دانلود و خرید کتاب صوتی افکار مالیخولیایی در ما
معرفی کتاب صوتی افکار مالیخولیایی در ما
کتاب صوتی افکار مالیخولیایی در ما نوشتهٔ آلن دوباتن و ترجمهٔ مارال فرخی است. هما ساریان گویندگی این کتاب صوتی در حوزهٔ روانشناسی عمومی را انجام داده و انتشارات کتاب سرای نیک آن را منتشر کرده است. این کتاب راهنمایی برای ذهن مالیخولیایی در زندگی است.
درباره کتاب صوتی افکار مالیخولیایی در ما
برای سروکلهزدن با اندوه ناگزیری که جزئی از انسانبودن است، راههای بسیار زیادی وجود دارد: میتوانیم خشمگین و ناامید شویم، فریاد بزنیم، ناله و فغان سر دهیم یا شاید هم اخموتخم، بداخلاقی و گریه و زاری کنیم. اما برای رویارویی با نفرین تیرهروزی و ناکاملبودنی که ما را در خود گرفتار کرده است، شاید بهترین راه این باشد که به احساسی تکیه کنیم که در دنیای پرجنبوجوش و دیوانهٔ مدرن بهندرت دربارهاش بحث شده است: سودازدگی. با توجه به اینکه چالشهایی که با آنها روبهرو هستیم بسیار زیاد هستند، هدفمان نباید این باشد که همواره شاد باشیم، بلکه هدف باید مهارتپیداکردن در روشهای هوشمندانه و ثمربخش سازگاری با اندوه ملایم باشد. روشهای مختلفی برای رنجکشیدن وجود دارد و سودازدگی، در میان تمام این روشهای خوب و بد، ابزار مطلوبی است برای رویارویی با چالشهای زندهبودن و از این جنبه قابل ستایش است.
سودازدهبودن به این معنا نیست که آدم تلخی باشیم. فرد سودازده فاقد آن خوشبینیِ پنهان آدمهای تلخ است و بنابراین نیاز ندارد به ناامیدیها با غرغر و خشم واکنش نشان دهد. سودازدهها، از همان دوران کودکی، درک کردهاند زندگی آمیخته با درد و رنج خواهد بود و این دیدگاه ساختار جهانبینیشان را شکل داده است. سودازدهها آدمهای بدبینی نیستند و از بدبینیشان بهعنوان سپر دفاعی استفاده نمیکنند. سودازدهها لازم نمیبینند که اگر چیزی یا کسی به آنها صدمه زد، همهچیز و همهکس را خوار و خفیف کنند. آنها میتوانند از چیزهای کوچک لذت ببرند و امیدوارند گاهگداری یک یا دو چیز کوچک هم درست پیش برود و میدانند برای هیچچیز تضمینی وجود ندارد. آگاهی از ناکامل بودن همهچیز، بنیان سودازدگی است. سودازدهٔ ایستاده بر شکاف جاودانهٔ بین حالت ایدئال امور و آنچه که در واقعیت هست، پذیرای زیباییها و نیکیهای کوچک است.
کتاب صوتی «افکار مالیخولیایی در ما» قصد دارد از سودازدگی اعادهٔ حیثیت کند و نقش برجستهتر و مشخصتری به آن بدهد تا راحتتر بتوان دربارهاش صحبت کرد. میزان متمدنبودن یک جامعه را آمادگی آن برای پشتیبانی از نقشآفرینی پررنگ عواطف و پذیرش ایدهٔ عشق سودازده، کودک سودازده، تعطیلات سودازده یا فرهنگ شرکتی سودازده تعیین میکند. دورههای خاصی از تاریخ (ایتالیای قرن پانزدهم میلادی، ژاپنِ دورهٔ ادو، آلمانِ اواخر قرن نوزدهم) نسبت به سودازدگی پذیراتر بودند و بهنوعی این احساس را معتبر میدانستند که به سودازدهها کمک میکرد در مواجهه با دیگران کمتر آزار ببینند یا احساس غریبگی کنند. هدف باید این باشد که ادبیات بیشتری دربارهٔ سودازدگی تولید شود و جهان معاصر آن را بپذیرد. در ادامه، انواع مختلف سودازدگی بررسی خواهد شد. قبل از خواندن این کتاب به تجربههای شخصیتان فکر کنید؛ تمرینی که همهٔ ما در آن یک متخصص بالقوه هستیم. وقتی سودازدگی به جایگاه واقعی و راستین خود برگردد، خواهیم آموخت که صمیمانهترین راه شناختن یک فرد این است که ساده، مستقیم و با مهربانی و همدلی از او بپرسم: چهچیز تو را محزون و پریشان میکند؟
شنیدن کتاب افکار مالیخولیایی در ما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به کسانی که فکر میکنند محزون هستند یا با افراد سودازده زندگی میکنند پیشنهاد میکنیم.
درباره آلن دوباتن
آلن دوباتن نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونی است که دغدغهاش نوشتن دربارهٔ زندگی روزمره بهشیوهای فلسفی است. او در تمام نوشتههایش میکوشد فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند. آلن دوباتن در سال ۱۹۶۹ در شهر زوریخ سوئیس به دنیا آمده است. او مشغول مدیریت در مؤسسهٔ خود به نام «مدرسهٔ زندگی» بوده است. این نویسنده بهعنوان نویسندهٔ فلسفهٔ روزانه شناخته میشود. او دربارهٔ موضوعاتی مینویسد که هرروزه همهٔ انسانها با آنها دستوپنجه نرم میکنند؛ موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتابهای آلن دوباتن به بیش از ۳۰ زبان دنیا از جمله پارسی ترجمه شدهاند. دوباتن دورهٔ دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد، ولی برای نوشتن کتابهای فلسفی به زبان ساده، آن را نیمهکاره رها کرد. کتابهای «تسلیبخشیهای فلسفه» و «هنر سیر و سفر» از کتابهای این نویسنده هستند. اولین کتاب آلن دوباتن به نام «جستارهایی در باب عشق» در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که بسیار زود در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت و بیش از ۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
موضوعاتی که در «مدرسهٔ زندگی» تدریس میشوند متنوعند، اما همهٔ این آموزشها در راستای افزایش خودشناسی هستند؛ زیرا گردانندگان این مدرسه معتقدند تنها با خودشناسی است که میتوانیم زندگی برتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. مجموعهٔ آموزشهای این مدرسه در ۶ دستهٔ کلی تقسیمبندی میشود؛ خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و فراغت. نویسندگان و فیلسوفان باتجربهای در این مؤسسه کار میکنند. باتوجهبه تفاوتِ روشهای یادگیری، مدرسهٔ زندگی آلن دوباتن، آموزهها یا محصولاتش را به روشهای مختلفی مانند کتاب، کارگاه، ویدئو، جلسه روانکاوی و... ارائه میکند. آلن دوباتن کتابهای بسیاری منتشر کرده است. از میان این آثار کتابهای «جستارهایی در باب عشق»، «معماری خوشبختی»، «شغل موردعلاقه»، «خودشناسی»، «تسلیبخشیهای فلسفه»، «هنر سیر و سفر»، «اضطراب منزلت»، «دین برای خداناباوران»، «سیر عشق»، «آرامش»، «هنر همچون درمان» و تعدادی از کتابهای مدرسهٔ زندگی به فارسی ترجمه شدهاند و همهٔ آنها در فهرست پرفروشترین کتابهای بازار قرار گرفتهاند.
بخشی از کتاب صوتی افکار مالیخولیایی در ما
«اعتراف بهتنهایی هم دشوار است و هم بیفایده. اگر کسی بهتازگی بیوه شده یا به شهر جدیدی نقلمکان کرده باشد، تنهاییاش قابلتوجیه است و در غیر این صورت هیچ توضیح محترمانهای برای اینکه چرا دوروبر یک نفر بهاندازهٔ کافی شلوغ نیست وجود ندارد. آدمها وقتی با چنین موقعیتی مواجه میشوند سریع نتیجه میگیرند که بیکسی این آدم باید به بیماری و یا چیز آزاردهندهای در شخصیتش ربط داشته باشد و میگویند طرف بیکس و تنهاست چون ذاتش مشکل دارد و لیاقتش این است که تنها باشد.
باایناوصاف، در واقعیت چیزی که باعث میشود آدم احساس تنهایی کند این نیست که اصلاً کسی را برای معاشرت و همنشینی ندارد؛ مسئله این است که آدمهای زیادی را نمیشناسد که بتوانند بخشهای واقعی و عجیبوغریب و پرتناقض او را درک کنند. پیدا کردن آدمی که با او غذا بخوریم کار سختی نیست؛ همیشه کسی هست که بتوان با او دربارهٔ آبوهوا گپ زد، اما احساس ناخوشایند بیکسی در لحظهای که با کسی حرف میزنیم همچنان برقرار است. این حس زمانی بهپایان میرسد که رفیق و همنشینمان، وقتی درد و غممان را آشکار میکنیم، بتواند درکمان کند و همراهمان باشد.
احساس بیکسی و تنهایی وقتی تمام میشود که دستکم کسی باشد که ما را بشنود و بتوانیم بهاو بگوییم رابطهٔ صمیمانه چهقدر گیجکننده و مرگ چهقدر ترسناک است، چه حسرتها در دل داریم، چه چیزهای بهظاهر کوچکی باعث اضطرابمان میشوند، گاهی چهقدر از خودمان متنفریم، گاهی چهقدر غمگینیم، چهقدر پشیمانی داریم، تا چه اندازه پریشان و ناآرامیم، رابطهمان با والدینمان چهقدر پیچیده است، چه پتانسیلهای ناشناختهای داریم، احساس میکنیم اعضای بدنمان عجیبوغریب هستند و اینکه چطور از نظر عاطفی همچنان نابالغیم. ظرفیت صادق بودن دربارهٔ جنبههای بالقوه شرمآور طبیعت انسان که کمتر به آنها پرداخته و دربارهشان صحبت کردهایم ما را به دیگران وصل میکند و درنهایت به تنهاییمان پایان میدهد.
زیاد شنیدهایم که میگویند ما جهان مدرنِ تنهایی ساختهایم. اگر اینطور باشد، این موضوع به زندگی شلوغ ما یا کلانشهرهای عظیم ربطی ندارد و به داستانهایی که به خودمان میگوییم مربوط است، داستانهایی دربارهٔ چیزهایی که دوست داریم. ما از خودمان تصویرهای کاریکاتوری ارائه میدهیم که بهشکل بیرحمانهای سادهسازی شده و بخش زیادی از طبیعت واقعیمان -دردها، سردرگمیها، طغیانها و افراط و تفریطها- در آن نادیده گرفته شده است. ما تنهاییم چون نمیتوانیم راحت به دیگران بگوییم که میدانیم چهقدر به هم شباهت داریم. ما دربارهٔ کارهایی که اخیراً انجام دادهایم داستانسرایی میکنیم و این داستانها تقریباً هیچچیز از واقعیتمان را آشکار نمیکنند. داستانسرایی میکنیم نه بهایندلیل که دروغگو هستیم، بلکه بهایندلیل که از شکاف بین آنچه از خودمان میدانیم و آنچه انتظار میرود که باشیم شرمندهایم. تشویق میشویم چهرهای شاد و تکبعدی، که تمام چیزهای ناخوشایند اما ضروری از آن حذف شدهاند، را از خودمان بهنمایش بگذاریم.»
زمان
۴ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۲۷۹٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۵۹ دقیقه
حجم
۲۷۹٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد