کتاب عروس استانبول
معرفی کتاب عروس استانبول
کتاب عروس استانبول نوشتهٔ گلسرن بودایجی اوغلو و ترجمهٔ پریسا آزادمنش است. نشر ایهام این اثر معاصر ترکیهای را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی روایتی رمانمانند از نویسندهای روانپزشک است.
درباره کتاب عروس استانبول
کتاب عروس استانبول (Istanbullu Gelin) حاوی یک روایت رمانمانند معاصر ترکیهای از زبان یک روانپزشک به نام گلسرن بودایجی اوغلو است. این کتاب که بر اساس داستانهای واقعی و بر پایهٔ مسائل روانشناسی نوشته شده، ۱۴ فصل دارد. این رمان شما را با دختری ساکت، آشنا و همراه میکند که اصلاً سعی نمیکند زیبا باشد. همانطور که سکوت میکند، داستانهای فراموش شدهای که درمانگر از بخشهای خصوصی تاریخ مییابد، سرازیر میشود؛ رمزوراز فرعون جوان (توت عنخ آمون)، تحلیل قدرت در شخصیت هیتلر و فروید، روابط عاشقانهٔ زنان متأهل در قرن هجدهم که آن را «هنر نجوا» نامیدند، سرنوشت طلسمانهٔ «تزارینا کاترین» با لباسشویی و حضور فاحشه، داستان زندگی غم انگیز «اوا پرون» و «پرنسس سوریا» و... . پس از اینها است که سکوت شکسته میشود. داستان دختر شروع میشود؛ داستانی که با درد و وحشت و غمش همهچیز را تحتالشعاع قرار میدهد. دختر جوان و زشترو با آشکارشدن داستانش، به یک شاهزادهخانم زیبا تبدیل میشود.
سریال «عروس استانبول» بر اساس این رمان ساخته شده است. نام اصلی این رمان در ترکیه، «به زندگی برگرد» بوده است.
خواندن کتاب عروس استانبول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ترکیه و قالب روایت رمانمانند پیشنهاد میکنیم.
درباره گلسرن بودایجی اوغلو
گلسرن بودایجی اوغلو در سال ۱۹۴۷ در آنکارا به دنیا آمد. در سال ۲۰۰۵ بزرگترین و اولین و تنها مرکز روانپزشکی ترکیه را در آنکارا به نام «madalyon» تأسیس کرد. در سال ۲۰۱۱ اولین کتاب خود به نام «برگرد به زندگی» را به چاپ رساند که داستان این کتاب موضوع سریال معروف «عروس استانبول» شد. ویژگی اصلی قلم این نویسنده این است که در درجهٔ اول او یک روانشناس است و بعد نویسنده. او تلاش دارد تا مسائل روانشناسی را در قالب داستان مطرح کند تا خواننده علاوه بر لذتبردن از روایت، خود را بهجای شخصیتهای داستان که همگی واقعی هستند بگذارد و ضعفهای شخصیتی آنها را در خود پیدا کند و ریشهٔ بسیاری از مشکلات خود را بیابد تا با واقعیتهای رفتاری خود روبهرو شده و اشتباهات شخصیتهای داستان را در زندگی واقعی خود تکرار نکند.
بخشی از کتاب عروس استانبول
«این اواخر همه کارهایمان را کنسل کردهایم، من و تونا دستبهدست هم داده به آلا کمک میکنیم، چون پیشنهاد من برای رفتن به خانهای دیگر را قبول کرد. به دوستانم در کلینیک گفتم، با املاکیها صحبت کردند. همه با هم بهدنبال خانه مناسبی برای آلا هستند. علاوه بر این در زمینههای دیگر هم از تونا کمک خواسته بود. بهخاطر اینکه تا به امروز اصلاً به آرایشگاه نرفته، از تونا خواسته بود بار اول کنارش باشد. تونا هم با کمال میل قبول کرد. من با شنیدن این فوراً با آرایشگرم اسماعیل تماس گرفتم و از او خواهش کردم هر کاری لازم است برای آلا انجام دهد. بعد هم با تونا رفتند. تونا امروز صبح با آبوتاب تعریف کرد اما نمیخواهم تا خودش را ندیدهام نظری بدهم.
من هم کمی هیجانزدهام. حرفهایی که در خانه زده بود من را هم بهاندازه او تحتتأثیر قرار داد. فکر کنم امروز هم بقیه را تعریف خواهد کرد. بازهم غم و اندوه در اتاقم پرسه خواهد زد. در بهآرامی باز میشود و آلا خجالتزده سرش را داخل میآورد. بادقت نگاهش میکنم. موهایش را حسابی کوتاه کردهاند. بههمریختگیهای کجومعوج روی سرش کاملاً از بین رفته. بهخاطر اینکه موهایش بعضی جاها پرپشت و بعضی جاها کمپشت است، کلهاش شبیه لاستیک ترکیده است. رنگ موهایش هم تغییر کرده؟ بله! موهایش بلوطی کمرنگ بود، الان رنگ شکلاتی شده. چند تار مو روی پیشانیاش میافتد، بقیه پشت گوشش جمع شده. مدل موی یک دختر جوان این است!... اما تغییر دیگری هم در او وجود دارد. فقط مو اینقدر انسان را تغییر نمیدهد. دوباره با دقت نگاهش میکنم و متوجه باریک شدن ابروهایش میشوم. آفرین به اسماعیل. خیلی جدی کارهای او را انجام داده. آن ابروها چه بودند، مثل جنگل!
- خوش آمدی آلا! چقدر زیبا شدهای!»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۴۲ صفحه