کتاب عزم راه
معرفی کتاب عزم راه
کتاب عزم راه نوشته مهدی جمشیدی مطالعهای پیرامون بیانیه گام دوم انقلاب است. نویسنده در این کتاب به بازخوانی مفهومی رویداد انقلاب اسلامی و تبیین راه طی شده در چهل سالگی انقلاب میپردازد.
درباره کتاب عزم راه
نویسنده در کتاب عزم راه همچنین در ده فصل به مسائلی از جمله: تقدم انقلاب باطنی بر انقلاب سیاسی اجتماعی، تنظیم نظم جدید مبتنی بر مبانی اسلام و منفک از نظم متقدم قبلی، فهم و تفسیرهای متفاوت از مفهوم انقلاب، جریانات مسلط فکری و مبانی نظری این جریانات، راه یافتن اقتصاد محوری در مناسبات انقلابی، اهمیت حفظ و چگونگی پاسداشت ارزشهای انقلابی و احیای آن در سطوح مختلف جامعه و... میپردازد. در نتیجه بر آن است تا راه حلی برای برون رفت از وضعیت استحاله مفهوم انقلاب ارائه دهد. این کتاب به علاقهمندان حوزه مطالعات فرهنگی و تاریخی معاصر پیشنهاد میشود.
مهدی جمشیدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است و پیش از این نیز آثاری از ایشان در حوزههای فرهنگ پژوهی، مطالعات انقلاب اسلامی و علم اجتماعی اسلامی منتشر شده است.
خواندن کتاب عزم راه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به مسائل انقلاب و فعالان حوزه فرهنگی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عزم راه
ازجمله آفتها و آسیبهایی که ممکن است بیانیهٔ رهبر انقلاب با آن مواجه شود؛ برخوردهای «سطحی» و «کممایه» و «بیثمر» با آن است. یعنی چهبسا گفتهها و نوشتههایی منتشر شوند که هیچگونه «ارزش افزوده» و «نتیجه» ای به دنبال نداشته باشند و تنها، دربارهٔ بیانیه و معطوف به آن باشند. روشن است که چنین مواجههای، نهفقط نافع نیست؛ بلکه حتّی ممکن است مضر هم باشد؛ چون از «منزلت» بیانیه در چشم و نظر مخاطبان، فرو میکاهد و «اعتبار» آنرا مخدوش میسازد. ازاینرو، باید دقّت و تأمّل کرد که چگونه بایست با بیانیهٔ رهبر انقلاب مواجه شد و باید دربارهٔ آن چه گفت و چه کرد؟ آیا باید دربارهٔ آن، سخنان کلّی و قشری گفت؟ آیا باید آن را ستود و به تجلیل و تکریم اندیشهٔ رهبر انقلاب پرداخت؟ آیا باید بیاعتنا به جهتگیریهای رهبر انقلاب، نظرات خود را باز گفت؟ آیا باید به تلخیص بیانیه پرداخت؟ من بر این باورم که هیچیک از این نوع مواجهات، کارساز و کارپرداز نیست و نمیتواند گرهی را بگشاید و راهی را پیشِ روی ما باز کند. ما باید بهگونهای به بیانیهٔ رهبر انقلاب بپردازیم که درخور شأن حکمی ایشان است؛ ولی افسوس که اغلب از این حقیقت، غافلیم و دلمشغولیهای دیگری داریم.
چگونگی عملیات، فرع بر شناخت «جغرافیای مسئله» است
برایِاینکه بتوانیم نحوهٔ مواجههٔ خود را با بیانیهٔ رهبر انقلاب صورتبندی کنیم؛ باید ابتدا «جغرافیای مسئله» را بشناسیم و بیابیم که بیانیهٔ ایشان، در چه منطقهای قرار دارد و چه موضع و موقعیتی دارد تا در اثرِ این شناخت، دریابیم که معطوف به آن، چه عملیاتی از ما ساخته است. درواقع، باید از «افق بالا» به بیانیه بنگریم و «مناسبات» و «موقعیتها» را مشخص کنیم و درنهایت، تصمیم بگیریم که باید چه عملیاتی را در چه موقعیتی انجام دهیم:
تیغ چوبین را مَبَر در کارزار
بنگر اوّل تا نگردد کار، زار
(مثنوی معنوی، دفتر اوّل، بیت ۷۱۴)
برایاینکه چنین تصویری ارائه شود؛ مفاهیم پنجگانهای را مطرح میکنیم:
«سیاستهای کلّی»؛ که عبارت است از همین قبیل نوشتههای رهبر انقلاب. درحقیقت، شأن و وظیفهٔ ولی فقیه این است که سیاستهای کلّی نظام اسلامی را تعیین و به مسئولان ابلاغ کند و همگان نیز موظف هستند که خود را با این سیاستها، منطبق و همسو گردانند. سیاستهای کلّی نظام اسلامی، اوّلاً از سنخ «سیاست» هستند؛ یعنی متضمن «بایدها» و «تجویزها» و «هنجارها» هستند که از واقعیتها و آرمانها برمیخیزند. ثانیاً «کلّی» هستند؛ یعنی جهتگیریها و رویکردهای «اساسی» و «بنیادی» را مشخص میکنند؛ نه جزئیات و موارد خُرد را. ثالثاً، ناظر به «نهادهای حکومتی» هستند و رفتارهای آنها را طراحی و تعریف میکنند.
«نظریه»؛ که معطوف به سیاستهای کلّی است و مفاهیم و مقولات آن را، به زبان و ادبیات علمی، بازسازی میکند و جامهٔ معرفت علمی بر آن میپوشاند.
حجم
۳۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۴۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه