دانلود و خرید کتاب بازگشت مسلم گروه تحقیقاتی احیاء
تصویر جلد کتاب بازگشت مسلم

کتاب بازگشت مسلم

انتشارات:نشر معارف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بازگشت مسلم

کتاب بازگشت مسلم نوشته گروه تحقیقاتی احیا است. کتاب بازگشت مسلم که نشر معارف منتشر کرده است زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی است.

درباره کتاب بازگشت مسلم 

اسلام دینی حکیمانه و دستوری خالی از مصلحت و راز و رمز است؛ مخصوصاً راز و رمز اجتماعی ندارد. طبق یکی از دستورهای اسلامی، بعد از مرگ هر فرد مسلمان، بر دیگران واجب است که بدن او را به ترتیبی مخصوص غسل دهند، در جامه‌هایی پاک کفن کنند، سپس نماز بخوانند و دفن کنند. این مسائل با حکمت‌هایی همراه است که در این مقال نمی‌گنجد. این دستور یک استثنا دارد و آن استثنا شهید است. از این دستورها فقط حکم خواندن نماز و دفن‌کردن برای شهید اجرا می‌شود؛ اما غسل و شست‌وشو یا کندن لباس‌های دوران زندگی و پیچیدن در جامه‌ای دیگر به ترتیب خاص، ابداً. این استثنا خود راز و رمزی دارد. نشانهٔ این است که روح و شخصیت شهید آن‌چنان پاک و وارسته شده که در بدنش و در خونش و حتی در جامه‌اش اثر گذاشته است. این کتاب روایت زندگی یک شهید از جان گذشته است. 

خواندن کتاب بازگشت مسلم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به زندگی شهدا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بازگشت مسلم

. آن‌زمان‌ها مثل حالا نبود، سختی زیاد داشت. الان همه چیز عوض شده است. دوران کودکی ما خیلی متفاوت بود. مثلاً وقتی ده‌ساله یا کمتر از آن بودیم، به چیزهایی فکر می‌کردیم که اصلاً متعلق به این دنیا نبود. برای آن دنیا، فکر و زندگی می‌کردیم؛ برای آخرتمان! من در بلاد بامیان کشور افغانستان رشد کردم و اهل آنجا هستم. یادم می‌آید هفت یا هشت‌ساله بودم که دههٔ محرم روضه می‌گرفتیم. غیر از این روزها، به‌ندرت مراسمی داشتیم. تاسوعا و عاشورا مراسم بود. آقا که روضه می‌خواند، ما هم گریه می‌کردیم و به زمان امام حسین (می‌رفتیم. در ذهنمان مجسم می‌کردیم که چه شده، حضرت زینب (چه کشیده، حضرت علی‌اصغر (و حضرت علی‌اکبر (چگونه به شهادت رسیدند و...! آن‌قدر غرق در آن تصورات می‌شدیم و اشک می‌ریختیم که بزرگان و اطرافیان ما تشر می‌زدند که چه خبر است؟! چرا این‌قدر گریه می‌کنید؟! مگر شویتان مرده؟! آن جمله‌ها هنوز در ذهنم هست. هیچ‌وقت نباید چنین جملاتی به ما می‌گفتند و ذوق دینی و علاقه‌مان به ائمه (را کور می‌کردند. نباید طعنه می‌زدند که در دل ما بماند و از کار خوبی که انجام می‌دادیم، زده شویم. باید ما را به‌خاطر همان عقیدهٔ خوبمان تشویق می‌کردند و اگر عقیدهٔ بدی داشتیم، راهنمایی‌مان می‌کردند. من آن موقع کوچک بودم و الان که به این سن رسیده‌ام، هنوز آن صحنه‌ها در ذهنم مانده است و با خود می‌گویم: «لابد کار بدی کرده بودم که آن فرد به من تشر زد.» خدا را شکر آن تشرها اثر بدی نگذاشت؛ ولی منی که در عاشورا گریه می‌کردم و به یاد مصائب ائمه (در آن روز غمگین بودم، با آن طرز برخورد، دیگر خجالت می‌کشیدم گریه کنم. می‌ترسیدم و خجالت می‌کشیدم از اینکه اشک‌هایم را کسی ببیند و مرا برای گریه‌کردن‌هایم مسخره کند. عقاید و باورها و تقوا و ایمانمان در گذشته قوی‌تر بود. آدم‌های آن زمان پیشرفت و رفاه امروز را نداشتند؛ اما انسان‌هایی ساده بودند و حتی اگر سواد نداشتند، عقایدشان محکم بود. پدر من طلبه و آدم باسوادی بود. من با عقل خودم در همان کودکی، دست به دامان ائمه(می‌شدم و در گرفتاری‌ها از آن‌ها مدد می‌خواستم و می‌گفتم: «یا امام رضای غریب! کمک کن». سختی‌های زیادی کشیدم و مشکلات بسیاری دیدم؛ اما توکلم بر خدا بود و نجات پیدا می‌کردم. شنیده بودم که می‌گفتند برای حل مشکلات فلان‌دعا را بخوان یا فلان‌غسل را انجام بده یا قرآن بخوان. من هم با ذهنیت خودم این کارها را انجام می‌دادم تا مشکلم حل شود. بماند که آن موقع حمام و آب بهداشتی نبود و برای انجام غسل مستحبی، از آب گودال استفاده می‌شد. سختی‌اش را به جان می‌خریدم تا اعتقادم را اجرا کنم. گرچه سنی نداشتم و در ده‌سالگی به این سطح از باور رسیده بودم، دو رکعت نماز حاجت خواندم و خدا کمکم کرد. همهٔ این‌ها در اثر تربیت بزرگ‌ترهایم بود که با وجود سواد کم، فکر صحیح و عقیدهٔ والا داشتند. دلشان و عقایدشان پاک بود. حالا دوره و زمانه به‌عکس شده است و هرچه جلوتر می‌رویم، عقاید سست‌تر می‌شود.


ليل
۱۴۰۰/۱۰/۱۷

روحش شاد

حجم

۳۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۳۹۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان