دانلود و خرید کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند
معرفی کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند
کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند نوشتهٔ جانی ویمبری و ترجمهٔ پیمان کیانیان است. گویندگی این کتاب صوتی را پیمان شیخی انجام داده و انتشارات اندیشه آگاه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند
کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند درمورد استفاده از ارکان کارآفرینی برای به دستآوردن و حفظ بلندمدت ثروت سخن گفته است. چه چیزی برای موفقیت در اقتصاد جدید و امروزی لازم است؟ مهارت، عزم، اراده، دانش و... از عناصر کلیدی موفقیت است، اما برای موفقشدن در حال و آینده، بسیار بیشتر از اینها لازم است. جانی ویمبری معتقد است که باید یک ذهنیت ثروتمند داشت. با کتاب صوتی «ذهنیت ثروتمند» میتوانید ذهنیت ثروتمندی را که درونتان وجود دارد، بیدار کنید و خودتان را در حال رشد و تبدیلشدن به کسی که برای آن ساخته شدهاید، ببینید. گفته شده است که استراتژیها، اصول و حقایقی که نویسنده در اختیارتان گذاشته، فراتر از چیزهایی است که پیش از این با آنها برخورد کردهاید.
شنیدن کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی ذهنیت ثروتمند
«اگر میخواهید یک میلیونر باشید، اگر میخواهید موفق شوید و نتیجه زحماتتان را ببینید، باید به هر قیمتی که شده حاضر باشید تا خودتان را نجات دهید. شما باید ذهنیتی برنده داشته باشید، نه اینکه فردی غرغرو و بهانهگیر باشید. خب تفاوتشان چیست؟ اجازه دهید داستانی را برایتان تعریف کنم.
اوایل سال ۱۹۹۵ بود و من بیست ساله بودم. دانشکده بازیگری را به پایان رسانده و دنبال شغلی بودم که بتوانم حرفه بازیگری را در کنارش ادامه دهم. به نظر میرسید که نمایندگی فروش گزینه مناسبی باشد؛ چراکه میتوانستم برنامهام را مدیریت و وقتم را خودم تنظیم کنم. بنابراین برای رسیدن به این هدف، در بخش فروش یک آژانس بیمه شروع به کار کردم.
در تگزاس یک دوره آزمایشی ۹۰ روزه را میگذرانید تا اینکه ببینید آیا به اندازه کافی دوست دارید در این شغل بمانید یا خیر. در پایان دوره آزمایشی ۹۰ روزه، میتوانید برای دریافت مجوز دائمی اقدام کنید. در پایان دوره آزمایشی، من یکی از نمایندگان بیمه پردرآمد در ایالاتمتحده بودم. از بین هزاران نماینده مجاز، من بهعنوان یک نماینده موقت، تنها در ۹۰ روز توانسته بودم به میان ۵۰ نماینده برتر صعود کنم. بنابراین تصمیم گرفتم که آزمون بدهم و مجوز رسمیام را بگیرم.
پس از دو بار رد شدن در آزمون، درنهایت در سومین تلاش، با نمره ۷۲ قبول شدم. فقط ۳ نمره تا مردود شدن فاصله داشتم، ولی همین نمره هم برای قبولی کافی بود. من در طول یک ماه برای کلاسهایم و آن سه بار آزمون، هزینه کرده بودم. این من بودم که برای نجات خودم تلاش میکردم، اما این تازه شروع کار بود و خطر بزرگ شکست خوردن هنوز وجود داشت.
هنوز از قبولی در آزمون هیجانزده بودم که نتیجه قبولی را ارسال کردم و منتظر دریافت مجوز دائمی شدم. این لحظه نقطهعطف زندگی من و عامل اساسی رستگاریام بود؛ از بیخانمان شدن و عدم موفقیت در مدرسه گرفته تا دستگیری در نوجوانی و حالا من، یک نماینده بیمه مجاز در ایالت تگزاس بودم. ماهها مشتاقانه منتظرش بودم و یک هفته بعد، نامهای از اداره بیمه تگزاس به دستم رسید.
علامت پست و نشانی ارسالکننده را دیدم و از خوشحالی بالا و پایین میپریدم. بهشدت برای شروع این مرحله جدید از زندگیام هیجانزده بودم و مثل بچهای که در صبح کریسمس میخواهد هدیه بگیرد، خوشحال بودم. وقتیکه پاکت را باز کردم و نامه را خواندم، هدیه کریسمس برایم به خبر مرگ تبدیل شد.
درون نامه نوشته شده بود:
«متأسفانه باید به اطلاعتان برسانم که نمیتوانید نماینده بیمه در تگزاس باشید.» (سابقه دستگیری)
اشتباه دوران نوجوانیام حالا برایم مشکلساز شده بود. من باید تصمیم میگرفتم. میتوانستم شکست را قبول کنم و زمین بخورم. میتوانستم بهخاطر خراب شدن همهچیز برای خودم و نامزدم کریستال، فریاد بزنم. یا بهخاطر اینکه نگذاشتند به مرحله بعدی زندگیام صعود کنم، ضجه بزنم. میتوانستم یک گوشه بشینم و ناله کنم یا دوباره از جا برخاسته و به یک برنده تبدیل شوم. میتوانستم مسئولیتش را بر عهده بگیرم. چراکه خوب میدانستم لیاقت رسیدن به اهدافم را دارم.»
زمان
۶ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۳۸۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۶ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۳۸۳٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
قابلیت انتقال
دارد