دانلود و خرید کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی میلان کوندرا ترجمه علی سلامی
تصویر جلد کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی

کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی

انتشارات:نشر گویا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۴از ۱۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سبکی تحمل ناپذیر هستی

کتاب الکترونیکی سبکی تحمل ناپذیر هستی نوشتهٔ میلان کوندرا با ترجمهٔ علی سلامی در نشر گویا به چاپ رسیده است. کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی که بار هستی هم ترجمه شده است، مشهورترین اثر میلان کوندرا است. کوندرا این کتاب را در سال ۱۹۶۸ در پراگ و در دوره‌ای نوشت که با نام «بهار پراگ» شناخته می‌شود. دوره‌ای که در آن آزادی‌های فردی و اجتماعی در چکسلواکی گسترش یافت و در پایان آن شوروی به این کشور حمله کرد. در سال ۱۹۹۸ فیلمی جذاب با بازی ژولیت بینوش و دنیل دی لوئیس بر اساس این داستان ساخته‌ شد. این داستان که مفاهیم فلسفی و روان‌شناختی زیادی دربردارد، به زندگی پزشکی به نام توماس می‌پردازد که به علت گرایش‌های ضد کمونیستی، کارش را از دست می‌دهد. این کتابی نیست که به سؤالات ما پاسخ دهد، بلکه کتابی است برای به وجود آوردن سوال و درگیر کردن ذهن با مفاهیم عمیق و متفاوت. در ذهن کوندرا امکانی برای تشخیص صحیح و غلط از یکدیگر وجود ندارد، بنابراین معتقد است که اساسا اشتباهی از انسان‌ها سر نمی‌زند.

درباره کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی

این داستان درباره زندگی و روابط پزشک معروفی به نام توماس است. مردی که در دوران حمله اتحاد جماهیر شوروی به پراگ، به انتقاد از نظام و تفکر کمونسیتی می‌پردازد و همین موضوع باعث می‌شود تا کارش را از دست بدهد. او بعد از ازدواجی ناموفق با زنی به نام ترزا آشنا می‌شود. دختری که کارش پیش‌خدمتی در یک رستوران است و یک شبه همه چیز را رها می‌کند و به پراگ می‌آید. ترزا یک پسر برای توماس به دنیا می‌آورد. ولی در عین حال توماس هرگز خودش را در بند وفاداری و تعهد به همسرش نمی‌داند. بارها و بارها به او خیانت می‌کند. با معشوقش سابینا که یک هنرمند آزاداندیش است و تفکر توماس را می‌ستاید اما با مردی به نام فرانز هم رابطه دارد. در این میان ترزا خودش را در میان کوهی از سوالات بی‌پاسخ مانده درباره زندگی می‌بیند.

کوندرا دربارهٔ کتابش می‌گوید: «شخصیت رمانی که نوشته‌ام، امکانات خود من هستند که تحقق نیافته‌اند. بدین سبب تمام آنان را هم دوست دارم و هم هراسانم می‌کنند. آنان هرکدام از مرزی گذر کرده‌اند که من فقط آن را دور زده‌ام. آنچه مرا مجذوب می‌کند، مرزی است که از آن گذشته‌ام، مرزی که فراسوی آن خویشتن من وجود ندارد».

کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به مطالعهٔ داستان‌هایی با درون‌مایهٔ فلسفی علاقه دارید، سبکی تحمل‌ناپذیر هستی را از دست ندهید.

درباره میلان کوندرا

میلان کوندرا، متولد ۱ آوریل ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی است. او از خانواده‌ای فرهیخته است و پدرش نوازنده‌ای مشهور بوده است. علاقه‌ی کوندرا به موسیقی را می‌شود در آثارش دید. کوندرا در سال ۱۹۷۵ به فرانسه تبعید شد و نهایتا در سال ۱۹۸۱ تابعیت فرانسوی گرفت. او خود را نویسنده‌ای اهل فرانسه می‌داند و تاکید دارد آثارش باید در طبقه‌بندی آثار فرانسوی قرار بگیرند. کوندرا چندین بار نامزد جایزه نوبل ادبیات شده است. مشهورترین اثر کوندرا سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی است که در فارسی با نام بار هستی هم ترجمه شده است. برخی دیگر از آثار او عبارتند از هویت، جاودانگی، زندگی جای دیگری است، جشن بی‌معنایی و عشق‌های خنده‌دار.

بخشی از کتاب سبکی تحمل ‌ناپذیر هستی

سال‌های زیادی‌ست که به توماس می‌اندیشم؛ اما تنها در سایهٔ این اندیشه‌هاست که به‌وضوح او را می‌دیدیم. او را می‌دیدم که کنار پنجرهٔ کاشانه‌اش ایستاده است و از امتداد حیاط به دیوارهای روبرو نگاه می‌کند و نمی‌داند چه‌کار باید کند.

سه هفته پیش توماس در شهری کوچک در جمهوری چک با ترزا ملاقات کرده بود. ترزا او را تا ایستگاه مشایعت کرده و همراه او منتظر مانده بود تا سوار قطار شود. ده روز بعد، ترزا به دیدار او رفت. روزی که ترزا رسید، در کنار یکدیگر خوابیدند. همان شب، ترزا مبتلا به تب و آنفولانزا شد و یک هفته تمام در کاشانهٔ توماس ماند.

توماس عشقی وصف‌نشدنی نسبت به این غریبهٔ تمام‌عیار پیدا کرد؛ ترزا برایش به کودکی می‌مانست، کودکی که در سبدی بوریایی و قیراندود گذاشته و در جویبار رها شده و توماس او را در کرانهٔ بسترش گرفته بود.

ترزا یک هفته پیش او ماند تا اینکه حالش دوباره خوب شد و به شهرش برگشت که در صدوبیست پنج مایلی پراگ واقع شده بود؛ بعد زمانی فرارسید که من از آن سخن گفته‌ام و به‌عنوان کلیدی برای زندگی‌اش می‌بینم: توماس درحالی‌که کنار پنجره ایستاده بود، در امتداد حیاط به دیوارهای روبرویش نگریست و به فکر فرورفت.

آیا باید از او می‌خواست برای همیشه به پراگ بیاید؟ از این مسئولیت بیمناک بود. اگر توماس از او دعوت می‌کرد بیاید، او می‌آمد و جانش را تقدیمش می‌کرد.

یا اینکه آیا باید از نزدیک شدن به او پرهیز می‌کرد. در این صورت، ترزا به‌عنوان پیشخدمت در رستوران هتلی در شهرستان باقی می‌ماند و توماس دیگر او را نمی‌دید.

معرفی نویسنده
عکس میلان کوندرا
میلان کوندرا

میلان کوندرا (متولد ۱ آپریل ۱۹۲۹)، رمان‌نویس، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و شاعر مشهور اهل کشور چک است که در آثارش، کمدی اروتیک را به شکلی بسیار خواندنی با نقد سیاسی و گمانه‌زنی‌های فلسفی ترکیب می‌کند.

shokoufeh
۱۴۰۰/۱۱/۲۹

من ترجمه دیگه این کتاب در طاقچه رو خوندم فک کنم این تزجمش بهتره. شما می دونید؟

در دنیای بازگشتِ ابدی، وزنِ مسئولیتی غیرقابل‌تحمل بر هر عملی که انجام می‌دهیم سنگینی می‌کند. به همین دلیل است که نیچه اندیشهٔ بازگشت ابدی را سنگین‌ترینِ بار نامید. اگر بازگشتِ ابدی سنگین‌ترین بار باشد، زندگی ما با تمام سبکی باشکوهش در برابر آن قد علم خواهد کرد.
کاربر ۹۴۸۶۵۵
در فضای امن مهاجرت، همهٔ آن‌ها طبیعتاً طرفدار جنگ بودند.
علی افشاری
زمان انسانی در یک دایره حرکت نمی‌کند؛ در خطی مستقیم پیش می‌رود. به همین دلیل انسان نمی‌تواند سعادتمند باشد؛ سعادت اشتیاق برای تکرار است.
علی افشاری
بازگشتِ ابدی اندیشهٔ اسرارآمیزی‌ست و نیچه فلاسفهٔ دیگر را اغلب با این دیدگاه دچار سرگشتگی کرده است: این تصور که همه‌چیز همان‌گونه رخ می‌دهد که ما آن را تجربه می‌کنیم و اینکه خودِ این اتفاق دوباره رخ می‌دهد و تا ابد دوباره تکرار می‌گردد!
Yasaman Mozhdehbakhsh
اگر اسطورهٔ بازگشتِ ابدی را از منظری منفی بنگریم، بیانگر این است که وقتی زندگی یک‌بار و برای همیشه ناپدید شود و دیگر بازنگردد، به‌سانِ سایه‌ای‌ست، عاری از وزن، فاقد حرکت به جلو؛ و چنانچه این زندگی، هراس‌آور، فریبنده یا متعالی بوده باشد، وحشت، تعالی و زیباییِ آن هیچ معنایی ندارد.
Yasaman Mozhdehbakhsh
شاید این تقسیم‌بندی جهان به قطب‌های مثبت و منفی کودکانه و ساده‌لوحانه باشد جز یک سؤال: کدام مثبت است؟ سنگینی یا سبکی؟ پارمنیدس پاسخ داد: سبکی، مثبت و سنگینی منفی است.
Yasaman Mozhdehbakhsh
در فضای امن مهاجرت، همهٔ آن‌ها طبیعتاً طرفدار جنگ بودند.
علی افشاری
سعی می‌کرد به خودش نهیب زند: دربارهٔ او فکر نکن! دربارهٔ او فکر نکن! با خودش می‌گفت: از شفقت خسته شده‌ام. خوب شد که رفت و دیگر او را نمی‌بینم هرچند این ترزا نیست که باید از شرش رها شوم – این بیماری و شفقت است که فکر می‌کردم در برابر آن مصون هستم تا اینکه او این بیماری را به من منتقل کرد. روز شنبه و یکشنبه، سبکیِ شیرینِ هستی را احساس کرد که از ژرفنای آینده به سمت او می‌آمد. روز دوشنبه، با سنگینیِ چیزی مواجه شد که تا آن زمان شبیه آن را تجربه نکرده بود. سنگینیِ فولاد هزار تُنیِ تانک‌های روسی در مقایسه با آن، هیچ بود. چون چیزی سنگین‌تر از شفقت وجود ندارد. حتی درد آدمی هم به‌اندازهٔ دردی که با کسی یا برای کسی احساس می‌کند نیست، دردی که با تخیل شدت می‌گیرد و با صدها پژواک کِش می‌آید.
💙Mavi

حجم

۲۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
۲۱,۳۰۰
۷۰%
تومان