کتاب در جست و جوی معنای زندگی

کتاب در جست و جوی معنای زندگی کتابی از مورخ و متفکر آمریکایی قرن بیستم و نویسنده مجموعه یازده جلدی معروف تاریخ تمدن، ویل جیمز دورانت است.

 درباره کتاب در جست و جوی معنای زندگی

«زندگی برای شما چه معنایی دارد، چه چیزی شما را به ادامۀ آن وادار می‌کند، مذهب چه کمکی به شما می‌کند، سرچشمۀ الهام و نیروی شما چیست، هدف و نیروی محرکۀ شما برای زحمت کشیدن چیست، آرامش و خوشبختی خود را در کجا می‌یابید، و سرانجام سخن این‌که گنجینۀ شما کجا نهفته است؟» این‌ها پرسش‌هایی است که فیلسوف برجستۀ آمریکایی، ویل دورانت، از صد نفر از اندیشمندان حوزه‌های مختلف در اوایل قرن بیستم پرسیده است.

 شاید قدیمی‌ترین پرسش برای انسان خردمند، پرسش از معنای زندگی است؛ اما پاسخ به آن بسیار سخت و شاید ناممکن باشد. در این کتاب ویل دورانت برگزیده‌ای از بهترین پاسخ‌ها از اندیشمندان قلمروهای گوناگونی چون ادبیات، فسلفه، سینما، سیاست، ورزش و غیره را گردآورده است و خود نیز در فصلی کامل تلاش کرده است به این پرسش‌ها پاسخی درخور تأمل بدهد.

از این کتاب پیش از این ترجمه‌هایی منتشر شده است؛ اما خانم دکتر گلرخ سعیدنیا تلاش کرده است، علاوه بر رفع مشکلات و نواقص ترجمه‌های پیشین، متنی بسیار دقیق و خواندنی خلق کرده، با مقدمه‌ای نسبتا مفصل فضای فکری حاکم بر دوران تألیف کتاب را به تصویر بکشد تا فهم آن را آسان سازد.

در بخشی از مقدمۀ مترجم بر کتاب آمده است:

کتاب در جست‌وجوی معنای زندگی از دیگر آثار مهم اوست. دربارۀ این کتاب ویل دورانت می‌نویسد که در پاییز سال ۱۹۳۰ هنگامی‌که مشغول کار در حیاط خانه‌اش در نیویورک بود، مردی خوش‌لباس به او نزدیک شد و با صدایی آرام به او گفت که قصد دارد خودش را بکشد، مگر اینکه آقای فیلسوف دلیلی موجه به او نشان دهد که از این کار منصرف شود، وقت هم ندارد که به آن رنگ و لعاب فیلسوفانه بدهد. ویل دورانت حداکثر تلاش خود را کرد که او را به ادامۀ زندگی تشویق کند. با الهام از برخورد آن غریبۀ ناامید، دورانت با ۱۰۰ نفر از برجستگان در زمینه‌های هنر، سیاست، مذهب و علوم نامه‌نگاری کرد و از آن‌ها چنین درخواست کرد «در پاسخ به پرسش معنای زندگی چیست؟ به جوابی کلی و انتزاعی بسنده نکنید، بلکه نشان دهید که در زندگی خودتان به‌طور خاص، چگونه به معنا، هدف و تحقق آن در زندگی دست یافته‌اید.» دورانت پاسخ‌های آن‌ها و خودش را در یک کتاب با عنوان در جست‌وجوی معنای زندگی گردآوری کرد و در سال ۱۹۳۲منتشر نمود.

در جست‌وجوی معنای زندگی کتابی است با عنوانی کنجکاوانه و جذاب. در این کتاب ویل دورانت « تیمی رؤیایی» از نخبگان زمان خود گردآورده است که هم متفکر و هم متنوع‌اند: شاعران، فیلسوفان، مردان خدا، زندانی‌ها، ورزشکاران، برندگان جایزۀ نوبل، استادان دانشگاه، فیزیولوژیست‌ها، هنرمندان، موسیقیدان‌ها، نویسندگان و رهبران. در میان این دیدگاه‌های مختلف، علی‌رغم ویژگی منحصربه‌فرد هرکدام و زندگی متفاوتی که دارند، دورانت توجه خواننده را به سرنخی جلب می‌کند که در سراسر دیدگاه آن‌ها جریان دارد؛ احساسی مشترک که نه‌تنها در جست‌وجوی معنای زندگی است، بلکه گاه نیز از به دست آوردن آن احساس رضایت می‌کند.

در جست‌وجوی معنای زندگی را می‌توان بازتاب ذهنیت و نگرش اقشار تحصیل‌کردۀ آمریکا در یک قرن پیش دانست. در این کتاب ، به‌ویژه در فصل‌های اولیه که این ذهنیت در عرصه‌های مختلف جلوه‌گر می‌شود، با ایده‌هایی روبه‌رو می‌شویم که در عین غرابت، ردپای آن‌ها تا امروز نیز برجای مانده است. به‌منظور آشنایی با این نگرش و علل شکل‌گیری آن، نگاهی مختصر به دورنمای تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بی‌مناسبت نخواهد بود. پیشرفت علوم‌طبیعی، سرعت گرفتن انقلاب صنعتی، ظهور و رواج مدرنیسم، جنگ جهانی اول و بحران سرمایه‌داری در دهۀ سوم قرن بیستم راهگشای این آشنایی خواهد بود.

خواندن کتاب در جست و جوی معنای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های فلسفه و زندگی مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب در جست و جوی معنای زندگی

امید به بهشت برای انسان قرون‌وسطی به زندگی زمینی معنایی به ارمغان آورده بود، این‌طور به نظر می‌رسد که در یک‌صد سال گذشته تمام این جزمیات، اعتبار خود را از دست داده باشند. «پیشرفت»، «آموزش همگانی»، «حاکمیت مردمی» - آیا کسی کمترین شکی به حرمت این‌ها دارد؟ مدارس ما همانند اختراعات ما ایده‌های نو و وسایل جدید برای انجام کارهای قدیمی در اختیارمان می‌گذارند. آن‌ها ما را از دله‌دزدی‌ها به سرقت‌های بانکی بزرگ و رسوایی‌هایی مانند تی پات دام ارتقا می‌دهند. آن‌ها همه‌چیزشان را روی عقل و خرد شرط‌بندی می‌کنند، اما درنهایت، این قدرت روحی است که پیروز می‌شود. به مردم آموختیم که چگونه بخوانند و آن‌ها «نشریات زرد» و «فیلم‌های ناطق» را پولدار کردند. رادیو اختراع شد و برنامه‌هایش بسیار بیش از گذشته موسیقی‌های عامیانه و سلیقه‌های مبتذل را گسترش داد. از طریق فنّاوری و مهندسی، با اتومبیل‌های فوق‌العاده، سفرهای تجملی و خانه‌های بزرگ؛ آن‌ها را صاحب ثروت بی‌سابقه‌ای کردیم و تازه دریافتیم که با آمدن ثروت آرامش از دست می‌رود. دریافتیم که اتومبیل‌ها به اخلاق اعتنایی نمی‌کنند و جرائم را نادیده می‌گیرند. دریافتیم که با افزایش سوءاستفاده، رنجش‌ها تلخ‌تر می‌شوند؛ و دریافتیم که بزرگ‌ترین خانه‌ها میدان خونین نبردهای کهنه زنان و مردان شده است. ما روش کنترل جمعیت را کشف کردیم و حالا این روش عقل را سترون و جهالت را چند برابر می‌کند، عشق را به سطح بی‌بندوباری جنسی تنزل می‌دهد، معلم را ناامید و عوام‌فریب را قدرتمند می‌کند و نسل‌انسان را به تباهی می‌کشاند. ما به مردان حق رأی دادیم و می‌بینیم که تقریباً در هرکجا حافظ و حامی «دستگاهی» اهریمنی شده‌اند که راه میان توانایی و کسب شغل را مسدود می‌کند؛ ما به زنان حق رأی دادیم و دیدیم چیزی تغییر نکرد مگر هزینه‌های دفتری و اداری. رؤیای سوسیالیسم را در سر داشتیم، اما طبیعت ما حریص‌تر از آن بود که آن را ممکن سازد؛ ما در باطن همه سرمایه‌دار و کاپیتالیست هستیم و اعتراضی جدی به ثروتمند شدن نداریم. ما آرزوی آزادی و رهایی را از طریق تشکیلات کارگری در سر داشتیم، اما با اتحادیه‌های بزرگ کارگری روبه‌رو هستیم که دست در دست ماشین‌های فساد و باندهای تبهکار دارند؛ این‌ها ابزارهایی هستند که ما روشنفکران بیچاره به‌وسیلهٔ آن‌ها برنامه‌ریزی‌کردیم تا آرمان‌شهر را بنا کنیم. سرانجام به روسیه روی کردیم و می‌بینیم که در آنجا بر فقر غلبه شده است، اما با فدا کردن آزادی جسم و ذهن و کار و اندیشه، همان‌ها که روح لیبرالیسم و رادیکالیسم بوده‌اند، از زمان گادوین تا دارو، از امرسن تا کروپوکین، از رابلیاس تا آناتول فرانس.