کتاب طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر
معرفی کتاب طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر
کتاب الکترونیکی «طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر» نوشتهٔ جرالد م. ادلمن با ترجمهٔ خسرو پارسا و محمدرضا خواجهپور در نشر فرهنگ معاصر چاپ شده است. طبیعت ثانوی آخرین کتاب اِدِلمن است و در آن از تبعاتی که وجود یک نظریّه مغزبنیاد برای معرفت بشر و نحوه حصول آن دارد، سخن میگوید. آلیور ساکس، عصبشناس معروف، درباره این کتاب مینویسد: «به هم پیوستن فیزیولوژی، روانشناسی و فلسفه در یک رشته واحد، رؤیای ویلیام جیمز [روانشناس بزرگ آمریکایی] بود. این رؤیا، رؤیای یک معرفتشناسی مغزبنیاد، بیش از هر جای دیگر در طبیعت ثاتوی به تحقّق نزدیک شده است.»
درباره کتاب طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر
پنج سال پیش مفهومهای «ذهن» و «آگاهی» تقریباً جایی در گفتمان علمی نداشتند. اکنون بازگشتهاند و هر هفته شاهد انتشارِ کتابهای جدیدی دربارهٔ این موضوع هستیم. ممکن است، با خواندن بیشتر این کارها، احساس سرخوردگی و حتی خشم کنیم؛ در پس شور و اشتیاق به پیشرفتهای علمی، با نوعی کممایگی، فقر و ناواقعی بودن روبرو هستیم، ناواقعی بودن نسبت به آنچه از طبیعت بشر میدانیم، نسبت به پیچیدگی و تراکم هیجانهایی که حس میکنیم و اندیشههایی که در سر داریم. با هیجان آخرین نظریههای شیمیایی، محاسباتی و کوانتومی ذهن را میخوانیم و سپس میپرسیم «آیا همهاش همین است؟».
کتاب طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مباحث فلسفهٔ ذهن و علوم مغز پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب طبیعت ثانوی؛ علم مغز و معرفت بشر
از دید اِدلمن دستاورد اساسی آگاهیِ اولیه این است که طبقهبندیهای متعدد موجود در یک ادراک حسی را در یک صحنه گرد میآورد. مزیتش این است که «رویدادهایی که یحتمل در یادگیریِ گذشتهٔ جانور اهمیت داشتهاند بتوانند به رویدادهای جدید ربط پیدا کنند». ارتباطی که برقرار میشود عِلّی نخواهد بود، یعنی ارتباطی نیست که ضرورتاً به چیزی در جهان خارج مربوط باشد؛ این یک ارتباط فردی (یا ذهنی) خواهد بود و مبتنی بر آنچه در گذشته برای جانور «ارزش» یا «معنی» داشته است.
به نظر اِدلمن توانایی ایجادِ صحنه در ذهن بستگی دارد به بروز یا پیدایی یک مدارِ نورونی جدید در حین تکامل، مداری که سیگنالرسانی بازورودیِ مداوم را میان بخشهایی از مغز که خاطرهٔ مقولههای ارزشی مانند گرما و غذا و نور در آنها واقع میشوند از یک سو و نگاشتهای سراسری جاری که ادراکهای حسی را به محض وقوع طبقهبندی میکنند از سوی دیگر، میسر میسازد. این فرایند، که اِدلمن آن را خودیاری مینامد در مورد همهٔ حواس روی میدهد و در نتیجه ایجاد یک صحنهٔ پیچیده را امکانپذیر میکند. باید گفت که یک «صحنه» (و همینطور یک نگاشت) یک تصویر یا عکس نیست، بلکه نوعی همبستگی میانِ طبقهبندیهای متفاوت است.
به تصور اِدلمن پستانداران، پرندگان، و برخی از خزندگان از یک چنین آگاهی اولیهٔ صحنهآفرین، برخورداراند. و این آگاهی «مفید و کارآمد» است؛ به جانور کمک میکند که با محیطهای پیچیده سازش کند. بدون این آگاهی، حیات در سطحی بسیار نازلتر و با ظرفیت بسیار کمتری برای یادگرفتن و سازش کردن با محیط جریان پیدا میکند.
(اِدلمن نتیجه میگیرد که) آگاهی اولیه برای تکاملِ آگاهی برتر ضروری است. اما خودِ آن محدود است به یک مجال اندک حافظهای حولِ یک درزِ زمانی که من آن را اکنون مینامم. این آگاهی فاقد یک تصورِ روشن یا یک مفهوم از یک خودِ شخصی است، و نمیتواند گذشته یا آینده را به صورت بخشی از یک صحنۀ همبسته شکل دهد. حیوانِ دارای آگاهی اولیه، اطاق را به صورتی میبیند که یک باریکۀ نور آن را روشن میکند.
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتابی مهم درباره ی سرشت اجتماعی انسان. البته این کتاب هیچ ربطی به قفسهی موفقیت و خودیاری ندارد. تصحیح شود بهتر است.
نویسنده در آغاز کار به صورت مستقیم باورهای فراطبیعی که اعتقاد دارند آگاهی فرایندی مجزا از بدن است رو نفی میکنه در مرحله بعد توضیح میده که چطور ذهن و آگاهی حاصل عملکرد و فرایند مغزی است در مرحله بعد