دانلود و خرید کتاب هنوز هم من جوجو مویز ترجمه مریم مفتاحی
تصویر جلد کتاب هنوز هم من

کتاب هنوز هم من

نویسنده:جوجو مویز
انتشارات:نشر آموت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هنوز هم من

کتاب هنوز هم من، نوشته‌ی جوجو مویز، پایانی جذاب برای دو عاشقانه‌ی پیش از خود، من پیش از تو و پس از تو، است: لوئیزا کلارک جوان حالا باید تصمیمات مهمی برای زندگی عاشقانه‌اش بگیرد.

هنوز هم من از پرفروش‌ترین کتاب‌های ۲۰۱۸ و بهترین کتاب داستانی سال از نظر کاربران سایت گودریدز است. این اثر را با ترجمه مریم مفتاحی منتشر شده است.

درباره‌ی کتاب هنوز هم من

هنوز هم من، داستان لوئیزا کلارک است. دختر جوانی که روزی به عنوان یک پرستار وارد خانه‌ای اشرافی و ثروتمند شد و چند وقت بعد، با قلبی شکسته و دلی دردمند، از آنجا بیرون آمد. لوئیزا که عاشق ویل، پسر ثروتمندی که پرستاریش را می‌کرد شده بود، حالا با آن دختر جوانی که وارد خانه شده بود، خیلی فرق داشت. لوئیزا چیزهایی یادگرفته و دیده بود که اگرچه نتوانسته بود، سرزندگی ذاتی او را، بگیرد، اما او را به زنی عاقل و پخته تبدیل کرده بود. لو می‌داند که با کسی آشنا خواهد شد که زندگی اش را زیرو رو می کند، این فرد او را یاد دوستی می‌اندازد و این یادآوری آزار دهنده خواهنده بود. لو نمی‌داند چه کند، ولی می‌داند هر تصمیمی بگیرد، اوضاع دیگر مثل سابق نخواهد بود. آیا او باید به تجربه‌های جدید «بله» بگوید و با بیرون آمدن از منطقه امن خود پذیرای چالش‌های جدیدی شود؟ لو می‌خواهد بداند اگر عاشق کسی هستی،آیا برای داشتنش باید از رویاهایت دست بکشی؟

هنوز هم من را پایانی دلنشین و حسن ختامی عالی برای دو عاشقانه‌ی پیشین خود می‌دانند. با طنزی عجیب و قدرتمند که در نوشته‌های جوجو مویز وجود دارد و همین جذابیت کتاب را چندین برابر می‌کند.

خواندن کتاب هنوز هم من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر دو کتاب پیش از این اثر را خوانده‌اید، این کتاب را هم از دست ندهید.

درباره‌ی جوجو مویز

جوجو مویز با نام کامل پائولین سارا جو مویز، در ۴ اوت سال ۱۹۶۹ در لندن، انگلستان متولد شد. او در دانشگاه به تحصیل در رشته‌ی روزنامه‌نگاری پرداخت. جوجو مویز از سال ۲۰۰۲ شروع به نوشتن رمان‌های عاشقانه کرد. آثار او در سراسر دنیا خواننده دارد و به بیش از یازده زبان مختلف ترجمه شده‌اند. معروفیت او در ایران به دلیل انتشار کتاب من، پیش از تو بود که تا به حال بارها تجدید چاپ شده است. از کتاب‌های مشهور او که به زبان فارسی هم ترجمه شده‌اند می‌توانیم به من، پیش از تو، پس از تو، میوه‌ خارجی، دختری که رهایش کردی، یک به علاوه‌ یک و هنوز هم من اشاره کرد.

بخشی از کتاب هنوز هم من

نیتن گفت:

ـ نه. بلیط تئاتر، رستوران، یا این که لباس‌هایت را کدام خشک‌شویی بدهی. اینجا خیابان پنجم هست. خدایا. توی لندن پس چی‌کار می‌کردی؟

خانوادهٔ گاپنیک در طبقه دوم و سوم یک ساختمان آجرقرمز با معماری سبک گوتیک و متراژی ششصدوپنجاه مترمربع سکونت داشت و در آن بخش از نیویورک ساختمان دوبلکس کم‌نظیری بود که نسل‌اندرنسل در خانوادهٔ ثروتمند گاپنیک دست‌به دست شده بود. نیتن به من گفت ساختمان لوری تقلیدی بود از ساختمان مشهور داکوتا در مقیاسی کوچک‌تر و یکی از قدیمی‌ترین ساختمان‌های آپر ایست ساید.بدون کسب رضایت هیئت‌مدیره ساختمان، که آن هم سرسختانه برهرگونه تغییری مخالفت می‌کرد، خرید و فروش آپارتمان‌های آن ساختمان ممکن نبود. جایی که مجتمع‌های آپارتمانی پرزرق‌وبرق این سو و آن‌سوی پارک با آن رستوران‌ها و باشگاه‌های ورزشی و استخرهای مخصوص کودکان محل سکونت نوکیسه‌هایی مانند اعضای الیگارشی روسی، ستارگان پاپ، غول‌های چینی و بیلیونرهای تکنولوژی بود، ساکنان ساختمان لوری علاقه‌مند به همان سبک‌های سنتی بودند.

این آپارتمان‌ها نسل به نسل گشته و ساکنانش به سیستم لوله‌کشی دهه ۱۹۳۰ خو گرفته بودند، برای تغییراتی فراتر از تعویض کلید برق جنگ‌ودعواهای لفظی مفصلی می‌کردند و تغییر و تحولات نیویورک را در اطراف خود نادیده می‌گرفتند، درست مثل وقتی که آدم یک گدای تابلو مقوایی به‌دستی را در خیابان نادیده می‌گیرد.

وقتی به سمت بخش خدمتگزاران می‌رفتیم، من آپارتمان دوبلکس شیک و مجلل را با آن کف پارکت و سقف بلند و پرده‌های ضخیم و طرحدار قدی از نظر گذراندم. بخش مستخدمین که در انتهای طبقه دوم در یک راهروی باریک و دراز منتهی به آشپزخانه واقع بود، فضایی بی‌قاعده و باقیمانده‌ای از سال‌های دور بود. ساختمان‌های جدید و بازسازی‌شده فاقد بخش مستخدمین بودند: خدمتکارهای زن و پرستارهای بچه با قطار از نیوجرسی یا کویینزمی‌آمدند و بعد از تاریکی هوا برمی‌گشتند. اما خانواده گاپنیک از همان ابتدای ساخت ساختمان این اتاق‌های کوچک را در اختیار داشته‌اند. این اتاق‌ها غیرقابل فروش و غیرقابل تغییر کاربری و طبق اسناد و مدارک متعلق به مالک اصلی آپارتمان بودند و چیزی بیشتر از انباری نبودند، برای همین جایتعجب نداشت اگر انباری تلقی می‌شدند.

نیتن در اتاقی را باز کرد و وسایلم را زمین گذاشت.

ـ اینجاست.

معرفی نویسنده
عکس جوجو مویز
جوجو مویز

جوجو مویز، نویسنده رمان مشهور من پیش از تو، در ۴ اکتبر ۱۹۶۹ در میدستون انگلستان به دنیا آمد. در دوران کودکی، مویز کتاب ولوت ملی اثر انید باگنولد را خواند و خواندن این کتاب باعث شد او در دوران کودکی احساس کند می‌تواند به چیزهایی بزرگ‌تر از آن‌چه در آن زمان فکر می‌کرد، دست‌ پیدا کند.

مریم
۱۳۹۹/۱۰/۲۴

لطفا این کتابو توی طاقچه ی بی نهایت قرار بدین،این کتاب هم مانند جلدهای قبل زیباست ونمیتونی ناتمام رهایش کنی

نهال
۱۳۹۹/۱۱/۱۳

این کتاب رو نسبت به دو جلد قبلی بیش تر دوسش داشتم😉🙃😊☺🙂😇😍😍😍🤗🤗🤗🤗

negin
۱۴۰۰/۰۳/۲۲

جوجو مویز بعد از موفقیت کتاب "من پیش از تو" ، صرفا اومد یه سرهم بندی کرد و خیلی عجله ای انگار،کتاب "پس از تو" رو منتشر کرد،خیلی الکی و بدون کشش و جذابیت! اصلا هیچ شباهتی به کتاب قبلیش نداشت

- بیشتر
:)
۱۴۰۰/۰۶/۰۹

با خوندن پس از تو یکم از روند ماجرا و شیوه داستان دلسرد شدم و اصلا فکر نمی کردم که جوجو موینز این کتاب و ادامه بده اما هنوز هم من واقعا عالی بود😍 به اندازه من پیش از تو شیرین

- بیشتر
النا59
۱۴۰۱/۱۰/۲۷

مطمئنا یکی از معمولی ترین کتابهای جو جو مویز هست. متاسفانه کتابهای فوق العاده این نویسنده به اندازه این سه گانه معروف نشدند. صدرصد اسب رقصان و ستاره درخشنده بسیار قوی تر از این سه گانه هستند. والبته جلد اول این سه گانه

- بیشتر
mary
۱۳۹۹/۱۰/۲۰

فوق العاده است

negar_a
۱۴۰۰/۰۵/۱۰

ترجمه و نگارش عالی، به اندازه ی من پیش از تو جذاب بود🙃

آرزو
۱۴۰۰/۰۲/۰۲

کتابی جذاب که همه اصول داستان نویسی در آن رعایت شده و فراز و نشیبهای جذابی دارد

Maria barati
۱۳۹۹/۱۱/۱۲

ازخوندنش لذت بردم ولی نسبت به دوتا کتاب اولی یخورده ضعیف تره بعضی فصلاش خسته کننده بود. درکل خوبه😉

کاربر 7081326
۱۴۰۳/۰۷/۲۲

کاش زندگی واقعی هم همین قدر پر از تجربه های شیک و موفق بود ولی افسوس….

صحبت با او مثل ایستادن کنار پنجره‌ای مشرف به دشتی سرسبز و خرم بود.
faeze
چه حُسن اتفاقی که آنها نیز متقابلا عاشقش شوند. با خودم فکر کردم اطرافیان آدم چه نقش بزرگی در شکل‌گیری شخصیت آدم دارند، به همین دلیل، ما باید اطرافیانمان را با دقت زیاد انتخاب کنیم. با همهٔ این اوصاف، در نهایت شاید مجبور شوی دیگران را از دست بدهی تا خودت را پیدا کنی. به سام فکر
کاربر ۴۹۲۹۴۰۰
صحبت با او مثل ایستادن کنار پنجره‌ای مشرف به دشتی سرسبز و خرم بود.
faeze
توی اتاق انتظار که شبیه سالن انتظار هتل‌های لوکس بود، نشستم. یک پزشک میانسال ایرانی معاینه‌ام کرد که شاید دلسوزترین و دقیق‌ترین پزشکی بود که به عمرم می‌دیدم. وقتی صورت‌حساب را که منشی آقای گاپنیک پرداخت کرد دیدم، گاز سگ را فراموش کردم و در عوض فکر کردم الان است که غش کنم. وقتی به خانه رسیدم، دیدم اگنس هم در جریان ماجرا قرار گرفته است. ظاهرآ توی ساختمان سر زبان‌ها افتاده بودم. اگنس سرخوشانه گفت: ـ باید شکایت کنی! پیرزن مخوف دردسرسازی است. آن سگش هم که خیلی خطرناکه. مطمئن نیستم با سکونت در یک ساختمان مشترک جایمان امن باشد. به مرخصی نیاز داری؟ اگر می‌خواهی بروی مرخصی، من می‌توانم بابت
کاربر ۴۹۲۹۴۰۰

حجم

۴۴۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۱۳ صفحه

حجم

۴۴۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۱۳ صفحه

قیمت:
۱۶۶,۵۰۰
۱۱۶,۵۵۰
۳۰%
تومان