دانلود و خرید کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان حسن فیاد
تصویر جلد کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

معرفی کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان نوشتهٔ حسن فیاد و سعید پورعظیمی است و نشر ثالث آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

ابراهیم گلستان ( -۱۳۰۱)، کارگردان، نویسندهٔ شهیر ادبیات فارسی و مترجم است. از روزگارِ رفته گفت‌وگویی است از حسن فیاد با ابراهیم گلستان پیرامون اندیشه، زندگی هنری و آثار وی.

ابراهیم گلستان همیشه به گفته‌های تند و تیز و صریحش معروف است. او صد سال تاریخ ادبیات معاصر را در ذهن خود ضبط کرده و دربارهٔ هر شخص معاصری که از او بپرسند، پاسخی روشن و دقیق می‌دهد. به حاشیه نمی‌رود و با کسی تعارف ندارد. بنابراین گفت‌وگوهایش همیشه جالب و خواندنی‌اند. البته بستگی دارد پرسش‌کننده چه کسی باشد. حسن فیاد در این کتاب سعی کرده است دربارهٔ شخصیت‌های مهم و تاثیرگذار معاصر از گلستان بپرسد و نظر او را درباب بسیاری مسائل بداند. اگر می‌خواهید نظر گلستان را دربارهٔ شخصیت‌هایی چون فروغ فرخزاد، احمد شاملو، جلال آل احمد، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و... بدانید این کتاب را بخوانید.

خواندن کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شخصیت و آثار ابراهیم گلستان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ابراهیم گلستان

ابراهیم گلستان (Ebrahim Golestan) بی‌تردید از پیشتازان ادبیات و سینمای مدرن ایران به شمار می‌آید. نقش برجسته‌ی او در تحول ادبیات داستانی فارسی، ترجمه‌ی آثار مهم جهانی و همچنین ساختن فیلم‌های نوآورانه و جسورانه، جایگاهی خاص و ممتاز برای او در فرهنگ معاصر ایران ایجاد کرده است. گلستان در حوزه‌ی داستان‌نویسی، با سبک ویژه و فرم‌هایی متفاوت از دیگران، به‌نوعی پیوندی میان سنت‌های ادبی گذشته و رویکردهای مدرن برقرار کرد. آثار او از جمله فیلم‌های مستند و داستانی، تصویری نو از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایران ارائه دادند که در زمان خود بی‌سابقه بودند. اگرچه ابراهیم گلستان برای همیشه ایران را ترک کرد، آثار او همواره بر زبان‌ها جاری است و نه‌تنها بر هم‌نسلان خود تأثیر عمیقی گذاشته، بلکه نسل جوان امروز نیز به شگفتی آن‌ها پی برده‌اند. درباره ابراهیم گلستان و آثارش در صفحه این نویسنده در طاقچه بیشتر بخوانید.

بخشی از کتاب کتاب از روزگار رفته؛ چهره به چهره با ابراهیم گلستان

تجربه شما از ... آشنایی با چوبک و هدایت و آل احمد چگونه بود؟

از ته شروع کنم. آل احمد قصه‌نویس نبود. قصه‌هایی که نوشته، قصه نیستند. از همه این‌ها قصه‌نویس‌تر چوبک بود. هدایت قصه بوف کورش هست که فرم مدرن دارد، بقیه قصه‌ها همان قصه‌های ساده عمومی هستند؛ مثل قصه‌های قرن نوزده فرانسه، مثل قصه‌های قرن نوزده روسیه. ولی چوبک به عنوان قصه‌نویس آگاه‌تر به مسائل مملکت بود. مسائل نه با حساب آنالیزهای جامعه‌شناسی، نه. تجربه شخصی‌اش این‌جوری بود. کم‌تر از هدایت تعصب داشت در مورد بعضی چیزها. آدم‌ها را می‌شناخت، تا حد زیادی. این تجربه من است. البته، خُب من سال ۱۳۲۱ با هدایت آشنا شدم تا آخرین باری که دیدمش، دو سه ماه قبل از رفتنش به اروپا بود. من آبادان که بودم مرتب در ربط بودم باهاش، می‌نوشتم، با هم رابطه داشتیم. وقتی می‌آمدم تهران، واضحه. مرد خیلی فوق‌العاده‌ای بود، نجابت درجه اول داشت؛ ولی چوبک زنده‌تر بود. آل احمد چیزی نبود....

از نویسندگان خارجی چه کسانی مورد توجه شماست یا کارشان را دوست دارید؟

خیلی‌ها هستند. خُب، واضحه که خیلی‌ها هستند: استاندال، ویکتور هوگو، موپاسان، فلوبر. گردن‌کلفت‌ترین نویسنده‌ای که کلمه را به کار برده باشد و پشت کلمه تمام انسانیت را درک کرده باشد، هیچ‌کس مثل شکسپیر نیست. شکسپیر! چی بگویم من به شما دیگر؟ در زبان فارسی از نظر شناختن انسان، دو تا هستند که وحشتناک گردن‌کلفت هستند: یکی سعدی است و یکی هم مولوی است. از بین منقدین آن‌هایی که در زمان معاصر هستند، هیچ گفتگو ندارد که هفت هشت ده سر و کله از همه بالاتر بدیع‌الزمان فروزانفر است، پیداست. اگر بخوانید می‌بینید دیگر چی‌چی هست. فروزانفر به لحاظ هم احاطه‌اش بر مطلبی که نقد می‌کند، هم بر عمق و دیدش و هم با نگاه دایره‌ای گِردِ سیصد و شصت درجه‌ای در حد توانایی فکر و موجودی محیط.

R B
۱۴۰۱/۱۲/۱۱

با ابراهیم گلستان روزهایی دمخور بودم که استخوان هایم زیر فشارهای روزگار ترق ترق صدا می کردند، قدم هایم لرزان بودند و چشم هایم جهان را تیره و تار می دیدند. گلستان همچون کوه بلندی که همه دامنه ها و

- بیشتر
AbolFazL
۱۳۹۷/۰۷/۱۹

تو حرفاش گاهی تناقض دیده می‌شه به نظر من، نظرای جنجالی هم داره راجع به آدمای دیگه که معروف‌ترین‌شون شاملو، آل‌احمد و نجف دریا‌بندری هستن، ولی یه گفتگوی جذاب و خوندنیه راجع به ادبیات و سینما، من که دوست داشتم.

Hamidy
۱۴۰۰/۰۴/۱۴

ابراهیم گلستان آدم بزرگی است در هنر معاصر کسی که در داستان و فیلم کار های نوی کرده، البته با شاملو و خیلی های دیگر خوب نیست می توانی با او موافق نباشی اما خواندن آرا و افکارش برای آگاهی

- بیشتر
.
۱۴۰۲/۰۶/۰۷

سالهایی که دانشجوی فیلمسازی بودم فیلم‌ها و آثار ابراهیم گلستان این غول سینمایی منحصر به فرد رو به شکل جدی پیگیری می‌کردم. در اون زمان چند وقتی با آقای پورعظیمی به دلایلی هم اتاق بودم و گویا همون روزها روی

- بیشتر
شعار بدهم و بروم روی پشت بام عربده بکشم و زنده باد و مرده باد بگویم، این‌ها توی سیستم فکری من نبود و نیست.
AbolFazL
وقتی حرف می‌زند آدم، با کمال تأسف، خواننده ایرانی جوری بار آمده که فکر می‌کند این حرف‌ها را از روی حُب و بُغض می‌زند آدم. اصلاً حُب و بُغضی وجود ندارد این‌جا.
AbolFazL
همه پول‌هایی که به دلار می‌گرفتم به صرفم بود و تو بازار آزاد می‌فروختم؛ چون دلار سه تومان بود. اگر دلار را در بازار آزاد می‌توانستم بفروشم، دلاری بیست تومان بود. خُب، طبیعی است که آن بهتر بود. بیست تومان هم بیش‌تر. بیست و چهار تومان هم من دلار فروختم
Mohammad Hossein gholizade
دیدم افکارم تطبیق می‌کند با حرف‌هایی که این‌ها می‌گویند و می‌زنند. رفتم توی حزب کار کردم. خیلی هم کار کردم. به کسی هم مربوط نیست که این کارها را کردم یا نکردم.
AbolFazL
چون برای حساب بازکردن باید در محل باشی که حساب باز کنی؛ در نتیجه قرار شد که من بگویم پول‌ها را بگذارید به حساب یک آشنای دیگر، به حساب جو مازندی. هیچی دیگر. پول‌ها به حساب او می‌رفت. ده هزار و هفتصد دلار پیشش جمع شد و مازندی یکمرتبه همه را خورد و نداد به من. آره، حسودیش شد که قصه دیگری دارد.
Mohammad Hossein gholizade
گیر هم آوردم که زاهدی می‌خواست تماشا بکند، دادم به سپهبد زاهدی، که خیلی هم به من محبت داشت. وقتی فهمید که من پسر پدرم هستم، چون رفیق خیلی نزدیک پدرم بود، خیلی به من محبت کرد و این محبتش به من سبب حسودی یارو شد، مازندی. با هم رفته بودیم و برای همین هم پول‌های مرا خورد. آن‌وقت هم ده هزار و هفتصد دلار در سال ۱۹۵۳ خیلی پول بود. وقتی زاهدی من را بغل کرد که تو پسر تقی هستی، و ها ها ها! و این را مازندی دیده بود و دیده بود که مصدق هم به من محبت کرده، او هم به خاطر پدرم بود دیگر. آره حسودیش شد.
Mohammad Hossein gholizade

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۱٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان