دانلود کتاب صوتی آخرین مرز با صدای پژمان رمضانی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی آخرین مرز

دانلود و خرید کتاب صوتی آخرین مرز

نویسنده:هاوارد فاست
انتشارات:آوانامه
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی آخرین مرز

کتاب صوتی «آخرین مرز» نوشتهٔ هاوارد فاست و ترجمهٔ فریدون مجلسی است. آوانامه این اثر را با صدای پژمان رمضانی منتشر کرده است. هاوارد فاست یکی از نامدارترین و پیشروترین نویسندگان معاصر آمریکا است. مبنای داستان «آخرین مرز» یک واقعۀ مستند تاریخی است.

درباره کتاب صوتی آخرین مرز

به‌موجب شواهد تاریخی، گروه کوچکی از سرخ‌پوست‌های آمریکا که در نیمۀ قرن نوزدهم از سرزمین‌های سرسبز اجدادی خود بیرون رانده شده بودند، مبارزه‌ای شجاعانه و طولانی را آغاز کردند. نویسنده در نوشتن این اثر از آرشیوها و بایگانی‌های دولتی، نظامی و مطبوعاتی بهره برده است. همچنین او شخصاً به مکان وقوع حوادث سفر کرده و با بسیاری از سرخ‌پوست‌های پیر و جوان که پدرانشان درگیر این ماجرا بوده‌اند، گفت‌وگو کرده است. رمان آخرین مرز تلاش دارد از مستندنگاری و تاریخ‌نویسی فاصله بگیرد و برای همراهی بهتر خواننده با متن به شرح احوال، احساس و عواطف کسانی که در سطوح مختلف اداری، نظامی و اجتماعی آمریکا در این ماجرا درگیر بوده‌اند، بپردازد.

کتاب صوتی آخرین مرز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های تاریخی پیشنهاد می‌شود.

 بخشی از کتاب صوتی آخرین مرز

«قلب تابستانِ اوکلاهما بود و انگار آسمانِ فلزگونه و بی‌ابر می‌خواست بوتۀ گداختۀ خورشیدش را سرازیر کند. از همه طرف گرما می‌بارید، از آسمان و خورشید، از صحرای تگزاس، از وزش بادِ جنوب و از خود زمین که حالا رطوبتش را از دست داده بود و داشت به کپه‌های کوچکی از غبارهای سرخ‌رنگ تجزیه می‌شد. غبار سرخ به هوا برمی‌خاست و روی همه‌چیز پخش می‌شد. غبارْ کاج‌های پژمرده و گیاهان زرد را می‌پوشاند، روی خانه‌های رنگ‌نشده فرومی‌ریخت و تخته‌پوش‌ها را با زمینی که به‌تازگی از آن برخاسته بود هم‌رنگ می‌کرد. همه‌چیز در گرما مثل بازتابی بی‌قواره و مسخ‌شده بود. خرگوشی که در محوطه جست‌وخیز می‌کرد، شبیه تکه‌لباسِ کهنۀ قهوه‌ای رنگی بود که به چنگ باد داغ افتاده باشد.

جان مایلز در گشت صبحگاهی‌اش در اراضیِ کارگزاری مکثی کرد. با اینکه شش سال در قلمرو سرخ‌پوستی سر کرده بود، هنوز نتوانسته بود خود را به تابستان‌های اوکلاهما عادت دهد. هر بار از بار پیش گرم‌تر بود و فراموش می‌کرد که تابستان گذشته تا چه اندازه بد بوده است. مایلزِ کارگزار با احتیاط انگشتش را دور یقۀ آهارخورده‌اش گرداند. ساعت یازده بود و معمولاً یقه تا آن زمان آهار خود را از دست می‌داد و چروکیده و له‌شده بر جای می‌ماند. همسرش، لوسی، همیشه به او یادآوری می‌کرد که پوشیدن یقۀ سفید آهارزده در تمام طول تابستان چقدر کار احمقانه‌ای است. دستمال‌گردن خیلی راحت‌تر و عملی‌تر است و لطمه‌ای هم به آبرو و حیثیت آدم نمی‌زند. اما جان مایلز چندان مطمئن نبود. باور داشت حیثیت و اقتدار ترکیبی است از مجموعۀ چیزهای کوچک که با کنارگذاشتن یکی از آن‌ها، انسان به راهی می‌افتد که یک‌باره همه‌چیز را کنار می‌گذارد؛ و هرچه انسان از تمدن دورتر باشد، این چیزهای کوچک اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. جان مایلز نمی‌توانست جایی را بیش از دارلینگتون و کارگزاری امور سرخ‌پوست‌ها، شایان و آراپاهوئه، دور از تمدن تصور کند. دستمالش را درآورد و صورتش را پاک کرد. نگاه سریعی به دوروبَر انداخت تا ببیند آیا در معرض دید کسی هست یا نه، بعد خم شد و کفش‌های مشکی‌اش را از غبار سرخ‌رنگ پاک کرد. دستمال را با دقت طوری تا کرد که اگر آن را دوباره از جیب درآورد، قسمت کثیف آن مخفی باشد. سپس آهی کشید و قدم‌زنان به‌طرف مدرسۀ کارگزاری رفت.»

aysan
۱۴۰۱/۱۰/۱۶

تا بخش سوم گوش دادم و به دلیل عدم جذابیت نتوانستم ادامه دهم.

زمان

۱۱ ساعت و ۵۱ دقیقه

حجم

۹۸۷٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۱۱ ساعت و ۵۱ دقیقه

حجم

۹۸۷٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۱۰۵,۰۰۰
۷۳,۵۰۰
۳۰%
تومان