زندگینامه، دانلود و خرید کتاب‌های فروغ فرخزاد (الکترونیکی و صوتی)

فروغ فرخزاد

درباره زندگی و بهترین آثار فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد، یکی از شاعران نامدار معاصر ایرانی است که به دلیل توجه ویژه به زنان و وضعیت آنان در آثارش، بسیار مورد توجه است. دکتر شفیعی کدکنی در کتاب «با چراغ و آینه» درباره فروغ گفته: «فروغ نماینده برجسته نسل روشنفکر این مرزوبوم و گزارشگر راستین و صمیمی لحظه‌های زندگی این گروه بود: تنهایی، آوارگی، تسلیم، سکوت...» آثار او آب و رنگی دارد که مختص خودش است. نگاه او به جهان، متفاوت با نگاه دیگران است. او جهان شعر و شعر گفتن را به صورت مستقل تجربه کرده است و نخواسته که مانند دیگران، دنباله‌رو یا تقلیدگر باشد و همین امر، سبب تفاوتی شده که در آثار او و دیگر شاعران، به وضوح به چشم می‌آید.

بیوگرافی فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در هشتم دی‌ماه سال ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد. تاریخ تولد او در بسیاری از منابع ۱۵ دی ذکر شده است. اما خواهر او، پوران فرخزاد این اشتباه را تصحیح کرد و تاریخ صحیح تولد او را هشتم دی‌ماه اعلام کرد. فروغ فرخزاد خواهر بزرگ‌تر فریدون فرخزاد، شاعر، ترانه‌سرا، مجری تلویزیون، کارگردان و شومن مشهور ایرانی است. پوران فرخزاد نیز، نویسنده، روزنامه‌نگار و پژوهشگر ایرانی است. مادر فروغ، توران وزیری‌تبار نام داشت و پدرش محمدباقر فرخزاد، سرهنگ ارتش بود.

فروغ پس از پایان تحصیلاتش در دبیرستان، به هنرستان بانوان رفت. در این هنرستان خیاطی و نقاشی را فراگرفت. وقتی شانزده‌ساله شد، به پرویز شاپور، یکی از اقوام مادرش که پانزده سالی از او بزرگ‌تر بود، دل بست و ازدواج کرد. بعد از ازدواج به همراه همسرش به اهواز رفت و پسرش، کامیار را به دنیا آورد. این ازدواج البته بعد از چهار سال در سال ۱۳۳۴ به جدایی ختم شد. پس از طلاق، فروغ فرخزاد به سفر رفت و تلاش کرد تا فرهنگ اروپایی را بشناسد، زبان‌های ایتالیایی، آلمانی و فرانسوی را یاد بگیرد و درباره سینما و فیلم مطالعه کرد. در همین سال‌ها بود که با ابراهیم گلستان آشنا شد. این آشنایی منجر به ایجاد تغییرات فکری و دیدگاه‌های او شد؛ این تغییرات را می‌توان هم در جهان‌بینی او در شعرهایش و هم در فیلمی که ساخت مشاهده کرد. فیلم مستند خانه سیاه است، که در آسایشگاه جذامیان تبریز ساخته شد، در سال ۱۳۴۱ ساخته شد و یک سال بعد در زمستان ۱۳۴۲ در فستیوال اوبرهاوزن ایتالیا برنده جایزه بهترین فیلم مستند شد.

او در جریان ساخت این فیلم با پسری به نام حسین منصوری آشنا شد و او را به فرزندخواندگی قبول کرد. این پسرک که در همان آسایشگاه جذامیان به دنیا آمده بود، حالا به عنوان شاعر و مترجم فعالیت می‌کند و آثاری از فروغ، سهراب سپهری، احمدرضا احمدی و عباس صفاری را از فارسی به آلمانی ترجمه کرده است.

آثار و اشعار فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در سال ۱۳۳۱ اولین مجموعه شعر خود را که اسیر نام داشت، منتشر کرد. این مجموعه بعد از سه سال، تجدید چاپ شد. انتشار این دفتر، برآمدن دو موج تحسین از یک‌سو و نقد و نکوهش از سوی دیگر را در بر داشت. دومین دفتر شعرش با نام دیوار را زمانی منتشر کرد که بیست و یک سال داشت. یک سال بعد، با انتشار عصیان، به شدت بر سر زبان‌ها افتاد. او در این دو مجموعه شعری، سنت‌شکنی‌هایی کرده بود و همین سنت‌شکنی‌های او باعث شد تا بسیار مورد نقد و سرزنش قرار بگیرد.

فاصله میان انتشار سومین اثر و چهارمین اثر فروغ طولانی بود. او چهارمین مجموعه شعرش را که تولدی دیگر نام داشت، در زمستان سال ۱۳۴۳ منتشر کرد. این مجموعه را باید مهم‌ترین و قابل‌توجه‌ترین اثری بدانیم که از فروغ فرخزاد منتشر شده است. جالب اینجاست که خود او نیز به ضعیف‌تر بودن آثار پیشینش آگاه بود و اینطور بیان کرده بود که در آن‌ها بیان‌کننده ساده‌ای از جهان بیرون بیش نبوده و در آن زمان هنوز شعر در وی حلول نکرده بود.

تولدی دیگر، نامی برازنده این مجموعه چهارم است. فروغ در اشعاری که پیشتر منتشر کرده بود، زنانه، رمانتیک و بحث‌برانگیز نوشته بود. سپس «تحت تاثیر معاشرت با ابراهیم گلستان، نویسنده معاصر، و محیط ادبی و فکری دوستان و پیرامونیان او نگرشی دیگر نسبت به هنر و شعر و جامعه پیدا کرد و این تحول فکری به اندازه‌ای که مجموعه اخیر شعر خود را تولدی دیگر نامیده است که دارای روح و حالتی است متفاوت، شعرهایی اجتماعی و انتقادی و بیدارگرانه». با تمام این تفاسیر نمی‌توان از زیبایی و ارزش شعرهایی که پیش از تولدی دیگر سروده و منتشر شده‌اند چشم پوشید.

آخرین شعر فروغ فرخزاد، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، پس از مرگش منتشر شد. این شعر را باید شعری شخصی با هویت و مخصوص به خود او دانست. دکتر محمد جعفر یاحقی درباره این اثر اینطور گفته است: «فروغ با آنکه از شاعران معاصر یا پیش از خود کمتر اثر پذیرفته در مراحل کمال به سوی تغزلی پرمایه و سرشار از اندیشه‌های اجتماعی و فلسفی گراییده است».

انتشارات مروارید در سال ۱۳۵۲ یک مجموعه از اشعار فروغ فرخزاد را به نام ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد منتشر کرد که شامل هفت شعر بود: بعد از تو، پنجره، دلم برای باغچه می‌سوزد، کسی که مثل هیچکس نیست، تنها صداست که می‌ماند، پرنده مردنی‌ست.

ویژگی اشعار فروغ فرخزاد

تمایز فروغ فرخزاد از دیگران در نگاه اول زبان شعری او بود؛ کلامی صاف و زلال و درعین‌حال برآمده از دل یک زن. شعر فروغ گرچه ویژگی‌های بسیار دیگری هم دارد که شاید در نگاه منتقدین بیشتر به چشم بیاید اما برای مخاطب عام و یا یک علاقه‌مند به شعر و ادبیات این سه ویژگی هستند که خودنمایی می‌کنند. فروغ به‌سادگی مفاهیم مدنظر خود را در شعرهایش مطرح می‌کند. کلمات تمام و کمال در اختیار او هستند و از هم‌نشینی آنها چنان محصولی آفریده می‌شود که پیش خود حیران می‌مانی؛ ساده اما گویا و وسیع. به نظرم این ویژگی از توانایی و یا استعداد او نشات می‌گیرد.

از ویژگی‌های شعر فروغ حضور متفاوت زن در آنهاست. زن در شعر فروغ از عشق سخن می‌گوید؛ از چیزی که صحبت در موردش، آن هم در سطح جامعه، برای زن متصور نبوده است. زن شعر فروغ فرخزاد جسور است و گویی این جسارت را از خود شاعر وام گرفته است. نگاه فروغ به موضوع‌های مختلف نگاهی ملموس و قابل‌درک است. او از چیزهایی سخن می‌گوید که دور از دسترس نیستند و خواننده تجربه آن را داشته و یا تجربه آن در تصور او می‌گنجد. فروغ در شعر خود چنان ظاهر می‌شود تو گویی در پی هویت شخصی خود است. او در میان کلمات در پی خود می‌گردد.

حواشی و اتفاق‌های مختلف زندگی شخصی فروغ فرخزاد هرکدام سبب شده بودند تا توجه افراد به سمت او جلب شود. آشنایی با پرویز شاپور که نسبتی خانوادگی هم با او داشت به ازدواج انجامید. این ازدواج که در ابتدا مخالفت‌های خانواده را نیز به همراه داشت و ثمره آن یک پسر بود، در مدت‌زمان اندکی به پایان رسید. بعدها انتشار نامه‌هایی که بین فروغ فرخزاد و پرویز شاپور ردو‌بدل شده بودند بار دیگر توجه‌ها را به این شاعر معطوف کرد. محتویات نامه‌ها گرچه متعلق به زمان گذشته بودند اما نشان از دغدغه‌هایی فردی و اجتماعی داشتند و در مقایسه چندان هم از جریان‌های امروزی به دور نبودند.

شعر فروغ فرخزاد ویژگی‌هایی دارد که سبب تمایز آن از آثار شاعران دیگر می‌شود. او از آثار شاعران پیش از خود، چندان تاثیر نپذیرفت و نخواست که دنباله‌رو و مقلد باشد. اما با این حال به خوبی توانست جایگاه خود را در میان شاعران پیدا کند. او از روح و قریحه شاعری که در وجودش داشت بهره برد و در برابر مشاهدات در محیط اطراف خود، کسب تجربه‌های عاطفی و اجتماعی و حتی تجربه‌های شخصی نیز، حساسیت بالایی داشت.

مجموعه شعر دیوار، شامل سروده‌های غنایی شاعر است. اما در عصیان، توجه او به اندیشه‌های فلسفی و همچنین عصیانگری جلب شده است. شاید همین امر، دلیلی باشد بر واکنش‌های تندی که انتشار این دفتر شعری برای او به همراه داشت. اما دفتر چهارم، آن مجموعه شعری است که شخصیت اصیل و ممتاز و مستقل او را نمایان می‌کند. دکتر شفیعی کدکنی در کتاب با چراغ و آینه اینطور بیان کرده است: «در این کتاب (تولدی دیگر) با شاعری بزرگ روبه‌رو می‌شویم که بی هیچ گمان، تاریخ ادبیات ایران او را به عنوان بزرگ‌ترین شاعر زن در طول تاریخ هزارساله خویش خواهد پذیرفت و در قرن ما یکی از دو سه چهره برجسته شعر امروز خواهد بود».

برخی دیگر از ویژگی‌های شعر فروغ را مرور می‌کنیم: صورت و معنی در شعر او مدرن است. او در هنرش زلال و خالص است و همان چیزی را بیان می‌کند که احساس می‌کند. به هرحال نباید فراموش کرد که اشعار او، ساده و روان هستند. از دلنشین بودن و تازگی و طراوت کم ندارند و خلاقیت و تخیل نیز در جای جای شعر او دیده می‌شود و مخاطبش را با وصفی دیگر و تصویری تازه‌تر مجذوب و غافلگیر می‌کند. ما در حین خواندن این شعرها درمی‌یابیم که با فردی صاحب‌ذوق طرف هستیم. شعر فروغ هم این توانایی را دارد که انسان را به عالمی دیگر ببرد.

توجه فروغ فرخزاد را به طرح مسائل اجتماعی و موضوعاتی که انسان آن روزگار را درگیر خود کرده است، در دفتر شعر تولدی دیگر، به وضوح می‌توان دید. در این دفتر است که فروغ به شاعری بدل می‌شود «متعهد و متوجه به سرنوشت و آلام مردم». نکته قابل توجه دیگر در شعر فروغ، «استقلال دید و تجربه شخصی است و کوشش برای دستیابی به زبانی زنده و متناسب با آنچه که شاعر در ضمیر دارد.»

فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان

فروغ از سال ۱۳۳۷ به کارهای سینمایی پرداخت. در این دوران با ابراهیم گلستان، آشنا شد. آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او موجب تغییر دیدگاه‌های اجتماعی و در نتیجه تحول فکری و ادبی در فروغ شد. نامه منتشرشده فروغ برای ابراهیم گلستان نشان می‌دهد رابطه‌ی عاشقانه‌ای بین این دو نفر وجود داشته است. فروغ در تهیه‌ی چند فیلم کوتاه نیز، با گلستان همکاری نزدیک و موثر داشت.

در بهار ۱۳۴۱ فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان برای تهیه یک فیلم مستند از زندگی جذامیان به تبریز رفتند. فیلم خانه سیاه است که بر اساس زندگی جذامیان تهیه شده، یادگاری هنری سفرهای او به تبریز است. این فیلم در زمستان ۱۳۴۲ از فستیوال اوبرهاوزن ایتالیا جایزه بهترین فیلم مستند را به دست آورد.

بهمن سال ۱۳۹۵، پنجاه سال پس از درگذشت فروغ، ابراهیم گلستان در مصاحبه‌ای با سعید کمالی دهقان از روزنامه گاردین گفت که رابطه او با فروغ دو طرفه بوده است. گلستان در جواب این سوال که آیا فروغ تبدیل شده بود به یک عضو خانواده؟ گفت: «خانواده چیست؟ اصلا خانواده معنی ندارد. یک عضو شخصیت من.»

ابعاد دیگر زندگی فروغ فرخزاد

هرچند فروغ در ایران به‌عنوان یک شاعر شناخته می‌شود، اما نباید فراموش کرد که زندگی او دارای ابعاد دیگری نیز بود. مثلا ساخت همان فیلم مستندی که جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره اوبرهاوزن شد. او در سال ۱۳۴۲ نیز در نمایشنامه «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» که اثری از لوئیجی پیراندلو بود و با کارگردانی پری صابری به روی صحنه رفت، تحسین‌ها را برانگیخت. او در سال ۱۳۳۹ نیز در فیلمی مستند که درباره مراسم خواستگاری بود و به سفارش موسسه ملی فیلم کانادا ساخته شده بود، بازی کرد. همچنین در همکاری با سهراب سپهری در سال ۱۳۴۰ فیلمی کوتاه برای موسسه کیهان ساخت. او در ساخت فیلم خشت و آینه با ابراهیم گلستان همکاری کرد و ترجمه دو اثر، نمایشنامه ژان مقدس، درباره زندگی ژاندارک و سیاحت‌نامه هنری میلر در یونان را نیز در کارنامه حرفه‌ای خود دارد.

پایان زندگی

فروغ فرخزاد در تاریخ ۲۴ بهمن سال ۱۳۴۵ در ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر، در یک تصادف رانندگی جانش را از دست داد. ۲۶ بهمن ماه، بدن او را در امامزاده اسماعیل شستشو دادند و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند. در مراسم خاکسپاری او، جمعی از اعضای خانواده، دوستان و همکاران و همچنین بسیاری از برزگان ادب این سرزمین مانند صادق چوبک، جلال آل احمد، بهرام بیضایی، هوشنگ ابتهاج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سیاوش کسرایی، نجف دریابندری و احمدرضا احمدی حضور داشتند.

درباره فیلم‌ مستند فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد در سال ۱۳۴۱ فیلمی به نام «خانه سیاه است» را درباره‌ی بیماران جذامی ساخت که در آسایشگاه بابایاغی تبریز زندگی می‌کردند. این فیلم بیست‌دقیقه‌ای به سفارش جمعیت کمک به جذامیان و تهیه‌کنندگی استودیو گلستان ساخته شد.

اثر نهایی فروغ فرخزاد شباهت حیرت‌آور و هنرمندانه‌ای به دنیای داستان‌های فرانتس کافکا دارد. گویی یک به یک بیماران این آسایشگاه ساعت‌ها به شکلی حرفه‌ای گریم شده و جلوی دوربین فیلم‌ساز قرار گرفته‌اند تا یک اثر خیره‌کننده و تاثیرگذار را بازی کنند و در نهایت درمورد این بیماری به مردم آگاهی داده و وحشت‌زدایی کنند.

فروغ بعدها در مصاحبه‌ای درخصوص این فیلم گفته بود که «من به زخم‌هایشان دست می‌زدم و با آن‌ها صحبت می‌کردم. شور زندگی که در این بیماران دیدم در هیچ کجای دیگری پیدا نکردم.» او درمورد یکی از بیماران زن این آسایشگاه می‌گفت: «در دنیای آن‌ها هیچ تصور و درکی از زشتی وجود ندارد! هیچ‌یک فکر نمی‌کند از دیگران زشت‌تر یا زیباتر است.» فروغ درمورد زنی صحبت می‌کند که در آسایشگاه ملاقات کرده بود و از اینکه زن هر روز بیدار می‌شد و موهایش را شانه می‌کرد، شگفت‌زده می‌شد.

تنها اثر مستند باقی‌مانده از فروغ فرخزاد آن‌قدر قدرتمند و تکان‌دهنده ساخته شده بود که نشریه‌ی گاردین در بحبوحه‌ی همه‌گیری کویید-۱۹ به یاد آن افتاد و در گزارشی به آن پرداخت. این گزارش با عنوان «فیلم ایرانی «خانه سیاه است» که درباره‌ی جذامیان است، چه چیزهایی را درمورد ویروس کرونا به ما می‌آموزد؟» نوشته شده و فیلم را یک مستند کلاسیک و شاعرانه از موج نوی سینمای ایران معرفی می‌کند که در دهه‌ی ۶۰ میلادی ساخته شد.

گاردین این اثر را چنان مترقی و خوش‌ساخت یافت که ۶۰ سال پس از تولید، همچنان سیاهی آن می‌تواند به موقعیت‌های اضطراب‌آور و برزخی مثل پاندمی کرونا شباهت پیدا کند. همچنین به جزئیات این اثر اشاره می‌کند که مرد بیماری، سیگاری شبیه به انگشتانش (انگشتان جذامی) دارد و دود می‌کند. اما رگه‌هایی از زشتی، کراهت یا عجیب‌بودن در نگاه شفاف و زیبای فروغ فرخزاد نسبت به این بیماران وجود ندارد.

انگیزه‌ی تهیه‌کننده و راوی فیلم از ساختن این اثر در ابتدا زدودن زشتی و آزادشدن این بیماران عنوان شده بود. البته نمایشِ فضای محدود و راکد جذام‌خانه، از جمله نقدهای تیزی است که فروغ با فیلمش به جامعه روا دانسته و این همان چیزی است که گاردین را به مقایسه با قرنطینه‌ی کرونا واداشته است. درواقع، فروغ با تیزهوشی و ظرافت، فضای جذام‌خانه را به ایران آن زمان تشبیه کرده بود.

فیلم‌های ساخته‌شده درباره‌ی فروغ فرخزاد

فروغ در هنگام مرگ ۳۲ساله بود و در سال ۱۳۴۵ بر اثر واژگون‌شدن خودرو درگذشت. چیزی حدود شش دهه از مرگ او می‌گذرد و در این شش دهه بارها از زندگی او فیلم و مستند ساخته شده است. مشهورترین اثر مستند سه‌گانه‌ی فروغ به کارگردانی ناصر صفاریان است که شامل سه قسمت سرد سبز، جام جان و اوج موج می‌شود.

قسمت اول این اثر به نام سرد سبز در سال ۱۳۷۸ جلوی دوربین رفت و مخاطب را به پای صحبت افرادی مثل بتول وزیری تبار، مادر فروغ و نزدیکان او مثل بهرام بیضایی نشاند. صحبت‌های مادر فروغ درمورد آخرین روزهای زندگی فروغ تکان‌دهنده و حیرت‌آور است و همچنین صحبت‌های کاوه گلستان پسر ابراهیم گلستان درمورد فروغ هم در این اپیزود خالی از توجه نیست.

قسمت دوم مستند فروغ جام جان است که با صحبت‌های افراد بی‌نظیری همچون فریدون مشیری، محمدعلی سپانلو، هوشنگ گلشیری و… درمورد فروغ فرخزاد ادامه پیدا می‌کند. این اپیزود به بررسی سبک شعری و هویت ادبی و کاراکتر منحصربه‌فرد فروغ در ادبیات ایران می‌پردازد و آثار باقی‌مانده از فروغ را موردنقد و تحسین قرار می‌دهد.

قسمت سوم مستند فروغ اوج موج است که در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان اپیزود تکمیلی ساخته شد. این اپیزود به فعالیت‌های فروغ در سینما می‌پردازد. از تدوین و بازیگری گرفته تا ورودش به عرصه‌ی فیلم‌سازی در این قسمت مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این اپیزود افراد سرشناسی همچون داریوش مهرجویی، خسرو سینایی، عزت‌الله انتظامی، بهرام بیضایی و… درباره‌ی اثر انگشت باقی‌مانده از فروغ در سینما صحبت می‌کنند.

یکی دیگر از آثار بحث‌برانگیزی که در سال‌های اخیر در ایران ساخته شده و زندگی فروغ را به نمایش می‌گذارد، فیلم سینمایی «من فروغ هستم» به کارگردانی جهانگیر کوثری است. این اثر در هشتاد دقیقه زندگی فروغ از نوجوانی تا مرگ را به تصویر می‌کشد. یکی از پربحث‌ترین نکات این فیلم بازیگری باران کوثری در نقش فروغ است که به عقیده‌ی بسیاری از نظر چهره و هیکل با فروغ تناسب ندارد، اما عده‌ی دیگری بازی او را ستودنی یافته‌اند.

یک اثر مستند کوتاه دیگر که فروغ را به تصویر می‌کشد، مستندی است به نام فروغ فرخزاد به کارگردانی ناصر صفاریان و شاهرخ انصاری. در این اثر نوزده دقیقه‌ای صحنه‌های از تصادف فروغ و خاکسپاری او گنجانده شده است و همین باعث می‌شود که تماشای آن برای افراد زیر پانزده سال مناسب نباشد.

نظر افراد مشهور درباره‌ی فروغ فرخزاد

سیلویا پلاتِ شعر فارسی، فریدای ادبیات ایران و پرچم‌دار فمینیسم ایران، غاده السمان ادبیات ایران و… از جمله القابی است که در ایران و خارج از ایران به فروغ فرخزاد نسبت داده می‌شود. اما این تمام ماجرا نیست. چراکه فروغ فرخزاد زنی استثنایی و روشنفکر در دوران خودش بود. زنی که زندگی خانوادگی را مثل بندهایی به دستان خود می‌دید و با بی‌قراری آزادی‌اش را جست‌وجو می‌کرد. او زنی آزاد بود که فرمان نمی‌برد.

احمد شاملو او را شاعری با مجالی بی‌رحمانه و از درخشان‌ترین چهره‌های شعر امروز می‌دانست که با مرگ، موسیقی درخشان و خاص شعرهای معصومانه‌اش غیر قابل تقلید ماند و از گسترش باز ایستاد.

مهدی اخوان ثالث فروغ را زنی معترض به رنجی که بر زنان می‌رفت شناخته بود و اشعارش در دو کتاب عصیان و اسیر را اعتراضی به ستم به زنان می‌دانست و اشعارش را پرشور و لطیف و ناب به شمار می‌آورد. هم اخوان ثالث و هم شاملو پس از مرگ فروغ برای او سوگ‌نامه‌ای سرودند که در نوع خود در ادبیات ایران کم‌نظیرند.

کتاب‌هایی درباره فروغ فرخزاد

درباره فروغ کتاب‌هایی چاپ و منتشر شده است که در ادامه به چند نمونه اشاره می‌کنیم. در این کتاب‌ها گاه علاوه بر بررسی اشعار و بیان ویژگی‌های فنی شعر او، گهگاه به زندگی شخصی‌اش نیز پرداخته شده است.

شناخت‌نامه فروغ فرخ‌زاد

از جمله کتاب‌هایی که به این شاعر پرداخته می‌توان به «شناخت‌نامه فروغ فرخزاد» اشاره کرد. این کتاب نوشته شهناز مرادی کوچی است. او که یک پژوهشگر است در مقدمه این کتاب نوشته که در ابتدا قصد انتشار دست‌یافته‌های خود را نداشته است اما به‌تدریج نظر او تغییر کرد. این کتاب دربردارنده بخش کوچکی از یافته‌های اوست که با نگاهی ریزبین سرند شده است.

اضطراب در اشعار فروغ فرخزاد و غادة السمان (نقد تطبیقی)

کتاب «اضطراب در اشعار فروغ فرخزاد و غاده السمان» همانطور که از نامش پیداست به دنبال رد اضطراب در اشعار این دو نفر می‌پردازد. نویسنده و پژوهشگر این کتاب، پروین پناهی است. او معتقد است مسئله‌ای که این دو شاعر را به هم نزدیک می‌کند جنسیت آن‌هاست و در شعر هر دو رگه‌هایی از دغدغه‌ها و اضطراب‌هایی وجود دارد که ناشی از (جنس دوم) محسوب شدن آن‌هاست. آنچه که اضطراب مشترک زنان جهان است.

علاوه بر این، در آثار فروغ و غاده، اضطراب‌های دیگری همچون اضطراب تنهایی، اضطراب جنگ، اضطراب غربت و دوری از وطن و اضطراب مرگ نیز مشترک هستند که البته اضطراب جنگ در اشعار غاده السمان به خاطر جنگ‌های جهان عرب، بیش از فروغ فرخزاد است.

حرف درد‌‫

کتاب دیگری که به بررسی اشعار فروغ می‌پردازد «حرف درد‏‫»، اثری از محمدرضا کهندانی است که مفهوم درد و رنج را در مجموعه اشعار فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی بررسی و تحلیل می‌کند.

معنای فروغ

کتاب معنای فروغ به معنای ده شعر این شاعر معاصر می‌پردازد و سعی دارد با نشانه – معناشناسی عاطفی ما را با اشعار او بهتر و بیشتر آشنا کند. این کتاب همچنین به ما کمک می‌کند درک بهتری از شعر مدرن داشته باشیم.

در وبلاگ طاقچه بخوانید