دانلود و خرید کتاب خنده‌زار محمد محمودی نورآبادی
تصویر جلد کتاب خنده‌زار

کتاب خنده‌زار

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خنده‌زار

محمد محمودی نورآبادی( -۱۳۴۹)، نویسنده است. رمان «خنده زار» که دوران آستانه انقلاب اسلامی را در فضای روستایی و عشایری به تصویر می‌کشد، در پانزدهمین دوره جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور در بخش انقلاب و دفاع مقدس به عنوان اثر برگزیده انتخاب شده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «همه چیز از فرا رسیدن نوروز و بهار خبر می‌داد. از جنب‌وجوش مردم گرفته تا کوچ پرندگان مهاجر و شکوفایی باغ‌های زارستان و صدای شرشر آب چشمه‌‌‌ها و جویبارهایی که از بین کوچه‌باغ‌‌‌ها به طرف رودخانه روان بودند. نسیم سحرگاه و غروب وقتی از ارتفاعات سرازیر می‌شد و بر سر و زلف شاخه‌های سپیدار و چنار دست می‌کشید، فقر و محرومیت ازلی را از خاطر سیصد خانوار زارستانی می‌زدود، و در کویر دل‌هایشان نهال امید می‌کاشت. از آخرین ماه سال ۱۳۵۶ فقط دو روز باقی مانده بود، که در گرگ و میش صبح، خانوادة رستم به سمت شیراز راه افتادند. عیسی سوار الاغ سفیدشان بود. جُل زیر پایش نرم و لباسش گرم بود. شنل پدرش را دور خودش پیچیده بود. مادرش سوار اسب سفید بود، و رستم و مهیار پیاده و پشت سر آن‌‌‌ها راه می‌رفتند. مهیار فقط آمده بود تا اسب و الاغ‌‌‌ها را از شهر برگرداند. اوضاع بهتر شده بود. تنها مشکل حل‌نشده گم شدن گروهبان مشایی بود، که بنا بود یک هیئت از شهر بیاید و رسیدگی کند؛ اما مشکلات دیگر را کدخدا حلّ و فصل کرده بود. سقف سوخته آن چند اتاق پاسگاه را مردم ظرف دو روز بهتر از قبل درست کردند. همه زندانی‌های توی طویله و حتی رستم را هم آزاد کرده بودند. سه نفر از آن زندانی‌‌‌ها، که از روستاهای دور بودند، یک شب در منزل رستم بودند. عیسی چهره آن‌‌‌ها را خوب به خاطر داشت. یکی‌شان را سال قبل یک بار دیده بود، و آن یکی که ریش بلند جوگندمی داشت و یک چشمش کور بود، و بعد ابراهیم اسم نره‌غول رویش گذاشت، اصلاً سیر نمی‌شد؛ طوری که مادر ابراهیم را به خانه ننه فرستاد، تا مقداری نان بگیرد.»
اسکاج
۱۳۹۵/۰۷/۰۳

سلام آیا کتابش خوبه

حجم

۲۱۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

حجم

۲۱۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۳۰۳ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰
۵۰%
تومان