هوشنگ گلشیری
درباره هوشنگ گلشیری
ما نویسندگان را چگونه میشناسیم؟ بر اساس سبک ادبی که مینویسند؟ شیوه نوشتن آنها؟ ژانری در که در آن آثار مختلف دارند؟ و یا… همه اینها درست است. ما هر نویسندهای را بهگونهای خاص میشناسیم و نام او را در یاد نگه میداریم. در این میان برخی از نویسندگان هستند که با نام یک اثرشان بین مردم شناخته میشوند؛ هوشنگ گلشیری یکی از آنهاست. بیشتر ما و حتی بیشتر آنهایی که کتابخوان حرفهای نیستند او را با نام «شازده احتجاب» میشناسند. گرچه از او آثار بیبدیل دیگری نیز منتشرشده است اما این نام در میان مردم ماندگار شده و علیرغم گذشت زمان در ذهنها باقیمانده است. این کتاب به زبانهای دیگر نیز ترجمهشده و فیلمی بر مبنای آن ساختهشده است. از قول منوچهر آتشی نقلشده که این داستان را نقطه شروع درخشش رمان نو ایران دانسته و زیبایی و پختگی آن را ستوده است.
گلشیری نویسندهای بود که گرچه در ابتدا شعر هم میسرود اما خیلی زود راه خود را پیدا کرد. او سرودن را که در آن چندان هم قوی نبود کنار گذاشته و قدم در مسیری گذاشت که در آن استعداد زیادی داشت. حاصل نوشتههای او علاقهمندان بسیاری را وارد وادی داستان و داستانخوانی کرد.
ازدواج با فرزانه طاهری
هوشنگ گلشیری با فرزانه طاهری مترجم ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. همسر او در گفتگو با ایلنا گفته است «در آثار گلشیری هرگز داستانی فارغ از فضایی که پاسخگویی به زمانهاش باشد، مشاهده نمیکنید». منتقدین او را نویسندهای دانستهاند که همواره حرفی جدی در آثار خود دارد. او از هنر خود در نوشتن و از تواناییهایش در گسترش موضوع برای پرداختن داستان استفاده کرده و سخن خود را مرحلهبهمرحله و گامبهگام به گوش مخاطب میرساند. استعدادی که گلشیری در نویسندگی داشت باعث شد تا او بهخوبی از پس پردازش داستانهای مختلفی که ازقضا رنگوبوی زندگی نیز میدهند برآمده و جوری بنویسد که خواننده آن ماجراها را از آن خود بداند و درنتیجه با او همراه شود.
او کارگردانی ماهر برای داستانهایش بود و همین مهارت سبب خلق ماحصلی بهغایت دلپذیر میشد. برای او آن حرف اساسی که در پس هر ماجرا و داستانی وجود دارد اصل و اساس و بنیان قصه بود و این امر همواره بر نحوه نگارش داستان مقدم شمرده میشد. نقلشده که در کلاسهای داستاننویسی خود همیشه بر اینکه حرف اساسی داستان چیست تمرکز داشته است و دائم به هنرجویان متذکر میشده است که به این موضوع دقت داشته باشند و آن را در تمام آثارشان مدنظر قرار دهند. همه اینها سبب شده است که هوشنگ گلشیری از نویسندگان تاثیرگذار ادبیات داستانی ما باشد.
کارگاههای داستاننویسی
راهاندازی کارگاههای داستان را میتوان از اقدامات مهم و تاثیرگذار او دانست. او در این کارگاهها به تربیت و آموزش نویسندگان جوان و علاقهمندان به این حوزه مشغول بود. از همین راه نویسندگان خوبی نیز وارد عرصه ادبیات ایران شدند. او جلسات هفتگی داستانخوانی و نقد داستان خود را تا آخر عمر و بهصورت جدی ادامه داد و در تمام آن سالهایی که به انتشار «کارنامه» مشغول بود نیز جلسات نقد شعر و داستان را در دفتر مجله برگزار میکرد.
شکلگیری بنیاد گلشیری
هوشنگ گلشیری در خرداد سال ۷۹، در پی یک بیماری و در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. با مرگ او بنیادی به نام او و به سرپرستی همسرش تاسیس و جایزهای به نامش شکل گرفت. این بنیاد هرسال جایزهای ادبی را تحت عنوان جایزه هوشنگ گلشیری، به نویسندگان برگزیده آن سال اهدا میکند. این جایزه ارزش و جایگاهی ویژه در میان فعالان ادبیات معاصر ایران دارد.
گلشیری تجربه همکاری با مطبوعات را نیز در کارنامه حرفهای خود دارد. او پس از انقلاب به این همکاری ادامه داد و پس از گذشت مدتی کار مطبوعاتی خود را با فعالیت در حوزه مجلات از سر گرفت.
او موفق به کسب جایزه صلح اریش ماریا رمارک در سال ۸۷ و جایزه لیلیان هلمن/دشیل همت در سال ۷۶ شده بود.
از آثار هوشنگ گلشیری میتوان به «مثل همیشه»، «نمازخانهی کوچک من»، «جبهخانه»، «دست تاریک، دست روشن»، «نیمهی تاریک ماه»، «شاه سیاهپوشان»، «برهی گمشدهی راعی» و «جننامه» اشاره کرد. او درزمینه کاری خود بسیار فعال بود و این نمونهها تنها بخشی از آثار فراوان دیگرش اعم از داستان، ترجمه، فیلمنامه و… هستند.
از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری
اگر علاوه بر خواندن خود آثار هوشنگ گلشیری علاقهمند هستید تا در مورد آنها نیز مطالعهای داشته باشید پیشنهاد طاقچه به شما کتاب «از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری» به قلم مجتبی هوشمند محبوب است. نویسنده در این کتاب تلاش کرده تا بخشی از مهمترین آثار این نویسنده معاصر را بررسی کند. او در این بررسی از معیارها و مناسبات جاری در کتابهای نقد داستاننویسی موجود در بازار دوری جسته و این بررسی را به شیوه خود به انجام رسانیده است.
در این کتاب هفت رمان و تعدادی داستان کوتاه از این نویسنده نقد شده است. با خواندن داستانهایی که در این کتاب بررسیشدهاند بهراحتی به عمق توانایی گلشیری بهعنوان یک داستاننویس پی خواهیم برد. این توانایی شامل انتخاب سبک نوشتاری و همچنین توازن و تناسب موجود میان فرم و محتوای آثار است که همگی در لوای توانایی عظیم او در بهرهگیری بهجا و مناسب از فنهای مختلف داستاننویسی ظهور و بروز پیداکردهاند. این کتاب را که کتابی پژوهشی-انتقادی است، نشر روزگار منتشر کرده است.