دانلود و خرید کتاب سلبریتی نادان است محسن پایمزد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سلبریتی نادان است اثر محسن پایمزد

کتاب سلبریتی نادان است

نویسنده:محسن پایمزد
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب سلبریتی نادان است

کتاب سلبریتی نادان است نوشته محسن پایمزد است. کتاب سلبریتی نادان است روایت داستان زندگی پسر جوانی است که به تهران امده و با دوستانش زندگی می‌کند.

درباره کتاب سلبریتی نادان است

کتاب درباره پسری به نام رضا است که از جنوب به تهران آمده است و این‌جا موسیقی می‌نوازد، او مقابل یک برج با دوستانش ساز می‌زند و می‌خواند و از دختر همسایه روبه‌رویی سمیه خوشش می‌آید. اما یک روز به آن‌ها می‌گویند برای روبه‌روی برج می‌خواهند گروه دیگری بیاورند. آن ها باید جایشان را عوض کنند. در همین زمان رضا و دوستانش تصمیم می‌گیرند برای ضبط موسیقی به استدیو بروند. درهمین زمان‌های رفت و آمد رضا سمیه را با یک پس می‌بیند و دنیا برایش تغییر می‌کند، این داستان با اتفاقات جالب و دیگری ادامه پیدا می‌کند.

خواندن کتاب سلبریتی نادان است را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب رابه تمام علاقه‌مندان به داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب سلبریتی نادان است

بعدش‏ چند‏ تا‏ چیز‏ پیش‏میاد.‏ ساختمان ‏اسکان ‏میخواد ‏گروه‏ دم ‏ورودی‏ عوض‏ شن. ‏ما‏ نمی‏خوايم ‏عوض‏ شیم‏ اما ‏چی‏ داريم؟‏ دست‏ میذاريم‏ روی‏ کلّه‏مونو، سازامونو ‏برمیداريم.‏ من‏ به ‏بقیه ‏کمک‏ میکنم با اينکه شايد‏ حق ‏داشته ‏باشم ‏ريیس بازی‏ کنم.‏ پولم‏ بیشتر‏ برنمیدارم.‏ چند ‏روز‏ بیکار‏ شديم. ‏من ‏دوست‏ داشتم‏ ملودی‌هامو ‏ضبط‏ کنم. ‏به ‏بچه‌ها گفتم. ‏چند‏ روزی‏ رفتیم‏ کارت‏ پخش کنی، ‏کمک ‏نقاشی، ‏انبار ‏بابای ‏سعید، ‏فروختن‏ صفحه و ‏سی‌دی‌هامون ‏توی ‏پاساژ ‏پروانه، ‏هم ‏نمرديم ‏هم ‏يه ‏کم ‏از‏ موزيک ‏راحت ‏شديم. ‏موزيک ‏آدمو ‏اذيت ‏می‌کنه. ‏وقتی ‏نیست ‏خیال‏ می‌کنی يه‏چیزی‏هست‏ که ‏قبلا ‏نبوده.

يکی ‏توی‏ شهرمون ‏میگفت نونوايی‏ که ‏توی‏ نونوايی‏ کار‏ نکنه‏ می‏میره. موزيکم‏ آدمو‏ میکشه.‏ ما ‏که ‏چند ‏روز‏ بیکار‏ بوديم ‏مرديم. سمیه‏ رو ‏توی ‏خیابون ‏کنار ‏پادگان ‏ديدم.‏ با ‏يه ‏پسره ‏بود.‏ يه‏ چیز‏مثل‏ داداش‏ نبود. ‏از‏ خودش‏ بزرگتر‏ بود.‏ سر‏ نايلون ‏پیاز و ‏با ‏دست‏ آزادم‏ گرفتم‏ که ‏صدا‏ نکنه‏ و ‏نزديکتر‏ شدم‏ بهشون. يه‏ چیزی ‏مثل‏ عشق‏ يا ‏شبیهش ‏بینشون ‏بود. ممد ‏بوکسی‏ گفت‏ رفتی ‏يه ‏پیاز ‏بخريا...‏اينقدر ‏طول‏ دادی. همه ‏ديدند ‏من ‏حالم‏ بده.‏ خودم‏ نگفتم‏ حالم‏ بده.‏ چقدر‏ خوبه‏ که ‏بفهمن؛‏ خودت‏ نگی. گفتم‏ بايد‏ آهنگو ‏ضبط‏ کنیم.‏ نزديک‏ بود ‏گريه‌م ‏بیاد. رفتیم ‏توی ‏فاز ‏استوديو.

استوديو ‏زياده. ‏خیلیه. ‏يکی ‏توی خیابون‏ طالقانی ‏و ‏ولی‏عصر و ‏اون ورا،‏ ارزونتر‏از‏همه‌ست. ‏يارو‏ اينکاره نیست.‏ فکر‏ کنم ‏داداشِ اونه ‏که ‏يه ‏چیزا‏ بلده. ‏قرار مرار ‏گذاشتم‏ که‏ بخونم.‏ میخوام‏ خوب‏ بخونم. ‏از ‏همیشه ‏بهتر.‏ میدونی،‏ نیاز‏ دارم‏ از‏همه‏ بهتر ‏بخونم. ‏دست‏ خودم‏ نیست؛‏ فقط‏ میخوام. دوست‏ دارم ‏صدامو ‏بشنوند. ‏بابام ‏توی‏ماشین ‏گوزوش‏ بشنوه ‏که ‏من‏ میخونم.‏ راديوی‏ ما ‏صدامو ‏پخش‏ نمی‌کنه. ‏من‏ آدم ‏راديوی‏ دولتی‏ نیستم.‏ من ‏با ‏بغض‏ میخونم، ‏بلدم ‏خودم ‏باشم، ‏من ‏میشنوم ‏که ‏بابام ‏سکوت‏ میکنه.‏ از‏خودش‏ می‏پرسه‏ اين‏ رضاست؟ آره‏ رضام.‏ اين ‏منم ‏که ‏دارم‏ می‏خونم.‏ توام ‏يه ‏آدم‏ همونقدری‏ که‏ بودی‏ بیشتر‏نیستی. کار‏ توی ‏استوديو ‏به ‏سختی ‏خیابون ‏نیست.‏ هی‏ میتونی ‏بگوزی ‏و پاک‏ کنی؛ ‏اما‏ هم ‏پول‏ ساعتای ‏بیشتر و‏ نداريم ‏هم ‏من ‏توی ‏استوديو ‏يه ‏کم‏ ناراحتم. شبا‏ تمرين‏ می‌کنیم، ‏کاری ‏که‏ معمولا‏ نمی‌کرديم تا‏ توی ‏استوديو‏ کارمونو‏ سريعتر ببنديم ‏و ‏پول ‏هر چی ‏بیشتر ‏کمتری ‏خرج ‏کنیم. يکی‏ از‏ همسايه‌ها شاکی‏ میشه ‏و ‏میاد ‏دم ‏در.‏سعید‏ حشیش‏ خوبی‏ زده‏ و‏مهربون مهربون‏ حالیش‏ میکنه ‏که ‏فقط‏ همین‏ چن‏شبه‏ که‏ ما‏ مجبوريم‏ خونه ‏هم ‏تمرين ‏کنیم ‏چون‏ يه ‏کنسرت‏ در‏ پیش‏ داريم. يارو ‏میفهمه.‏

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان