کتاب پایه های جامعه
معرفی کتاب پایه های جامعه
کتاب پایه های جامعه: نمایشنامهای در چهار پرده نوشتۀ هنریک ایبسن است و چاپ انتشارات مهراندیش است. ایبسن در این نخستین نمایشنامه از دوازده نمایشنامه روزگار ما سخنان بسیاری درباره بزرگان جامعه و پیچیدگیهای درونی و روانی آنها و انباشت سرمایه و ناهمسازیهای درونی آن دارد.
درباره کتاب پایه های جامعه: نمایشنامهای در چهار پرده
کاردار برنیک، چهرۀ نخست نمایشنامه، از بزرگان جامعه است، از آنانی که سرمایه دارند و ازآنجاکه آن را دارند، میتوانند پا تا آنسوی مرزهای آبوخاک خود دراز کنند، به پایتختهای بزرگ بروند، بیاموزند و به زادگاه خود برگردند و یکی از پایه های جامعه شوند. ولی نردبان هرچه بلندتر، در برابر وزش باد، نااستوارتر. نردبانهای بسیار بلند به نرمه بادی بندند. نردبان زیر پای کاردار برنی اوج نشین آنگاه به لرزه میافتد که خواهر و برادر زنش پس از پانزده سال از امریکا بازمیگردند. پروندههای کهنه باز میشوند و کاردار خود را در برابر دوراهی دیر آشنای جهان دیدگان مییابد: چشم گشودن بر کردههای خود و پذیرفتن آنها در برابر همگان، یا خود را به آن راه زدن و پا فشردن بر دروغ و فریب و رفتن به پیشواز پرتگاهی ژرف.
ویژگی این پروژه این است که مترجمان زبانهای گوناگون همزمان روی یک نمایشنامه کار و همکاری میکنند. شیوه کار چنین است که مترجمان نمایشنامه را موشکافانه میخوانند، فهرستی از واژهها و نکتههای گنگ و دشوار و دوپهلو و ... فراهم میسازند و با خود به نشستهای همگانی که به همراه استاد فروده هل لاند، ایبسن شناس و رئیس مرکز ایبسن، برگزار میشود، میآورند و به گفتوگو و رایزنی درباره آنها و نیز واکاوی نمایشنامه میپردازند. مترجم هر زبان از همکاری یک گروه سهنفره از کارشناسان همان زبان برخوردار است که برگردان پایانیافته را بررسی میکنند و دیدگاههای اصلاحی خود را به مترجم ارائه میدهند. معمولاً هر یک از کارشناسان توجه خود را در زمینهای متمرکز میکند. یکی برگردان را با زبان نروژی میسنجد، دیگری آن را از نگاه ادبی و سومی از دید نمایشی بررسی میکند. مترجم دیدگاههای کارشناسان را تا آنجا که با متن اصلی نمایشنامه سازگار باشد و به ژرفای آن یاری رساند، به کار میگیرد و نسخه پایانی را برای چاپ آماده میکند. این شیوه برگردان همزمان یک نوشته به زبانهای گوناگون و پرشمار یک رویداد ادبی است، برای نخستینبار به کار گرفته میشود و در نشستهای ادبی جهان واکنشهای کنجکاوانه، خوشبینانه و آمیخته به شگفتی بسیاری برانگیخته است. برنامه این است که تجربه گردآمده در پایان کار در کتابی به زبان انگلیسی انتشار یابد.
خواندن کتاب پایه های جامعه: نمایشنامهای در چهار پرده را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب برای افراد علاقهمند به نمایشنامهخوانی مناسب است.
درباره هنریک ایبسن
هنریک ایبسن، نمایشنامهنویس و سراینده نروژی، زاده سال ۱۸۲۸ از بزرگترین ستارههای سپهر هنر و اندیشه همه جهان و همه زمانهاست. ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستینبار، طعم فقر و تنگدستی را چشید. با وقوع انقلاب ۱۸۴۸ در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادیخواهانه پرداخت. او در سال ۱۸۵۰ برای ادامۀ تحصیل و به امید اخذ دکترا در رشتۀ پزشکی به شهر کریستیانیا عزیمت کرد. ایبسن هنگامی که در رشتۀ تحصیلی خود موفق نشد، به نوشتن روی آورد. مطالعۀ تاریخ روم و توطئۀ کاتلینا و خطابههای سیسرون و همچنین شرح انقلاب فرانسه در ۱۸۴۸ باعث شد که ایبسن اولین نمایشنامۀ خود را در سال ۱۸۵۰ بنویسد. اولین اثر ایبسن به نام کاتلین در زمانی که ۲۲ ساله بود، منتشر شد. در همین ایام، کشمکشهای سیاسی، ایبسن را به سمت سیاست کشاند. او عضو اتحادیۀ کارگران شد و مدتی با نوشتن مقالات سیاسی و هنری در انتشار چند روزنامه دست داشت. یک سال بعد، مدیر تماشاخانۀ شهر «برگن» شغلی به ایبسن داد. او در طول پنج سالی که در این تماشاخانه مشغول به کار بود، سفرهای بسیاری به کپنهاگ داشت و مطالعاتی در زمینۀ تئاتر به انجام رساند. او در 23 می ۱۹۰۶، درگذشته است.
ایبسن زندگی را با همه تپندگی و رنگارنگیاش به میدان نمایش کشید، یا شاید بهتر است گفت میدان نمایش را تا آنجا گستراند که زندگی را با همه چهرههایش در دل خود جای دهد. ایبسن در میدان نمایش از چنان پایگاه و جایگاهی برخوردار است که نه زن نه مرد نه جوان نه پیر نه دارا نه ندار و ... از خواندن کارهایش بینیاز نیست.
بخشهایی از کتاب پایه های جامعه: نمایشنامهای در چهار پرده
تالار دلباز رو به باغچه در خانه کاردار برنیک. جلوی صحنه در دست چپ، دری به اتاق کاردار باز میشود؛ دورتر در همان دیوار، در همانندی هست. میان دیوار روبه روی آن در ورودی نسبتاً بزرگی هست. کمابیش سراسر دیوار ته صحنه شیشهای است، با دری گشوده به ایوان پهن پلهدار که سایبانی بالایش کشیدهاند. پایین پلکان بخشی از باغچه دیده میشود که گرداگردش را نردهای دارای یک دروازه کوچک گرفته. بیرون، در درازای نرده، خیابانی میگذرد که در آنسویش خانههای چوبی کوچکی ساختهاند که رنگ روشن خوردهاند. تابستان است و آفتاب گرم. کسانی گهگاه از خیابان میگذرند؛ آدمها میایستند و گفتوگو میکنند؛ در خرتوپرت فروشی نبش خیابان خریدوفروش به راه است و غیره. (در درون تالار، گروهی بانو دور میزی نشستهاند. بانو برنیک در میان میز نشسته. در دستم چپش بانو قلت با دخترش و پس از آن بانو رومیل و دوشیزه رومیل نشستهاند. در دست راست او، بانو لینگه، دوشیزه برنیک و دینا درف نشستهاند. همه بانوان سرگرم کاردستیاند. تلهای بزرگی از زیر جامه و نیز دیگر پوشاک نیمهتمام و برش خورده روی میز است. دورتر، پشت میزی کوچک که دو گلدان و یک لیوان نوشابه بر آن هست، دبیر ژرلوند نشسته و از کتابی لبه طلایی میخواند، ولی آنچنانکه تنها برخی از واژهها برای بینندگان رساست. اولاف برنیک در باغچه اینسو و آن سو میدود و با کمان تیر بهسوی نشانهای میاندازد).
حجم
۱۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه