کتاب لذت کار کردن

کتاب لذت کار کردن نوشته ماری کوندو و اسکات سانن شاین است که با ترجمه سارا حبیبی‌تبار منتشر شده است. این کتاب به شما یاد می‌دهد زندگی حرفه‌ای‌تان را ساماندهی کنید

درباره کتاب لذت کار کردن

این کتاب تنها دربارۀ نحوۀ مرتب‌سازی فضای اطرافتان نیست، بلکه دربارۀ این است که چگونه به هر دو جنبۀ ظاهری و غیرظاهری شغلتان، از جمله اطلاعات دیجیتالی، زمان، تصمیم‌گیری‌ها و شبکه‌های ارتباطی، نظم بدهید و چگونه شادی را چاشنی کارتان کنید.

بسیاری از افراد به محض شنیدن پیشنهاد مرتب‌سازی، فکر می‌کنند حتماً شکست می‌خورند. شکایت آن‌ها این است: «من برای انجام دادن این کار وقت ندارم. سرم خیلی شلوغ است.» یا بعضی از می‌گویند: «آن‌قدر مسئله برای تصمیم‌گیری دارم که حتی نمی‌توانم دربارۀ مرتب‌سازی فکر کنم.» درحالی‌که برخی دیگر ادعا می‌کنند: «قبلاً سعی‌ام را کرده‌ام. تمام مدارکم را مرتب کرده‌ام، ولی باز هم به هم ریخته است.» اما این کتاب نگاه شما را تغییر می‌دهد و کمک می‌کند بتوانید بهترین راه برای سامان‌دهی اطرافتان استفاده کنید. 

در فصل ۱ اطلاعاتی دربارهٔ مرتب‌سازی با شما درمیان می‌گذاریم که اطمینان داریم برایتان انگیزه‌بخش خواهد بود. در فصل ۲ و ۳ نحوهٔ نظم‌دهی فضای کار را به شما آموزش می‌دهیم. فصل ۴ تا ۹ به توضیح دربارهٔ ساماندهی اطلاعات دیجیتالی، زمان، تصمیم‌گیری‌ها، شبکه‌ها، جلسه‌ها و گروه‌ها می‌پردازد. فصل ۱۰ به شما می‌آموزد که چگونه تأثیر پاک‌سازی را در شرکت خود چند برابر کنید. فصل آخر چهارچوب مرتب‌سازی را فراتر می‌برد و اقداماتی را پیشنهاد می‌کند که با به‌کارگیری آن‌ها می‌توانید شادمانی بیشتری در کار روزانه‌تان به وجود آورید و همچنین طرز فکر و رویکردی که به شغلی رضایت‌بخش منجر می‌شود.

خواندن کتاب لذت کار کردن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی اجتماعی شاد پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب لذت کار کردن

قتی صبح دوشنبه به محل کار می‌رسید، اولین چیزی که نظرتان را جلب می‌کند چیست؟

بسیاری از افراد همان ابتدا میز کاری را می‌بینند که کوهی از وسایل تمام سطحش را پوشانده است!

انبوهی از مدارک، گیره‌های کاغذ، نامه‌های بازنشده‌ای که هیچ‌کس نمی‌داند کِی رسیده‌اند، کتاب‌های نخوانده و لپ‌تاپی که با برچسب‌های یادآوری پوشیده شده است. زیر میز هم معمولاً تعدادی پاکت از هدایای تبلیغاتی مشتریان جمع شده است. مطمئناً بیشتر افراد با دیدن این صحنه آه عمیقی می‌کشند و با خود می‌اندیشند با این حجم از آشفتگی چطور می‌توانند کاری از پیش ببرند.

اَکی۴، که در یک آژانس املاک کار می‌کند، از آن دسته افرادی بود که از نامرتبی میزش رنج می‌برد. با اینکه میزش زیاد بزرگ نبود (سطح آن به اندازهٔ عرض شانه‌اش بود و تنها سه کشو داشت)، هیچ‌وقت نمی‌توانست چیزی را روی آن پیدا کند. همیشه قبل از جلسات، دیوانه‌وار دنبال عینک، خودکار یا پوشه‌اش می‌گشت و از آنجا که بیشتر وقت‌ها موفق نمی‌شد اسناد و نوشته‌هایش را پیدا کند، مجبور می‌شد مجدد از آن‌ها کپی بگیرد. بارها تحملش تمام شد و تصمیم گرفت میزش را مرتب کند، اما بعد از ساعت کار آن‌قدر خسته بود که آن را به «فردا» موکول می‌کرد و پیش از رفتن به خانه تمام اسنادی را که آن روز استفاده کرده بود در یک طرف میز تلنبار می‌کرد. البته روز بعد حتی قبل از اینکه بتواند کار را شروع کند مجبور می‌شد میان انبوهی از مدارک دنبال چیزی که به آن نیاز داشت بگردد و وقتی بالاخره کارش را شروع می‌کرد، بسیار خسته بود. او می‌گفت: «نشستن پشت آن میز نامرتب خیلی ناامیدکننده است.» متأسفانه حق با او بود!

تحقیقات گوناگون نشان می‌دهد آشفتگی بیش از آنچه بتوانیم تصور کنیم و به اَشکال مختلف برایمان هزینه دارد. در مطالعه‌ای که روی هزار آمریکایی شاغل انجام شد، نود درصد آن‌ها بر این باور بودند که بی‌نظمی تأثیری منفی بر زندگی‌شان دارد. دلایل اصلی آن‌ها افت بهره‌وری، ذهن منفی، کاهش انگیزه و کمبود شادی بود.