کتاب ماشو در مه
معرفی کتاب ماشو در مه
کتاب ماشو در مه رمانی از فرهاد حسنزاده است. ماشو در مه، ماجرای پسرک نوجوانی است که در نبود برادرش که دستگیر شده است، دست به کارهایی میزند و اتفاقاتی پیدرپی زندگیاش را تغییر میدهد.
درباره کتاب ماشو در مه
ماشو پس نوجوانی اهل جنوب کشور است. یکی از برادرانش به نام حجت به دستور رژیم پهلوی به جرم چاپ و انتشار اعلامیهها دستگیر شده است. برادر دیگرش هم معتاد است و پدرش به سفری طولانی رفته است. ماشو دو دوست صمیمی دارد کاظم که پسری پرتلاش است و سیامک است که «سیا» صدایش میکنند. او پسرکی کثیف و شلخته است.
داستان ماشو در مه از جایی شروع میششود که ماشو به سقاخانه رفته است تا با روشن کردن شمع دعا کند برادرش زودتر آزاد شود، او کاظم را میبیند، کاظم او را به گوشهای میبرد و با ترس و پنهان کاری میگوید خبری از یک گنج دارد. کیسه از طلا و جواهر که زیر لوله اصلی نفت پنهان شده است. او از ماشو می خواهد کمکش کند اما به کسی نگوید ولی دقیقا در همین زمان صدایی را میشنود، سیا از پشت سرشان میخندد و مدام تکرار میکند از رازشان خبر دارد. کاظم دنبالش میکند و او را حسابی کتک میزند اما سیا تهدید میکند میگوید باید او را در این گنج سهیم کنند. آنها تصمیم میگیرند به دنبال گنجی بروند که خبر ندارند چه دردسرهایی در راه منتظرشان است.
خواندن کتاب ماشو در مه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان علاقهمندان به داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره فرهاد حسنزاده
فرهاد حسنزاده ۲۰ فروردین ۱۳۴۱ در آبادان به دنیا آورد. او یکی از بهترین نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی است. بسیاری از آثار او در حال و هوای نوجوانان شجاع و جنگ نوشته شده است. از فرهاد حسنزاده تا کنون بیش از ۸۰ اثر چاپ شدهاست. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی، مالایی، چینی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و انتشار یافتهاست. در سال ۲۰۱۸ او به فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن راه یافت و برنده لوح سپاس اندرسن شد. همچنین دیپلم افتخار برای رمان زیبا صدایم کن را از دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان IBBY در شهر آتن دریافت کرد.
وی برای چهار سال متوالی (از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ از سوی نهادهای ادبیات کودک مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک به عنوان نامزد ایرانی جایزه آسترید لیندگرن معرفی شد. برخی از آثار فرهاد حسنزاده عبارتند از: هستی، زیبا صدایم کن. آهنگی برای چهارشنبهها، ماشو در مه، مجموعهی کوتیکوتی. چتری با پروانههای سفید و خاطرات یک خونآشام عاشق.
بخشی از کتاب ماشو در مه
«حالا به جون بُووات قسم بخور که وقتی پیداش کردیم، نارو نمیزنی!»
حوصلهام داشت سر میرفت. به جان پدرم قسم خوردم و گفتم: «چقدر چک و سفته میگیری، جون بکن دیگه!» و خیره شدم به یکی از شمعها که به پت پت افتاده بود. آب دهانش را قورت داد و گفت:
«حرف یه گنجه ماشو، میفهمی؟»
«گنج؟ چه گنجی؟ دیوونه شدی کاظم یا آفتاب زده به کلهات!»
«نه به ارواح خاک بووام. حقیقت داره.»
کاظم هیچ وقت به ارواح خاک پدرش قسم بیخودی نمیخورد. صورتش پر از قطرههای درشت عرق بود. صدایش عوض شده بود و با آب و تاب حرف میزد. معلوم بود که دروغی در کار نیست.
«یه گنج راس راستکی... خیلی خداست.»
«چه جوریه؟ کجاست؟»
یک مرتبه صدای خندهای خفه و بعد نفس یکی را پشت سرمان حس کردیم. من که خیلی ترسیدم. برگشتیم دیدیم سیا است. حرفهایمان را شنیده بود و داشت موذیانه میخندید و میرقصید و پایش را روی زمین میکوبید و میگفت:
«هوهو، فهمیدم... هوهو، فهمیدم. رازتونه فهمیدم... رازتونه...
کاظم عصبانی و برزخ رفت طرفش و سیا پا گذاشت به فرار. دوری زد و از زیر دستش در رفت و آمد طرف من. کاظم داد زد:
«بگیرش ماشو... بگیرش ماشو...»
حجم
۶۴۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۶۴۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
نظرات کاربران
داستان نوجوانی اهل خوزستان در دوره پهلوی که با پیشنهاد دوستش به دنبال گنجی گمشده میروند ماشو که مخفف اسم ماشالله هست دوتابرادرباسرگذشتی متفاوت دارد.گنج گمشده وماجراهایش مسیر فکری ماشو را تغییر میدهد...
رمان نوجوان خوبیه.