کتاب از دیار حبیب
معرفی کتاب از دیار حبیب
کتاب از دیار حبیب نوشته سید مهدی شجاعی است. این کتاب ماجرای دو یار امام حسین حبیب بن مظاهر و میثم تمار است این کتاب روایتی داستانی و جذاب دارد.
درباره کتاب از دیار حبیب
میثم تمار یکی از از یاران دیگر امام حسین (ع) از سرزمین «نهروان» به اسلام پیوست و به او لقب «ابو سالم» دادهاند.
حبیب بن مظاهر با نام اصلی «حبیب بن مظهر» از یاران باشرافت پیامبر بود که در جنگهای صفین، نهروان و جمل در رکاب امام علی (ع) حضور داشت و جوانمردانه در کنار ایشان جنگید. او چهرهای محبوب و عزیز در میان ائمه داشت و نامش به عنوان یکی از حاملان پرچم امام علی (ع) در تاریخ اسلام ثبت شده است. همچنین او به علم « مَنایا وَ بَلایا » (دانستن آینده پیش از اتفاق افتادن ) آشنا بود و با پنج امام معصوم دیدار کرد. «حبیب بن مظاهر» به عنوان یکی از سران مسلمان کوفه از جمله کسانی بود که به امام حسین (ع) نامه دعوت نوشت و به عنوان فرمانده جناح چپ سپاه در واقعه کربلا جنگید. نقل شده است :«هنگام شهادت ایشان چهره امام علیه السّلام درهم شکست و فرمود: خود و یاران حامی خود را به حساب خدا میگذارم».
کتاب روایتی جذاب از زندگی این دو مرد بزرگ اسلام است که نثر زیبای سید مهدی شجاعی نوشته شده است.
شنیدن کتاب از دیار حبیب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به داستانهای مذهبی علاقهمند هستید این کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب از دیار حبیب
غلغلهای است در خانه سلیمان بن صرد خزاعی.
پیرمردان و ریش سپیدان، در صدرِ دو اتاق تو در تو نشستهاند و باقی، بعضی ایستاده و بعضی نشسته؛ تمام فضای خانه را اشغال کردهاند.
عدهای که دیرتر آمدهاند، در پشت در خانه سلیمان ایستادهاند و از شدت ازدحام مجال داخل شدن نمییابند.
سلیمان، سخت از اتلاف وقت میترسد. رو میکند به حبیب و میگوید: «حبیب! شروع کنید.»
حبیب، دستی به ریشهای سپیدش میکشد و جابهجا میشود، اما شروع نمیکند:
«من چرا سلیمان؟ شما هستید، رفاعه هست، مسیّب هست. اصلاً خود شما شروع کن سلیمان! حرف روشن است.»
سلیمان از جا برمیخیزد و غلغله فرو مینشیند. همه به هم خبر میدهند که سلیمان ایستاده است برای سخن گفتن. سکوت بر سر جمع سایه میاندازد و سلیمان آغاز میکند:
«معاویه مرده و کار را به یزید سپرده است.
این فرزند نیز ـ همچنان که پدر ـ شایسته خلافت نیست. و حسین علیهالسلام بر یزید شوریده و به سمت مکه خروج کرده است. او اکنون نیازمند یاری شماست. شما که شیعه او هستید؛ شما که شیعه پدر او بودهاید. پس اگر میدانید که اهل یاری و مجاهدتید، برایش نامه بنویسید و اعلام بیعت کنید. والسلام»
سلیمان مینشیند و حرفی که در گلوی حبیب، گره خورده است، او را از جا بلند میکند:
«اگر میترسید از ادامه راه، اگر رفیق نیمهراه میشوید، اگر بیم ماندن دارید، اگر احتمال سستی میدهید، پا پیش نگذارید، همین.»
تردید چند تن در زیر دست و پای تأیید عموم گم میشود و همه یکصدا فریاد میزنند:
«ما بیعت میکنیم.»
«نامه مینویسیم.»
«میکشیم و کشته میشویم.»
«جان و مالمان فدای حسین.»
سلیمان، کاغذ و قلمی را که از پیش آماده کرده است، میآورد. در کنار حبیب مینشیند. کاغذ را روی زانو میگذارد و شروع میکند به نوشتن. تا ریش سپیدان، با مشاورت، نامه را به پایان ببرند. همچنان نجوا و زمزمه و گاهی شعار و فریاد، در تأیید و تسریع دعوت از امام، ادامه مییابد.
سلیمان بر میخیزد برای خواندن نامه و تا سکوت، بر همه جای خانه حاکم نمیشود، شروع نمیکند. حرف را همه باید تمام و کمال بشنوند تا بتوانند زیر آن را امضاء کنند.
حجم
۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه
حجم
۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۶۱ صفحه
نظرات کاربران
اتفاقی در کتابخانه ام چشمم به کتاب از دیار حبیب افتاد. یه کتاب خیلی مناسب با حال و احوال این روزها… خیلی سریع خوانده شد… زیبا و لطیف متن ادبی هرچند دلم میخواست طولانی تر بود. پردازش بیشتر داشت. انگار تشنه تر شدم به جای سیراب
جوّ سیاسی و حال و هوای کوفه اون زمان رو خیلی قشنگ به تصویر کشیده. واقعا به جز کسانی که نیت خالص دارند کسی در امتحانات الهی پیروز نمیشه 💔 خداوند ما رو از یاران امام زمان (ع) قرار بده 🤲🏻
به درستی که حبیب عشق و شهادت را معنی می دهد و از دیار حبیب همان دیار دوستی هاست.حبیب همان اندیشمندی بود که قرآن را یک شبه ختم می کرد از خواندن این سرگذشت کوتاه لذت بردم و به سبب
کتاب ارزشمندی هست از جناب هاشمی مانند بقیه کتاب های ارزشمندشون . لذت مرور وقایع کربلا همراه یاران امام حس خوشایندی بود و پرداختن به این شخصیت و شهید بزرگ عاشورا ... اما بنظرم جا داشت بیشتر ادامه داشته باشه
معرکه ست فقط آخرش جوری هست انگار با عجله تمام کرده . آخرش رو حسرت خوردم این شکلی تمام شده
بشدت پیشنهاد میشود
بسیار زیبا، ادبی و احساسی نوشته شده، البته از کتابی که درباره حبیب بن مظاهر نوشته بشه چیزی جز این انتظار نمیره، خلاصه عالی👌🏻
کوتاه مختصر دوست داشتنی
عالی بنظر میرسه
به نظرم خیلی جای پردازش بیشتری داشت و میتونست اطلاعات تاریخی بیشتری در اختیار خواننده قرار بگیره اما در کل خوش احساس بود و دوستش داشتم نکته منفی نسخه الکترونیک، تایپ خیلییی بد نوشته ها بود؛ انگار عجله داشتن و فقط