دانلود و خرید کتاب صوتی جاده
معرفی کتاب صوتی جاده
کتاب صوتی جاده داستانی شنیدنی و جذاب از کورمک مککارتی است. داستانی دربارهی پدر و پسری که بعد از انفجار اتمی و نابودی تمدن و زندگی، دنبال محلی مناسب برای زندگی میگردند.
نسخه صوتی جاده را با ترجمه حسین نوشآذر و صدای گرم میلاد تمدن میشنوید.
دربارهی کتاب صوتی جاده
کورمک مککارتی در کتاب صوتی جاده داستان پدر و پسری را نوشته است که در جستجوی محلی مناسب برای زندگی میگردند. تنها دارایی آنها، یک گاری یک هفتتیر و مقداری نان خشک است. آنها با همین اندک داراییشان از شرق به جنوب غربی آمریکا میروند تامحل مناسبی برای زندگی پیدا کنند.
جاده داستان نابودی تمدن است. داستانی از زمانی که بسیاری از انسانها جانشان را بر اثر انفجار اتمی از دست دادند و بازماندگان کمی که از این فاجعه زنده ماندهاند هم، یا به جنایتکاری روی آوردهاند و یا مشغول زبالهگردی هستند. هرچند فضای داستان جاده تیره و تار به نظر میرسد اما نویسنده توانسته است به خوبی قدرت عشق، محبت و صلح را در داستانش بستاید.
کتاب صوتی جاده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به رمان و داستانهای خارجی از شنیدن کتاب صوتی جاده لذت میبرند.
دربارهی کورمک مککارتی
کورمک مککارتی در سال ۱۹۳۳ در رودآیلند آمریکا به دنیا آمده است. چهار سال بعد چون پدرش وکیل بوده به ناکسویل تنسی نقلمکان میکنند و کورمک هم در همانجا بزرگ میشود و در سال ۱۹۵۱ به دانشگاه میرود. تحصیلاتی که هیچوقت تمامش نمیکند. اولین داستانهایش در سالهای ۵۹ و ۶۰ چاپ میشوند و چند جایزه را نصیب او میکنند. اولین رمانش نگهبان باغ را هم در سال ۱۹۶۵ منتشر میکند. او در عرصه رماننویسی آدم مهمی است و اغلب جایزههای ادبی مثل پولیتزر و کتاب ملی و همینطور جایزه پن، سال بلو را برده، و یکی از نامزدهای همیشگی کسب جایزه نوبل بوده و هست. نظریات خاص خودش را هم دارد و شاید اینگونه حرفهایش به مذاق خیلیها خوش نیاید. مثلاً از مارسل پروست و هنری جیمز خوشش نمیآید. ولی نویسندههای محبوب او ویلیام فاکنر، فئودور داستایوسکی و هرمان ملویل هستند. این را میشود کموبیش از نوشتههای خودش هم فهمید.
از بهترین رمانهای کورمک مککارتی میتوان به فرزند خدا، جایی برای پیرمردها نیست و همینطور سهگانه مرز اشاره کرد.
زمان
۱۰ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۵۶۷٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۵۶۷٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
یه کتاب آخرالزمانی دیگه تقریبا مثل باقی اون ها با این تفاوت که نویسنده دیگه حتی دلیل این نابودی نور و اسارت بشر در زمستان سرد و بارانی رو توضیح نداده... دقیقا مثل اسم کتاب یک روایته که در جاده رخ
خب کتاب کشش مناسبی داره ضمن آنکه با روایتی مناسب همراهه
به نظر یک ویراستاری صوتی برای امثال این کتاب لازمه. تعداد اشتباههای خوانش بیش از حد بود.
مختصر و مفید بگم کتاب خوبیه! ارزش خوانده شدن و یا شنیده شدن رو داره.
جالب بود
صدای گوینده رو خیلی دوست دارم برای همین شدوع کردم به گوش دادن ولی متاسفانه داستان اصلا دوست نداشتم و نتونستم ارتباط بگیرم چرا گوینده چراغ گِرد سوزه و میگفت گَرد سوز
شاید نویسنده قبل از نوشتن کتاب از خودش سوال پرسیده،صدسال یا دویست سال دیگه چه اتفاقی به سر کره زمین یا انسان می افته و این کتاب پاسخ اون سوال هست،شخصیت ها اسم ندارن،بلکه نسبت دارن(پسر،پدر،مرد و زن) غم کتاب برای
کتاب بدی نیست اما بیش از حد ریز به ریز مسائل و اتفاقاتی که میفته پرداخته میشه واین کلافه کنندست و این که من منتظر بودم ی اتفاقی چیزی بیفته که شاید آدم خوبا با هم دیگه متحد بشن و
یه داستان خیره کننده در محیط آخرالزمانی. فضا سازی و شخصیت پردازیه اثر کم نظیره. اینکه دو نفر ، یک پدر و پسر فقط در حد محدود با هم دیالوگ داشته باشن و در خلال همین دیالوگ های کم شخصیت
داستان جاده، نگرانی همیشگی بشر است؛ پایان دنیا. جاده داستان پدر و پسریست که بعد از خاموش شدن خورشید و پایان دنیا برای پیوستن به آدمهای خوب و منطقه گرمتر به سمت جنوب حرکت میکنند. جز خود داستان، از جمله