کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی
معرفی کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی
کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی یک رمان بلند از اریک امانوئل اشمیت است که با ترجمه محمد همتی منتشر شده است. این کتاب دو داستان دارد یکی زندگی آدولف هیتلر رهبر نازیهای آلمان و دیگری داستانی خیالی از زندگی هیتلر اگر زندگیاش تغییر میکرد.
درباره کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی
این کتاب روایتی جذاب است از دو زندگی که کمک میکند هم هیتلر را بشناسید و هم ببینید زندگی میتوانست سرنوشت دیگری را هم بسازد.
تا به حال به زندگی آدولف هیتلر از زاویهای دیگر نگاه کردهاید؟ میدانستید او نقاشی چیره دست بوده، گیاهخوار بوده و در زندگی الکل و مخدر مصرف نمیکرده است. آدولف هیتلر در آغاز جوانی و بسیار به نقاشی علاقه داشته و در آزمون دانشگاه هنر شرکت میکند و رد میشود، همین موضوع او را به عضویت در حزب نازی میکشاند و سرنوشت دیگری را برایش میسازد.
در کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی دو ماجرا به شکل موازی پیگیری میشود و ما سرنوشت دو هیتلر را میخوانیم، هیتلری که در آزمون نقاشی قبول نمیشود و به سمت حزب نازی میرود و هیتلری که در آزمون دانشگاه هنر قبول میشود و به دانشگاه میرود. این رمان جذاب دو روایت موازی را پیش میگیرد و خواننده را به دنیای تازهای از تاریخ و ادبیات میبرد.
خواندن کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی و رمان تاریخی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب آدولف هـ؛ دو زندگی
آدولف به ســرعت با آنها همگام شــد و بيرون رفت. با آنها هماهنگ بود. جزء گروه بود. هنوز پا از آکادمی بيرون نگذاشــته، متوجه جوانكی شــد که تک و تنها ميان سرسرای وسيع ايستاده بود و بیصدا به پهنای صورتش اشک میريخت.
در يک آن، حس دلســوزی به ســراغ آدولف ه. آمد، تا آمد با خودش بگويد بيچاره، گويي قند در دلش آب شــد. موج ســهمگين شــادی بار ديگر او را در بر گرفت، قویتر از بار اول. از آن لحظه شــادمانیاش دوچندان شد: شادی پيروزی و شادی شكست نخوردن. آدولف ه. تازه در میيافت که خوشبختی از بدبختی ديگران جان میگيرد.
ً باز به جمع دوســتانش پيوســت. آيا اصلا اهالی وين خبر داشتند، جوانهايی کــه آن بعــد از ظهــر از کنارشــان رد میشــوند، جمعــی از نوابغ جوان شهرشـان هســتند؟ آدولــف با خــود گفت که بايد صبور بــود، عاقبت روزی ايــن را خواهند فهميد.
کافهی کانتر غرق در غريو شادی بود و پيمانهها در خروش و غوغا پر و خالی میشـد. آدولف ه. تا پيش از آن اين اندازه میگساری نكرده بود. آن شب بالاخره مرد شده بود. او و دوستانش مدام به هم میگفتند که هنرمندان بزرگی خواهند شد و بیهيچ ترديدی قرنشان را متحول خواهند کرد؛ حتا بنا کردند به بدگويی از استادان قديمی. آن شــب، شــبی تاريخی بود. آدولف ه. بی وقفه مینوشيد، همانند نوازندهای که میکوشيد با جمع هماهنگ باشد و با آنها درآميزد.
نخســتين بار بود که در زندگيش نه روياروی ديگران که در کنارشــان ايستاده بود و عرض اندام میکرد. هرچند از ســال پيش که در آزمون رد شــده بود به انتظار نشســته بود تا ديگران هم او را آن چنان که خودش میپنداشــت، بشناســند، اما از ســالها پيش از آن خود را نقاش میدانســت و هرگز در اين تصور ذرهای ترديد به دل راه نداده بود! ديگر بخت به او رو کرده بود. از امشــب اجازه داشــت دوســتانی برای خودش داشته باشد. چنين بود که نوشيد و نوشيد.
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۳۶ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۳۶ صفحه
نظرات کاربران
قطعیت دادن به وقوع دو حالت احتمالی در زندگی و فهم وقایعی که به دنبال هر سرنوشت احتمالی بر انسان می گذرد ، همیشه جذاب است . حال اگر به قلم امانوئل اشمیت و درباره ی هیتلر باشد ، حتما
هیتلر خوب، هیتلر بد. دو داستان در راستای همدیگر در حال شکلگیری است، و تصمیمگیری ها از کجا ابعاد زندگی انسان رو تحت تاثیر قرار میده.
یکی از بی نظیرترین کتاب هایی که خوندم
اگر هیتلر در آکادمی هنر قبول می شد سرنوشت خودش، آلمان، جهان، قوم یهود، هولوکاست، اسرائیل و فلسطین احتمالا طور دیگری می شد. نویسنده هوشمند و زبردست کتاب دو زندگی آدولف ه را به موازات هم و با زیبایی تمام
کتاب جالبی هست بخونید
بی نظیر و فوق العاده