نشر ایهام

دختر پشت پنجره

دوستت دارم امضای من است

من یک قلب قدیمی‌ام

چهره‌ات شبیه نخستین روزهای جمهوریت بود

بدبینی خوش‌بینانه

مغز خود را دوباره برنامه‌ریزی کن

بنویسید هوا بارانی‌ست

دلرباعی

معشوقه‌ی فرانسوی

تک زنگ

زیر انگشت‌های تشریح

مردی که به تبعید خودش تن داده

اتاق قرمز

محرمانه

استمرار تازگی

بی عشق، بی وطن

هنوز عشق

تابوت

غروب مردمک ها

ازهم‌ریخته

جای تمام آن ها

نامه های بدون گیرنده

وقتی که پادشاه ببازد

اتاق قرمز

عروس استانبول

اتوبوس آبی

خدای هفده ساله

دختر پشت پنجره

من بیمار توام

نظاره‌گر باران

شروع قصه‌مون کی بود؟

معشوقه‌ی فرانسوی

کنج فیروزه‌ای

تو مخاطب همه‌ی انگشتان اشاره‌ای

تاریک‌تر از سیاه

بدبینی خوش‌بینانه

کبوترباز

جاشوی فانوس‌دار

مردی که منم

مغز خود را دوباره برنامه‌ریزی کن

دوستت دارم امضای من است

من یک قلب قدیمی‌ام

بنویسید هوا بارانی‌ست

دختر پشت پنجره

بدبینی خوش‌بینانه

تک زنگ

محرمانه

مردی که منم

مغز خود را دوباره برنامه‌ریزی کن

گنجشک‌ها قرار ملاقات دارند

غروب مردمک ها

چهره‌ات شبیه نخستین روزهای جمهوریت بود

تاریک‌تر از سیاه

دمی با فردوسی

معشوقه‌ی فرانسوی

خدای هفده ساله

تبرئه در باران ۲

زخم

مردی که به تبعید خودش تن داده

بی عشق، بی وطن