کتاب پداگوژی انتقادی در ایران
معرفی کتاب پداگوژی انتقادی در ایران
کتاب پداگوژی انتقادی در ایران از مجموعه کتابهای اولدوز، با نگاهی انتقادی به موضوع ایدئولوژی، پول، طردشدگان میپردازد. این اثر به همت حسام حسینزاده منتشر شده است.
«اولدوز» مجموعه مطالعات میانرشتهای درباره آموزش عمومی و آموزش عالی بوده و در پیوند با آن، درباره کودکان و نوجوانان است. این مجموعه بنا دارد از مسائل این حوزه صورتبندی اجتماعی بهدست دهد.
درباره کتاب پداگوژی انتقادی در ایران
کتاب پداگوژی انتقادی در ایران یک جلد از مجموعه ای است که با دغدغه مسائل آموزشی در ایران با نگاهی انتقادی و رهایی بخش شکل گرفته. این کتاب سه فصل به نامهای ایدئولوژی، پول و طرد دارد. سه عاملی که بنیان پداگوژی انتقادی در ایران امروز هستند. ایدئولوژی بر آموزش تاثیر گذار است، کالایی سازی آموزش پیامدهایی در این زمینه به دنبال دارد و وضعیت کنونی طرد آموزشی قابل تامل است.
کتاب پداگوژی انتقادی در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مطالعات در زمینههای آموزش و پرورش از مطالعه این کتاب لذت میبرند.
بخشی از کتاب پداگوژی انتقادی در ایران
ستمدیدگان از دوگانگیای که در باطن وجود آنان مستقر شده است عذاب میکشند. میدانند که با نداشتن آزادی به داشتن وجود اصیل موفق نخواهند شد. با وجود این هرچند در تمنای وجود راستین هستند، از آن میترسند. در عین حال هم خودشان هستند و هم ستمگری که ضمیر او را در درون خود جا دادهاند... این است معمای دوپهلو و غمانگیز ستمدیده که باید در آموزشوپرورش او مورد توجه قرار گیرد. (فریره ۱۳۵۸)
به اعتبار این تحلیل دقیق فریره است که میتوان گفت مسئلهٔ محوری آموزشوپرورش این نیست که «ایدئولوژیک باشد یا نباشد»، بلکه عبارت است از اینکه «کدام ایدئولوژی؟» و از اینجاست که مسیر سخت و طولانی «دعوی حقیقت» آغاز میشود. از کدام زاویه نگریستن به جهان و وضع موجود، از چه حیث «فرموله نکردن» امر سیال اجتماعی و از چه بابت از چالش «شکاف تئوری و عمل» فرارویکردن (Aufhebung).
وضع موجود با تثبیت خود در مقام شرط ضروری و نتیجهٔ کنشهای انسانی، این گرایش را تقویت میکند که تا جای ممکن بهمثابهٔ یک وضعیت تاریخی درک نشود، تا به این اعتبار، هر شکلی از «امکان دگرگونی بنیادین» آن منتفی به نظر برسد. تقویت گرایش مذکور تنها به میانجی یک مفهوم قابل توضیح است و آن «ایدئولوژی» است. بهعبارتی، ما با دست گذاشتن بر این مفهوم، میکوشیم تا سازوکاری را که تداومبخش وضعیت از خلال کنشهای انسانی است، توضیح دهیم.
بخش اعظم صورتبندیای که از نظر خواهد گذشت، در واکنش به کلیشهٔ رایج و جاافتاده دربارهٔ ایدئولوژی، یعنی «ایدئولوژی بهمثابهٔ مجموعهٔ باورها و عقاید» یا «بایدها و نبایدها» است. استدلال خواهم کرد که چنین درک سطحیای، کوچکترین ارتباطی با مفهوم ایدئولوژی ندارد و استفاده از آن یا به قصد «منتفی دانستن هر شکلی از علم» است یا تقلیل سیاستورزی به صِرف «نبرد گفتمانها.»
حجم
۵۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه
حجم
۵۵۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۸ صفحه