کتاب دنیایی رو به دگرگونی
معرفی کتاب دنیایی رو به دگرگونی
دنیایی رو به دگرگونی، وصیتنامه میخائيل گورباچف است که با ترجمه شهرام همتزاده در انتشارات نیستان به چاپ رسیده است.
درباره کتاب دنیایی رو به دگرگونی
میخائيل گورباچف آخرین رهبر شوروی برای مردم این کشور و کشورهای مستقل شده از روسیه شخصیتی چندگانه است. برخی شجاعتش را در روبهرو شدن با حقایق میستایند و برخی او را سیاستمداری میدانند که کشورش را به یک پیتزا فروخته است (این موضوع به حضور او در یک پوستر تبلیغاتی یک برند مشهور مواد غذایی اشاره دارد).
این رهبر مشهور به دلیل همین شخصیتش همیشه چهرهای قابل تامل بوده و نظریاتش محل توجه بوده است. کتاب دنیایی رو به دگرگونی مجموعهای از یادداشتها و نظریات او درباره رویدادهای سیاسی و اجتماعی روز جهان پیرامونش است. یادداشتهای کوتاه و بلند این کتاب هرکدام به بهانهای سیاسی یا اجتماعی نوشته شدهاند و همگی زبانی ژورنالیستی، بدون ترس، پرسشگر و انتقادی دارند که در شخصیت و ادبیات کمتر رهبر سیاسی یا ابرقدرتی میتوان مشاهده کرد.
دنیای رو به دگرگونی گذشته از همه این موارد نوعی نگاه به درون شخصیت عملگرای سیاسی یک رهبر بزرگ است که بخشی از مهمترین رویدادهای سیاسی قرن گذشته با تصمیم و سرانجامی که او برای کشورش رقم زد، شکل گرفته است.
خواندن کتاب دنیایی رو به دگرگونی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به کتابهای تاریخی به ویزه شناخت شخصیتهای بزرگ تاریخی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب دنیایی رو به دگرگونی
نوسازی جدیای در وزارت امورخارجه صورت گرفت و پیش از هر چیز راس آن تغییر کرد. من احترام زیادی برای آندری آندرییویچ گرامیکو۸۳ قائل بودم. او واقعاً آدم فوقالعادهای بود. گرامیکو «ناو هواپیمابر غرق نشونده» بود و با تمام دبیرکلها کار کرده بود. او دانش بسیار بالایی داشت، ولی آدم زمان خود بود. برای آغاز تغییر سیاست خارجی باید ضمن تقدیر از کارهای آندری گرامیکو، به او نقشی جدید و درخور، پیشنهاد میشد. لیاقت چنین چیزی را داشت. او سیاستمدار و دیپلماتی بزرگ بود. پیشنهاد من این بود که ریاست هیئترئیسهٔ شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی۸۴ را برعهده بگیرد.
احتمالاً برای آندری گرامیکو کنار آمدن با تغییر نگرش روابط ما دربارهٔ برخی تصمیمات دستگاه سیاست خارجی رهبری شوروی آسان نبود؛ تصمیماتی که خود او در تصویب آنها دخالت داشت. منظور من به عنوان مثال استقرار موشکهای میانبرد در بخش اروپایی اتحاد جماهیر شوروی و ورود نیروهای نظامیمان به افغانستان است. از سوی دیگر او خدمات بزرگی انجام داده بود، مثلاً حضورش در عقد پیمان هلسینکی که مبانی «خانهٔ مشترک اروپایی» را تشکیل میداد و همچنین حضورش در عقد اولین پیمان در خصوص سلاحهای راهبردی و موشکهای ضد بالستیک با ایالات متحده آمریکا. در شرایط جدید نیز او به شایستگی رفتار کرد و بهدرستی به این تغییرات و خواست زمان، واکنش نشان داد. او در مباحث مربوط به تصمیمات سیاست خارجیمان بسیار پخته مشارکت میکرد و از تصمیمات اصلی حمایت میکرد.
ادوارد شواردنادزه، وزیر امورخارجه و عضو پولیتبورو شد. من او را میشناختم و برای توانایی بالقوهاش ارزش زیادی قائل بودم و مهمتر از هر چیز میدانستم او همفکر من در برنامههای سیاسی و فلسفی بود. پاییز یکی از آن سالها که او هنوز فقط نامزد عضویت در پولیتبورو بود، من برای استراحت در قفقاز به سر میبردم. ما همدیگر را ملاقات کردیم و در ساحل دریای سیاه قدم زدیم. لحظهای که داشتیم در خصوص وضعیت کشور گفتگو میکردیم، او گفت: «کشور به شدت بیمار است.» گفتن چنین چیزی در آن زمان و اذعان به آن، یعنی اینکه در خصوص مهمترین مسئله به کسی اعتماد کرده و سفره دلت را بهطور کامل برایش باز کردهای. انتخاب شورادنادزه به عنوان وزیر امورخارجه برای بسیاری غیرمنتظره بود ولی او با توانایی توانست امور را در این مقام رهبری کند و بیدلیل نبود که سایر دیپلماتها، همکارانش و شرکای خارجیمان، او را میستودند. ادوارد آمبرسیویچ شواردنادزه، سیاستمدار بزرگی بود. او نقش مهمی در شکلگیری سیاست خارجی پروستوریکا داشت و پشتیبان وفادار تفکر جدید در مسائل جهانی بود.
او البته فردی با مزاج و
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
نظرات کاربران
احدرمصنانی