدی به خود راه ندهید، همینگونه خواهد شد که فرمودید، خانوالا.
خان: ضرری هنگفت را متحمل شدهایم.
وزیر خان: اصلاً نگران نباشید، به روح پاک خان بزرگ سوگند، جبران خواهد شد. آنهمه طرح و نقشه و پیشنهاد، سیاسیکاری برای همین بود قربان.
خان: البته ...
خان بهسوی تخت رفته و روی آن یله میدهد.
خان: اوف ... بوی دهانش! هر زمان که به خاطر میآورم، وجودم جاکن میشود. بیچاره، مامان از ابتدا با این وصلت موافق نبودند.
وزیر خان: بنده هم موافق نبودم، اما به شرافتم سوگند، صولت و سطوت خان والا قوه نطق و بیان را در چاکر کور کرده بود.
خان: جناب وزیر، بر اثر خوراندن دوای محبت توسط خانوادهاش، چنان شیفتهاش شده بودم که نه چیزی به جز وصال وی در سر داشتم و نه پند و اندرزی میشنیدم.
وزیر: و پدر نابکارش عجیب از این علاقه کاذب سوءاستفاده نمود.
خان: بله، عیب را تهمت و افترا نسبت به دخترش خواند و ناجوانمردانه مهریهاش را عندالمطالبه کرد.
وزیر خان: بهواقع این امر، بیانصافی محض و خیانت به شخصیت فرهیخته خان والا بود.
خان: تلافی میکنیم، به شهرش قشون میکشیم.
وزیر خان: به روح پاک همه سلاطین سوگندتان میدهم، این اندیشه را فعلیت نبخشیده و به شهرش قشونکشی نفرمایید!
خان: یعنی چه، چرا؟!
وزیر خان: جسارتاً عرض میشود، حاصل این عمل چیست؟
خان: معلوم است، انتقام.
حجم
۱۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه
حجم
۱۶۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۳ صفحه