دانلود و خرید کتاب داستان زندگی سالم علی‌اصغر احمدی
تصویر جلد کتاب داستان زندگی سالم

کتاب داستان زندگی سالم

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب داستان زندگی سالم

داستان زندگی سالم داستانی درباره ذهن‌مشغولی های پسری دبیرستانی به اسم حسین ردباره سلامت و زندگی سالم است.

درباره کتاب داستان زندگی سالم

حسین احمدی تازه وارد دبیرستان شده است. او هیچ‌کسی را نمی‌شناسد چون مدرسه و محله‌اش عوض شده است. صبح اولین روز مدرسه که در اتوبوس عازم رفتن به کلاس است سوالی  ذهنش را مشعول می‌کند:  راستی چه کسی سالمه، چه کسی بیمار؟ آیا همه آدم‌هایی که ما می‌بینیم، سالمند؟

 این سوال را با خود به کلاس می‌برد و از معلم می پرسد. او به دنبال این است که معنای سلامتی و سالم را ب در برابر بیماری بداند. و منظو او از سلامتی تنها سلامتی جسمی نیست....

خواندن کتاب داستان زندگی سالم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 نوجوانان و جوانان مخاطب این داستان اموزنده هستند

 بخشی از کتاب داستان زندگی سالم

مثل همیشه، احمد و حسین با هم راهی خانه شدند. در تمام این روزها، مسیر برگشت به خانه را با اتوبوس طی می‌کردند؛ آن روز هم مثل روزهای قبل. وقتی سوار اتوبوس شدند، حسین خواست سر صحبت را روی موضوع زندگی سالم باز کند. به این ترتیب گفت: می‌دونی من وقتی به اطرافیانم، تو همین جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم، تو همین شهری که نفس می‌کشیم، نگاه می‌کنم، تفاوت انسان‌ها رو با یک دیگر زیاد می‌بینم. احساس می‌کنم که آدم‌ها علی رغم این که به یک زبون صحبت می‌کنن، با این حال که یک ملیت و مذهب دارند، ولی با هم خیلی فرق دارند. من وقتی صبح‌ها، به صورت همین آدم‌هایی که با هم سوار یک اتوبوس می‌شیم نگاه می‌کنم، می‌بینم عده‌ای از همین مسافرها، به خصوص اونایی که زودتر سوار شدن و جایی برای نشستن پیدا کردن، دارن چرت می‌زنن؛ بعضی از اونا کاملاً خوابن. حتی بعضی از مسافرایی هم که جایی برای نشستن پیدا نکردن، در حالی که از میله وسط اتوبوس آویزون شدن، دارن چرت می‌زنن. از خودم می‌پرسم وقتی اینا صبح رو که اول روزه و موقع سرحالی و سرزندگیه، اینجوری با بی‌حالی شروع می‌کنن، تا آخر روز چه طور می‌خوان رفتار کنن. اصلاً مگه شب نخوابیدن که حالا این جوری تو خوابن. البته اگه یک یا دو نفر تو چرت و خواب بودن، می‌شد بگیم که شب قبل به هر دلیلی نتونستن بخوابن؛ ولی وقتی تعداد زیادی از آدم‌ها رو می‌بینیم که این طوری هستن، دیگه سؤال جدی می‌شه که چرا این قدر بی حالن.

تازه یه چیز دیگه هم هست، اگه به صورت مردم دقت کنی، می‌بینی اکثر قریب به اتفاق اونا، اخم کردن و به ظاهر طوری هستن که با خودت می‌گی با هم دیگه قهرن؛ یا این که با هم دیگه دعوا دارن. کمتر چهره‌ای رو می‌بینی که باز باشه و خنده، رو صورتش باشه. حتی وقتی از کنار یه اتوبوس دیگه رد می‌شیم، وقتی به صورت مسافرای اون اتوبوس نگاه می‌کنم، همین سردی و اخم رو می‌بینم. راستی چرا مردم این طورن؟ شاید اگه از خودشون بپرسیم، تقصیرو گردن هر چیزی بندازن جز خودشون. به نظر می‌رسه مردم سهم خودشونو تو زندگی رو فراموش کرده باشن.

احمد گفت: ببین حسین، تو به نظر می‌رسه خیلی بیش از حد سر تو کارا و مطالب می‌کنی. دیگه آروم آروم داری بین بچه‌ها به عنوان یه بچه مثبت، مطرح می‌شی! مواظب باش زیاد شاخ نشی. بچه‌ها دوست دارن همه مثل خودشون بیشتر دنبال خوش گذرونی باشن. اگه ببینن یکی با معلما، با دفتر، با ناظم و مشاور بیش از حد نزدیک شده و سَر و سِرّی پیدا کرده باشه، اونو بچه مثبت می‌دوننو و بعدش اگه سر به سرش نذارن، زیاد نزدیکش نمی‌شن. اگه این طور بشه، آدم تو مدرسه، بین بچه‌ها، تنها می‌مونه؛ اینم برای ما خوب نیست. ما می‌خوایم چند سال کنار هم باشیمو با هم یه جوری زندگی کنیم. نمی‌شه که با دیگرون یه جورایی خورده حساب و غریبگی داشته باشیم. نمی‌شه که از اونا فاصله بگیریمو شبیه اونا نشیم. ما باید یه جوری رفتار کنیم که زیاد تو چشم دیگرون نباشیم.


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۹۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان