کتاب تاب آوری
معرفی کتاب تاب آوری
کتاب تاب آوری اثری از اریک گریتنز و هاوتون میفلین هارکوت است که با ترجمه بهزاد شوقی، مرضیه مطهر بذال و سیده مریم نبوی در اختیار دارید. این کتاب خرد سخت به دست آمده برای بهتر زندگی کردن را در اختیارتان قرار میدهد.
درباره کتاب تاب آوری
تاب آوری مفهومی است که به ما برای بهتر زندگی کردن کمک میکند. شاید در برابر سختیهایی که همیشه در مقابلمان قرار میگیرند، بشکنیم. شکستهای زندگی شخصی و کاری ما را خمیده کنند. اما چگونه میتوانیم دوباره قد راست کنیم؟ قطعا همه ما آدمهایی را دیدهایم در زندگیشان سختیها و ناملایمات واقعی وجود دارد. اما همچنان قوی، محکم و استوار هستند و تزلزل از خودشان نشان نمیدهند. آنها چه ویژگی خاصی دارند؟
این ویژگی و در حقیقت تمام آنچه که قرار است در این کتاب بخوانیم، تاب آوری نام دارد. این ویژگی را میتوان اینطور بیان کرد: خردی برای بهتر زندگی کردن که سخت به دست آمده است. اریک گریتنز و هاوتون میفلین هارکوت در این کتاب ما را با این خرد آشنا میکنند و به ما کمک میکنند تا کیفیت زندگی خود را با کمک تاب آوری، بالا ببریم.
کتاب تاب آوری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به مطالعه کتابهای حوزه روانشناسی و موفقیت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاب آوری
وقتی دیدم شماره زک واکر روی تلفنم افتاده، ضربان قلبم کمیکند شد. تاریک و دیر وقت بود و من داشتم در بزرگراهی در مرکز میسوری حرکت میکردم، تصور کردم تماس گرفته است که بگوید یکی دیگر از دوستانمان ـ همکلاسی کلاس آموزش تکاوری/ تخریب زیرآبی پایه BUD/S-237- کشته شده است. من و واکر در یک کلاس آموزشی در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ در کالیفرنیای جنوبی بودیم. و خاطرات مشترک زیادی با هم داشتیم، با هم خدمت کردیم و با هم درد کشیدیم. بعد از فارغالتحصیلی، او به ساحل شرقی رفت و من در ساحل غربی ماندم. در سال ۲۰۰۴ برای چند دقیقه او را دیدم. واکر از افغانستان برگشته بود و در کادر آموزشی کار میکرد و وقتی برای آموزش چندروزهی عملیات دریایی به سندیهگو آمده بود تصادفاً او را دیدم. روز شلوغی بود. هر دوی ما در مسیرهای مختلفی میدویدیم – و به جزء آن چند دقیقه، یازده سال بود که واکر ندیده بودم. هیچ خبر بدی در مورد هیچ یک از دوستانمان وجود نداشت و من از این بابت خوشحال بودم؛ اما واکر از من درخواست کمک میکرد و این چیزی نبود که من انتظار داشته باشم.
در کلاس انسانهای سرسخت، واکر یکی از سر سختترینها بود. بچهای از خانوادهی در کالیفرنیای شمالی، او از آن نوع آدمهایی بود که –اگر چه به شکل مرتب، اصلاح شده با یونیفورم اتو کشیده و پوتینهای واکس زده بود – اما بازهم به نظر میرسید که ریش دارد و از جنگل فرار کرده است و بعد از کشتی گرفتن با شیرکوهی، پر از گل و خون است. این به این معنی نیست که او در هر حالی کثیف است – بلکه به این معنی است که نمیتوانی سرسخت بودن را از او پاک کنی. واکر همچنین از آن آدمهایی بود که هر کاری را برای شخصی که دوستش دارد انجام میدهد. مردم دوست داشتند بگویند: «او لباسش را از تنش در میآورد و به تو میدهد» یا «به خاطر تو از دیوار آجری بالا می رود» واکر کاملاً چنین انسانی نبود. اگر واقعاً به لباسی نیاز داشتید، او از دیوار آجری بالا میرفت، لباس را از تن فرد ثروتمندی در میآورد، دوباره از دیوار بالا میآمد و لباس را به شما که استحقاقش را داشتید میداد، او تصمیم میگرفت. میخواست بداند چه چیزی عادلانه است و حق چیست و تمایل داشت تا برای آن بجنگد.
چیزی که در مورد واکر- و اکثر افرادی که در کلاس ما بودند- حقیقت داشت این بود که او میتوانست دویست یا حتی دو هزار سال پیش زندگی کاملاً شادی را داشته باشد. او یک کامیون داشت اما نیازی به آن نداشت. او پوتین داشت اما میتوانست با پایبرهنه وسط آتش برود؛ و این به این معنی نیست که او بدون ابزارهای تجملی مدرن قادر به زندگی است، بلکه به این معنی است که حتی برای فردی در دههی سوم زندگیاش، حس تشخیص اخلاقی با حال و هوای دوران باستان داشت. او به عمل و وفاداری اعتقاد داشت.آیا تاکنون فکر کردهاید، «اگر روزی در تنگنای واقعی قرار داشته باشم، میتوانم با .... تماس بگیرم»، امیدوارم در زندگیتان فردی مانند زک واکر داشته باشید.
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
ترجمهای بسیار بسیار بسیار بد.