کتاب درآمد فلسفه ای برای موسیقی
برای دریافت این کتاب و خواندن و شنیدن هزاران کتاب دیگر، اپلیکیشن طاقچه را به صورت رایگان نصب کنید.
مشخصات کتاب
معرفی کتاب درآمد فلسفه ای برای موسیقی
کتاب درآمد فلسفهای برای موسیقی نوشتهٔ پیتر کیوی فیلسوف، موسیقیشناس و نوازندهٔ آمریکایی با نثری جذاب و روان، موسیقی را به زبانی فلسفی بازخوانی میکند و به شما این فرصت را میدهد تا خودتان رمز و رازهای موسیقی را کشف کنید. این کتاب با ترجمهٔ کامران غبرایی در نشر جیحون چاپ شده است. درآمد فلسفهای برای موسیقی ابتدا چیستی فلسفه را مورد بحث قرار میدهد و بعد مسئلهٔ زیبایی شناسی و موسیقی را مطرح میکند. این کتاب برخی از مهمترین و زندهترین مسئلههای فلسفهٔ موسیقی را مورد بحث قرار میدهد، به گونهای که وقتی مطالعهٔ آن را به پایان میرسانید، دانشی عظیم در حیطهٔ فلسفهٔ موسیقی پیش رویتان باز خواهد شد.
درباره کتاب درآمد فلسفه ای برای موسیقی
این متن نه درآمدی بر فلسفهٔ موسیقی که درآمدی بر روایت خودش از فلسفهٔ موسیقی است. شاید عنوان کتاب نوعی تعارف به گمان برسد، اما راستش تا اندازهٔ زیادی کیوی راست میگوید که این کتاب، نه درآمد یا درسنامهای در معرفی فلسفهٔ موسیقی که کتابی است در شرح فلسفهٔ خودش درباب موسیقی. البته همچنان هم میتوان از این کتاب به جای درسنامه استفاده کرد و به کمکش با برخی از مهمترین منازعات تاریخ فلسفهٔ موسیقی آشنا شد. فلسفهٔ موسیقی عمر خیلی زیادی ندارد و برخلاف شاخههای زیاد و گوناگون فلسفه، سابقهاش اصلا زیاد نیست. از اواخر قرن نوزدهم تا کنون، به واسطهٔ تغییراتی که در درک بشر از طبیعت موسیقی و زیباشناسی آن به وجود آمده، میتوان امید داشت که این مسیر گستردهتر شود. بدون تردید پیتر کیوی در این گشایش نقش بسیار ارزنده و مهمی داشته است. او بسیار هنرمندانه جنبههای مختلف موسیقی و اثراتی را که در طول تاریخ بر زندگی بشر گذاشته است، مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
کتاب درآمد فلسفهای برای موسیقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به هر دو گروه علاقهمندان به فلسفه و موسیقی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب درآمد فلسفهای برای موسیقی
فرمگروی سنتی - فرمگروی هانسلیک و گرنی و پیروانشان با انکاری گره خورده است، انکاری دال بر امکان توصیف موسیقی به واسطهٔ عواطف. چنانکه پیشتر دیدیم، هانسلیک از بیخ و بن منکر این امکان میشد که موسیقی - به طریقههایی که او گمان میکرد تنها طرق ممکن است، دربردارندهٔ عواطف معمولی باشد. طریق اول، همان امکان سرشتی موسیقی و متعلقاتش در برانگیختن یا بازنمایاندن عواطف است.
گرنی از این منظر کمی آزاداندیشتر بود؛ اما فرمگروی او نیز از منظر امکانسنجی برای وجود عواطف معمولی در سرشت موسیقی، سرانجام به همان فرجام فرمگروی هانسلیک رسید. با اینکه او میپذیرفت که انواع موسیقی شاد و اندوهبار و غیره وجود دارد، اما در عین حال گمان داشت که این امر هیچ دخلی به ساختار زیباشناختی ندارد. به گفتهٔ دیگر، اندوهباری یک فراز موسیقایی هیچ ربطی به زیبایی یا دیگر مشخصههای زیباشناختیاش ندارد، درست به همان ترتیبی که پرز روی پوست یک هلو، هیچ دخالتی در مزهاش ندارد.
دلیل کنار نهاده شدن عواطف از فرمگروی هانسلیک و گرنی به نسبت روشن است. هر دو نظریهپرداز مرزی آشکار ترسیم کرده بودند، مرزی میان نظریهٔ سنتی و رایجی که زیبایی و معناداری هنری موسیقی را برساختهٔ خصیصههای عاطفیاش به شمار میآورد -همان نظریهای که این دو نفر به مخالفتش برخاسته بودند- و نظریهٔ خودشان که به کل با قبلی در تضاد بود. انگار که هر دوشان خیال میکردند یا این نظر صحیح است، یا آن دیگری: به این معنا که یا خصیصههای عاطفی اثر موسیقایی نقشی دارد، یا هیچ نقشی نمیتوان برایشان قائل شد. اگر فرمگروی این دو روا دانسته میشد، یعنی اگر زیبایی یا معناداری محصول فرم اثر به شمار میرفت، آنگاه در خوانش ما از فرمگروی، دیگر جایی برای عواطف باقی نمیماند. همینطور هم شد که اصطلاح «فرمگروی» مترادف شد با حذف عواطف از تجربهٔ موسیقایی. اگر کسی هواخواه نظریههای فرمگروانه بود، آنگاه ناخواسته دشمن عواطف در موسیقی به شمار میرفت.
نظرات کاربران
آقای کامران غبرایی چه کتاب های خوبی را ترجمه میکنند. کتاب نقد هنر را قبلاً با ترجمه ایشان خواندم. این کتاب هم همان طور که از نمونه پیداست ، به نظر کتاب خوبی هست.