کتاب قتل در میدان کاج
معرفی کتاب قتل در میدان کاج
کتاب قتل در میدان کاج نوشته محمد شهریاری، مجموعه چند داستان کوتاه است که بر اساس واقعیت نوشته شدهاند.
محمد شهریاری یکی از قضات ویژه قتل عمد است. او در این کتاب چهار داستان کوتاه به نامهای قتل در میدان کاج، واقعیت تلخ، وسوسه شیطانی و عروسکهای نیمه سوخته را نوشته است. این داستانها زمینه جنایی و پلیسی دارند و بر اساس واقعیت و پروندههای حقیقی نوشته شدهاند.
کتاب قتل در میدان کاج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانهای جنایی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
بخشی از کتاب قتل در میدان کاج
آقاي بهروز گرانقدر با توجه به شكايت شاكيه خانم پريوش صالحي، گواهي پزشكي قانوني، اعترافات شما و ساير قرائن، اتهام شما مبني بر ايراد ضرب و جرح با چاقو و توهين و فحاشي تفهيم شد. آخرين دفاع خود را بيان كنيد:
سرم را پايين انداختم. سكوت دادگاه را فرا گرفته بود. زيرچشمي پريوش را نگاه
ميكردم. صورتش هنوز آثار كبودي داشت. يك لحظه نگاهش را به نگاه من انداخت و بعد با گفتن الفاظي توهين آميز، احساس تنفرش را به من نشان داد.
ـ آقاي گرانقدر! صحبتي، مطلبي به عنوان آخرين دفاع نداري؟
ـ نه جناب قاضي تقاضاي بخشش و عفو دارم. عصباني بودم...
پريوش بلند شد و داد زد: بخشش، عفو، همش كلمات تكراري. آقاي قاضي ايشان تا كي مي خواهد عصباني باشد و تاوان اين عصبانيت را صورت و بدن من بدهد؟ اين دفعه سوم است كه اين اتفاق مي افتد. اين دفعه دست به چاقو هم شد و يك ضربه با چاقو زد. خدا رحم كرد كه به جاي حساس بدنم نخورد والا الان بايد به اتهام قتل محاكمه مي شد. من از دست او آسايش و امنيت كاري و اجتماعي ندارم. آن از محل كارم كه آبروي مرا جلو كارمندان و در و همسايه برده است، اين هم از زندگي شخصي ام كه با توهين و كتك و شكنجه و آزار روحي و جسمي همراه است. وضعيت جسمي ام را هم كه خودتان مشاهده مي كنيد. تقاضا دارم اشد مجازات را براي ايشان در نظر بگيريد.
ـ ايشان مدعي هستند كه همسر شما هستند، درست است؟
ـ نه دروغ است. مدركش كو؟ عقدنامه، صيغه نامه چيزي دارد؟ با حرف كه نمي شود.
خير سرمان قرار بود ازدواج كنيم، اما با اين وضع ايشان مشكل دارد. صالحيت ندارد. وقت و بي وقت مزاحم من است. بچه ده ساله ام شب ها از ترس او خوابش نمي برد. اينقدر اين شخص خطرناک است كه از ترس به او احترام مي گذارند. جاي ايشان پشت ميله هاي زندان است نه بيرون.
پريوش اين حرفها را زد و بعد با عصبانيت دادگاه را ترک كرد. قاضي هم ختم محاكمه را اعلام كرد و من هم دستبند به دست از همان راهي كه آمده بودم به زندان برگشتم. چند تا از هم بندي ها كه وضعيت مرا مي دانستند به سمتم آمدند و پرسيدند چي شد؟ رضايت داد؟
سرم را به علامت نه تكان دادم و رفتم گوشهاي نشستم. رضا كه ميهمان هميشگي زندان بود، به سمت من آمد و گفت: پسر! مي دانستم عرضه نداري رضايت بگيري...آنقدر مغرور و از خودراضي هستي كه نتواني زبانت را بچرخاني و با چند كلمه دل آن ضعيفه را به دست بياوري و رضايت بگيري... حاال بنشين تا حكمات بيايد. دو سال حبس به اضافه ۳۰ ميليون تومان ديه به خاطرآثار هنري كه روي بدنش گذاشتي در انتظارت است. اين مجازات تكبر و غرورت است. نوش جانت باد، تا تو باشي حرف ديگران را گوش كني.
حجم
۵۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۵۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
از اونجایی که من عاشق کتاب های جنایی در حوضه قتل هستم خیلی برام جذاب و لذت بخش بود چهار داستان جالب و باحال که به نظر من داستان اول از همشون جذاب تر بود از طرفی هم خیلی ناراحت کننده بود
کتاب ۳۷۴ از کتابخانه همگانی ، چهار داستانِ خواندنی. ان شاءالله از این موارد، عبرت بگیریم!
بیشتر برای اینکه واقعیه و جنبه آموزنده داره توصیه میکنم یاد میده که یه لحظه غفلت و اشتباهات کوچیک میتونه چه فجایع جبران ناپذیری به بار بیاره
کتاب خیلی خوبی بود.از اون جایی که براساس واقعیته جذابیت زیادی داره و آموزنده ست.هرچند واقعا تلخه.
بدترین چیز درباره ی این کتاب اینکه داستان نیستند... همشون واقعیت دارند...مقتول ها... قاتل ها... داستان نیستند که اگه حالت رو بهم زد بگی.... اشکال نداره.. داستان بود.. واقعیت زندگی آنقدرها هم بدنیست.. خلاصه اینکه بعصی ها واقعا از حیوون هم بدترن.واقعیت
مثل خوندن صفحه حوادث روزنامه بود. به نظرم داستان پردازی ضعیف بود و با بیان بهتر و منسجم تر میشد همین خاطرات رو جذاب تر ارائه کرد.
جنایت های واقعی، نمیشه بهش امتیاز بالایی داد بیشتر شبیه گزارش قتله که در قالب داستان کوتاه ارائه شده وحشتناکه بخصوص داستان دوم تصورشم هم دردناکه!
تاثیر برانگیز بود
بسیار زیبا و خواندنی از واقعیت های جامعه.به امید روزی که هیچگاه چنین حوادثی رخ ندهد
این کتاب عالی بود از نویسنده اش ممنونم