دانلود و خرید کتاب صوتی کافه اروپا
معرفی کتاب صوتی کافه اروپا
کتاب صوتی کافه اروپا نوشته اسلاونکا دراکولیچ، نویسنده و روزنامه نگار اهل کرواسی است. دراکولیچ، روند تجربیات خود را در یادداشتهایش از حکومتهای کمونیستی اروپای شرقی، فردگرایی و اروپا شرح میدهد. این کتاب با ترجمه نازنین دیهیمی و صدای نگار اسماعیلی منتشر شده است.
درباره کتاب کافه اروپا
کافه اروپا مقالات نویسنده بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ است که در روزنامهها و نشریات مختلف منتشر شده است. همه مقالات کتاب حول موضوع زندگی در کشورهای اروپای شرقی پس از فروپاشی شوروی و انحلال حکومتهای کمونیستی بلوک شرق میگردند و نویسنده به واکاوی موضوعاتی میپردازد که مخاطب میتواند بهراحتی با آنها همذاتپنداری کرده و همراه شود.
دراکولیچ در دنیای غرب چنان شهرت و محبوبیتی پیدا کرده که همه نوشتههایش به انگلیسی و دیگر زبانهای اروپای غربی ترجمه می شود. دراکولیچ سه رمان هم نوشته است: «هولوگرام های هراس»، «پوست شیشهای» و «طعم مرد».
این روزنامه نگار و نویسندهٔ کروات که پیش از این کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» از او منتشر شده است در این مقالات شرحی از زندگی مردم اروپای شرقی در سالهای پس از فروپاشی کمونیسم و تجربهٔ مردم کرواسی پس از استقلال این کشور را بررسی کرده است.
دراکولیچ تصویرگر تیزبین جوامعی در حال گذار است. روایتهای او با جزئیاتی شگفت، تامل برانگیز و صمیمی، شبیه نامههایی است که دوستی برایمان نوشته است. نامههایی که تصویری ملموس از همهٔ تناقضها، سردرگمیها و تحولاتی به دست میدهد که مشخصهٔ دوران گذار به دموکراسی است.
مقالات گیرا و جسورانهٔ دراکولیچ در واقع تلنگری است به شهروندان کشورهای اروپای شرقی پس از کمونیسم، برای اینکه مسئولیت نقشی را که در جامعهٔ مدنی جدید برعهده دارند، بپذیرند.
دراکولیچ ریشهٔ بسیاری از مشکلات کنونیشان را در این میبیند که مردم این کشورها تحتتاثیر سالها زندگی در حکومتهای توتالیتر مسئولیت فردیشان را به کلی فراموش کردهاند. او میگوید، «ما مردم دنیای کمونیسم هنوز از نظر سیاسی مثل کودکانی نابالغ هستیم، نیازمند پدری که از ما مراقبت کند تا دیگر لازم نباشد خودمان مراقب خودمان باشیم.»
شنیدن کتاب کافه اروپا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کافه اروپا
ظاهرا شهر وین در صوفیه علاقهمندان زیادی دارد، چون در این شهر حداقل دو «کوندیتورا» یا کافهـ قنادی به نام وین وجود دارد. از پشت شیشه یکیشان، که در بلوار تزار لیبراتور است، میتوانی آدمها را ببینی که پشت میزهای کوچک گرد چدنی، که سفید رنگشان زدهاند، نشستهاند. قهوهای که در این کافه سرو میشود، آن قهوه سنتی نیست که نامش «قهوه بلغاری»ست، (یا ماکادونیای ترک، صربستانی، یا یونانی بسته به اینکه کجا مینوشندش). دانههای قهوه بلغاری را نرمنرم آسیاب، و بعد در ظرفهای کوچک برنجی دَم میکنند. در این کافه، قهوه به شکل دیگری آماده میشود. آن را در فنجانهای بزرگ با خامهای که خوب زده شده سرو میکنند، و رویش پودر دارچین یا سس شکلات میریزند؛ درست مثل قهوههای وین. بهعلاوه انواع مختلفی از کیکها و تارتهای «وینی» در یک قفسه شیشهای کنار هم ردیف شدهاند، و نور یک چراغ دراز نئونی بر آنها میتابد، که رنگ زرد کیک خامهـ وانیلی را سبز مینمایاند و تهرنگ خاکستری مهوعی به هلوها و توتفرنگیهای روی تارتها میدهد. این کیکها عمرا به پای کیکهای واقعی وینی نمیرسند؛ آن کیکهای رنگارنگ پرمایه و مجلل. در واقع هیچ چیزِ این کافه یادآور آن پایتخت اروپای غربی نیست جز نامش.
آن یکی کافه «وینی» سر و شکل بهتری دارد. جمعوجور است و رنگ دیوارهایش صورتی روشن و شیرقهوهای. جوانکها پشت میزهای گرد مرمر مصنوعی نشستهاند و بیشترشان مشغول نوشیدن چای هستند، چون احتمالاً این تنها چیزیست که با وضع جیبشان جور درمیآید ــ قیمتها هم در این کافه «وینی» است. اما یک چیزش خوب است؛ همراه با چای بیسکویت کوچکی هم در یک بشقاب کاغذی به مشتری میدهند که گمان میکنم تقلیدی از شیوه سرو چای در وین باشد. رعایت چنین آدابی در این بخش از دنیا، بسیار جدید است.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب خوانی خیلی گرم و دلنشین بود،ممنونم🙏🏻