کتاب سالمندی موفق
معرفی کتاب سالمندی موفق
کتاب سالمندی موفق اثری از دنیل جی. لویتین با ترجمه مینا صفری است. این کتاب که براساس کاوشهای یک عصبشناس از قدرتها و قابلیتهای ما نوشته شده است، رویکرد و بینشی تازه را درباره سالها و دهههای پایانی عمر در اختیارمان قرار میدهد.
درباره کتاب سالمندی موفق
شاید برای بسیاری از افراد رسیدن به دهههای پایانی عمر و سنین سالمندی با ترس همراه باشد. سبک زندگی ناسالم، شیوع بیماریهای مختلف و همچنین تبلیغات همه و همه سبب شدند تا این سنین به عنوان سنین نه چندان دلچسب معرفی شوند و آدمها را از آن رویگردان و ترسان کنند. اما دنیل جی. لویتین در کتاب سالمندی موفق قرار است دیدگاه ما را به سالمندی تغییر دهد. او در این کتاب با ترکیب علوم اعصاب و روانشناسی، نگاه ما را به دهههای پایانی عمر تغییر میدهد. او در این اثر با کمک و استناد به رشتههای علمی گوناکون در پی اثبات این مسئله است که پیری صرفاً یک دوره زوال نیست بلکه مرحله رشد منحصربهفردی است که مانند شیرخوارگی یا بلوغ، الزامات و مزیتهای خودش را دارد.
دنیل جی. لونیتن به ما نشان میدهد که چگونه پیرشدن ما به چه چیزهایی بستگی دارد. او از دو جریان موازی نام میبرد: اولین جریان، تلاقی چند عامل است که به دوران بچگیمان برمیگردد؛ و عامل دوم به رفتار ما و تغییر دادن عادتهای فردیمان وابسته است. در حقیقت کتاب سالمندی موفق در پی این است که انتخابهای ما را برایمان واضحتر کند. آیا دوست داریم سالهای پایانی عمر را لنگلنگان و پشت خمیده و وارفته بگذرانیم یا با ذهن چابک و بدنی سالم و سلامت به دیار باقی بشتابیم؟
کتاب سالمندی موفق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب سالمندی موفق هم کتابی برای سالمندان است و هم برای تمام آنهایی است که دوست دارند جوان باشند و جوان بمانند. ما به شما پیشنهاد میکنیم که این کتاب را بخوانید و هدیه بدهید، خصوصا به کسانی که میخواهید در کنارشان پیر شوید.
درباره دنیل جی. لویتین
دانیل جوزف لویتین در سال ۱۹۵۷ در سانفرانسیسکو به دنیا آمد. او، دانشمند علوم اعصاب، روانشناس شناختی، نویسنده و موزیسین آمریکایی _ کانادایی است که تابهحال کتابهای «تأثیر موسیقی بر مغز»، «جهان در شش ترانه» و «ذهن سازمان یافته» را منتشر کرده است.
بخشی از کتاب سالمندی موفق
بوکر تی. واشینگتن زمانی نوشت که «شخصیت و نه شرایط»، انسان را میسازد. رالف والدو امرسون نوشته است: «هیچ تغییری در شرایط نمیتواند معایب شخصیتی را اصلاح کند.» با اینکه داستان یا شعر خوب را شخصیت (کاراکتر) آن میسازد، در واقعیت کمتر از آنچه تصور میکنیم به واسطه ویژگیهای شخصیتی شکل میگیریم و بیشتر از آنچه متوجه باشیم به واسطه شرایطی که زندگی به ما تحمیل میکند و پاسخهایمان به آن شرایط، شکل میگیریم. خیلی خوب میشد اگر میتوانستیم این شرایط را از به شدت زیانآور تا به شدت سودمند درجهبندی کنیم؛ اما آنچه این کار را نشدنی میکند تفاوتهای فردی ما در نحوه واکنش به مسائل است. بعضی از کودکانی که والدینشان آنها را رها کردهاند (یا این طور احساس میکنند) ممکن است بعداً در جامعه افراد کاملاً سالم و درستکاری شوند اما بقیه آنها میشوند قاتلهای تبر به دست. تابآوری، سرسختی و قدردانی برای چیزهای کوچک در زندگی (مثلاً «حداقل هنوز غذایی دارم که بخورم») ویژگیهای شخصیتی هستند که بین مردم به طور یکنواخت تقسیم نمیشوند.
ما فکر میکنیم ژنها فقط روی ویژگیهای فیزیکی مثل رنگ مو، رنگ پوست و قد تأثیر میگذارند. اما ژنها روی ویژگیهای ذهنی و شخصیتی مانند اعتماد به نفس، میل به همدردی و میزان دگرگونی هیجانی ما نیز تأثیر دارند. با دقت به اتاقی پر از کودکان یک ساله نگاه کنید. آشکارا بعضی آرامتر، بعضی مستقلتر، بعضی پرسروصداتر و بعضی ساکتتر از بقیه هستند. والدینی که بیشتر از یک بچه دارند از اینکه شخصیت فرزندانشان از آغاز چقدر با هم فرق دارد حیرت میکنند. من با احتیاط اشاره کردم که ژنها روی خصلتها اثر دارند ولی اثرشان مثل حکاکی روی سنگ نیست. ژنها دیکته نمیکنند که چطور باشید اما مجموعه قیود و محدودیتهایی را برای چگونگی شکلگیری شخصیت به وجود میآورند. ژنتیک، حکم لایتغیر نیست؛ صفتهایی که ژنهای ما در آنها نقش دارند، همچنان باید از جادههای پر پیچ و خم و غیرقابل پیشبینی فرهنگ و فرصت عبور کنند. بهترین توصیف برای صفات مختلط یا صفات کمّی این است که خصوصیات پدیداری هستند که نمیتوانید آنها را از روی یک ژن واحد یا حتی مجموعه بزرگی از ژنها بخوانید؛ چون اینکه ژنها در طول زمان خودشان را چگونه بیان میکنند در شکلگیری خصلتها به عنوان یک واقعیت اجتماعی سرنوشتساز است.
حجم
۹۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۱ صفحه
حجم
۹۰۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۷۱ صفحه