کتاب پنج طیاطر
معرفی کتاب پنج طیاطر
کتاب الکترونیکی «پنج طیاطر» نوشتهٔ میرزا آقا تبریزی و به کوشش صادق عاشورپور در انتشارات کتاب نیستان چاپ شده است. سال ۱۳۵۴ ه.ش. که نمایشنامههای میرزا آقا تبریزی توسط «آ. ابراهیم اف»، پژوهشگر آذربایجانی در باکو در آرشیو کتابخانهٔ آخوندزاده، پیدا و معرفی شد، هیچکس از نسل من و پیش از ما، شناختی از اولین نمایشنامهنویس ایرانی حتی در حد نام هم نداشت، زیرا ادواردبراون انگلیسی این نمایشنامهها را به نام میرزا ملکمخان ارمنی نامگذاری کرده بود، و متأسفانه چنانکه معمول روشنفکران بعد از مشروطه بود، برای بسیاری از آنان گفتهاش حجتی تام و تمام محسوب میشد. گذشته از آن برای اصحاب نمایش که از بعداز مشروطه تا زمان حاضر نتوانسته بودند تکلیف خود را با هنرهای نمایشی روشن کنند، طبیعی بود که چنین امری یک ضرورت تشخیص داده نشود. اگرچه بهطور استثناء حرکتهایی در این زمینهها انجام گرفت، اما میدانیم که امر بر قاعده است، نه استثناء و متأسفانه این استثناها هم اکثراً در فضای بلاتکلیف نمایشی چون اخگری در تاریکی فرو مردند.
درباره کتاب پنج طیاطر
بعد از کمدیهای آخوندزاده که اصل آنها به زبان ترکی آذربایجانی است، نخستین نمایشنامههایی که به قلم خودایرانیان و به زبان فارسی نوشته شده، سه نمایشنامه کوتاه منسوب به میرزاملکمخان است که قسمتی از آنها ابتدا در پاورقی روزنامه اتحاد و به تفاریق چاپ شد، ولی پیش از آنکه نشر آن به اتمام برسد واقعه ۲۳ جمادی الاولی ۱۳۲۶ ه.ق (کودتای محمد علی شاه و بمباران مجلس) پیش آمد و در نتیجه تعطیل همه جراید مشروطهخواه، این کار ناقص ماند. بعدها نسخه کامل هر سه در کتابخانه گراففنروزن، دیپلمات و مستشرق معروف آلمانی به دست آمد ودر سال ۱۳۴۰ ه.ق. به نام مجموعه مشتمل بر سه قطعه تئاتر منسوب به میرزا ملکم ناظمالدوله در برلین چاپ شد. (آرین پوریحیی، ۱۳۵۷، ج ۱، ۳۵۸) واما، در مقدمهای که در چاپ برلین براین نمایشنامهها و برای اولین بار گذاشته و منتشر شد و بقیه نیز از آن استفاده کردند، چنین نوشته شده بود:
«مجموعهٔ ذیل کتابی است به ترتیب بازی (طیاطر) که بنابه معروف به قلم مرحوم (پرنس میرزا ملکمخان ناظم الدوله بن میرزایعقوبخان اصفهانی) است. نسخهٔ این رساله درایران نایاب است و تنها پیش بعضی اشخاص که به جمع تألیفات (ملکمخان) هوسی داشتند پیدا میشود. این کتاب در ضمن پاورقی روزنامه «اتحاد» مطبعه تبریزی (که از اوایل صفر سنه ۱۳۲۶ تا اواخر جمادی الاولی آن سال منتشر میشد) از روی نسخه متعلق به جناب آقای سید حسن تقی زاده به تفاریق نشر میشد. ولی پیش از آنکه نشر آن به اتمام رسد، واقعه ۲۳ جمادی الاولی سنه ۱۳۲۶ و برهم زدن اساس مشروطیت پیش آمده و باعث تعطیل همه جراید مشروطه طلب شد واین کار ناقص ماند. نسخه حالیه کهاین کتاب در برلین از روی آن چاپ شده متعلق به کتابخانه حضرت اجل آقای (دکتر روزن) وزیرامور خارجه سابق دولت فخیمه آلمان است که خود نیز از مستشرقین معروف میباشند، سالها درایران بوده و نسخ فارسی زیادی جمع آوری کردهاند و اینک کتابخانه شخصی عالی و نفیسی دارند که از حیث نسخههای کتب شرقی بسیار ممتاز و بزرگ است.
کتاب پنج طیاطر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به هنر نمایش و تاریخ تئاتر در ایران پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب پنج طیاطر
الله داد بیک: (بیرون میآید. بهقدر نیم ساعت هیچ نمیگوید. بعد میآید در اتاق به اشرفخان میگوید:)
بسم الله! بیائید آقا میخواهد.
اشرفخان: (بر میخیزد و داخل اتاق میشود. تعظیم بلند بالایی میکند)
صدراعظم: بسم الله بفرمائید، احوالت خوب است؟
اشرفخان: (باز تعظیم)
از تصدق سر جناب آقا!
صدراعظم: شاه از دیر رسیدن مالیات عربستان زیاد کج خلق شده بودند.
اشرفخان: عذر تقصیر میطلبم!
صدراعظم: فرمودند مخصوصاً غلام فرستاده شود. من به خاطر شما موقوف داشتم نگذاشتم.
اشرفخان: بلی، البته مرحمت سرکار در حق بندگان همینطورها است. خداوند سایه مرحمت جناب آقا را از سر اهالیایران کم نگرداند!
صدراعظم: روزنامهها هم... قدری...
اشرفخان: خیر، به سر مبارک سرکار هر گز در باب روزنامهها کوتاهی نشده است. هر چاپار عرض شده است.
صدراعظم: باری اشرفخان! حساب را زودبپرداز و مطالب را بنویس انجام بدهم زود برو! دراینجا نمان، معطل نشو!
اشرفخان: بلی؛ استدعای بنده هماین بود که زودتر مرخص شوم. ولایت سرحد است مبادا خدای نخواسته حادثهای روی بدهد.
صدراعظم: (به میرزا طرارخان مستوفی) میرزا طرارخان! ازامروز تا ده روز دیگر حساب مالیات سه ساله عربستان را ساخته و پرداخته از شما میخواهم. بدون عذر و خلاف. زیاد ماندن اشرفخان دراینجا صورت ندارد. شاه زیاد تأکید دارند.
میرزا طرارخان: بلی، بهچشم! بندهیک مجلس با اشرفخان ملاقات میکنم. بعد از آن مشغول انجام فرمایشات خواهم بود.
(اشرفخان بر میخیزد و تعظیم مینماید. میخواهد مرخص شود.)
صدراعظم: هان میروی؟ اما قبل از رفتن کارت دارم.
اشرفخان: در خدمتم جناب آقا!
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه