«هیچ جامعهای را نمیتوان چنان طرحی از همکاری دانست که انسانها به معنی حقیقی داوطلبانه و به انتخاب خود در آن شرکت جسته باشند؛ هر
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
«یک انسان عاقل ساختاری را تنها بدان خاطر که سرجمع جبریِ سودها را بیشینه میکند بیتوجه به تأثیرات پایداری که بر منافع و حقوق اساسی او به جای خواهد گذاشت نمیپذیرد»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
رالز هشدار میدهد که هر شرحی از عدالت که در رابطه با جوامعْ بهترین باشد ممکن است برای وضعیتهای بزرگتر یا کوچکتر بهترین نباشد.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
نظریهٔ غایتگرایانه نظریهای است که در آن «خیر را مستقل از حق تعریف میکنند و سپس در تعریف حق میگویند: حق آن چیزی است که خیر را بیشینه کند»
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانهترین راهحل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آنها را در خود داریم؛ یعنی اینها وظایف یا تکالیفی هستند که بهخودیخود نمیتوانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه بهصورت فرضیهای چه به دیگر صورتها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانهترین راهحل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آنها را در خود داریم؛ یعنی اینها وظایف یا تکالیفی هستند که بهخودیخود نمیتوانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه بهصورت فرضیهای چه به دیگر صورتها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲
احتمالاً خیرخواهانهترین راهحل این است که بر واژهٔ «طبیعی» در ترکیب «تکلیف طبیعی عدالت» تأکید کنیم. فکر پشت آن این است که وظایف یا تکالیفی وجود دارد که ما بدواً آنها را در خود داریم؛ یعنی اینها وظایف یا تکالیفی هستند که بهخودیخود نمیتوانند از یک جور منبعِ پیشینی مثل توافق داوطلبانه نشئت گرفته باشند، حال چه بهصورت فرضیهای چه به دیگر صورتها.
کاربر ۳۷۱۳۸۳۲