دانلود کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی با صدای امیر فرحان نیا + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی

دانلود و خرید کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی

معرفی کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی

کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی نوشتهٔ آلیس فینی و ترجمهٔ علی قانع است. امیر فرحان نیا و سپیده مالمیر و آرزو خرم نیا گویندگی این رمان صوتی، هیجان‌انگیز، جنایی و معمایی را انجام داده‌اند و انتشارات ماه آوا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی

رمان صوتی سنگ کاغذ قیچی (Rock Paper Scissors) در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز بوده و یکی از بهترین کتاب‌های معمایی - جنایی در سایت گودریدز (Goodreads) و در سال ۲۰۲۲ اعلام شده است. این رمان نخستین‌بار در سال ۲۰۲۱ میلادی به چاپ رسید. «آملیا» و «آدام رایت» زوجی هستند که در مرکز این رمان قرار دارند. آن‌ها در حال گذراندن آخر هفتهٔ خود در ارتفاعات اسکاتلند هستند؛ با این احتمال که شاید بتوانند ازدواج ده‌سالهٔ خود را از نابودی نجات دهند. این زوج همسایه‌ای مرموز و انزواطلب به نام «رابین» دارند که باعث وحشت «آملیا» می‌شود. وقتی آملیا، این همسایه را می‌بیند که پشت پنجرهٔ خانه ایستاده و به آن‌ها خیره شده است، می‌ترسد. قصه بسیار زود پیچ‌وخم‌هایی خطرناک به خود می‌گیرد. روایت هر کدام از این سه شخصیت، «جعبهٔ پاندروایی» را می‌گشاید که سرشار از اسرار، دروغ‌ها و خیانت‌های ریز و درشت است.

شنیدن کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب رمان جنایی و معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب صوتی سنگ کاغذ قیچی

«وقتی به همه‌ی چیزهایی که داریم، فکر می‌کنم، یک خانه‌ی عالی در لندن، یک جای زندگی خوب، پول توی بانک... بعد همان فکر همیشگی را می‌کنم؛ پس ما باید خوش‌حال باشیم! اما دیدن همه‌ی چیزهایی که نداریم، خیلی سخت‌تر است. اکثر دوستان هم‌سن‌و‌سال ما والدین مسن یا فرزندان خردسالی دارند که نگرانشان باشند، اما ما فقط همدیگر را داریم. بدون پدر و مادر، بدون خواهر و برادر، بدون فرزند؛ فقط خودمان. کمبود آدم‌هایی برای عشق ورزیدن، چیزی است که ما همیشه در آن با‌هم مشترک بوده‌ایم. وقتی پدرم رفت، خیلی کوچک‌تر از آن بودم که چیزی در‌مورد او به یاد بسپارم و مادرم زمانی مُرد که من هنوز مدرسه می‌رفتم. دوران کودکی همسرم هم کمتر از ماجرای الیور توئیست نیست؛ او قبل از تولدش یتیم بود.

باب با غُرغُر زدن جلوی درهای کلیسا، دوباره ما را از دست هم نجات می‌دهد. این عجیب است، چون او هیچ‌وقت این کار را نمی‌کند؛ اما من به‌خاطر اینکه حواسمان را پرت کرد، از او سپاسگزارم. باورش سخت است که او همان توله‌سگ کوچولویی است که توی جعبۀ کفش رهایش کرده بودند. از وقتی‌که تبدیل به بزرگ‌ترین سگ لابرادور سیاه شد، دیگر او را این‌گونه ندیدم. این روزها رگه‌ی موهای خاکستری‌رنگی روی چانه‌اش دارد و آهسته‌تر از گذشته راه می‌رود، اما این سگ تنها موجودی است که در جمع خانوادۀ سه‌نفره‌ی ما، هنوز می‌تواند بی‌قید‌و‌شرط عشق بورزد. مطمئنم که همه فکر می‌کنند ما با او مثل فرزندی که نداریم رفتار می‌کنیم؛ حتی اگر آن‌قدر مؤدب باشند که این را به زبان نیاورند. همیشه گفته‌ام نداشتن یک بچه‌ی واقعی برایم مهم نیست.»

ثمر19991213
۱۴۰۲/۰۷/۰۷

داستان کمی باگ داشت؛ طرف چهره‌کور بود ولی درباره جذاب بودن بازیگر زن همش حرف می‌زد و یا به همسرش هی میگفت زیبایی

کاربر navid mirkiani
۱۴۰۳/۰۵/۱۷

یک رمان جالب با روایت عالی گویندگان ✨️👌🙏

کاربر 4078261
۱۴۰۳/۰۳/۱۹

مثل یک سریال سرگرم کننده بود اگر جنبه ی گیرایی سرگرمی رو در نظر بگیریم ولیکن واقعا پیمانه ی مفید بودنش خالی بود و کی غیرواقعی بود و انگار امکان نداره زنی مثل رابین اصلا وجود داشته باشه

کاربر 7570449
۱۴۰۳/۰۱/۱۵

فقط میتونم بگم تهش غافلگیر کننده اس

shahrzadgh
۱۴۰۲/۰۶/۲۹

هنوز تموم نشده کتاب جذابیه اما چرا تو اینجور رمان ها مرده همیشه نویسنده ست؟😂تاثیر شاینینگه؟

زمان

۱۱ ساعت و ۳۶ دقیقه

حجم

۶۴۰٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۱ ساعت و ۳۶ دقیقه

حجم

۶۴۰٫۸ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۰۹,۲۰۰
۷۶,۴۴۰
۳۰%
تومان