کتاب فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی
معرفی کتاب فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی
فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی تحت نظر آنتونی دی کینگ، مجموعه مقالاتی با موضوع جهانی شدن و شرایط جدید برای اظهار و ابراز هویت انسان است.
درباره کتاب فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی
مقالات این کتاب که توسط نویسندگان مختلف نوشته شده است، برای اولینبار در یک سمپوزیوم یکروزه در ماه آوریل سال ۱۹۸۹، در دانشگاه ایالتی نیویورک ارایه و متعاقباً برای چاپ و انتشار بازبینی و ویراستاری شد. دو سخنرانی اول، دو هفته قبل از گردهمایی اصلی توسط استوارت هال۶ ارایه شد. مقالات مندرج در اینجا حاصل ویرایش اندک متون ضبطشدهٔ نوار است. این گردهمایی با کمکهای رییس و معاون دانشگاه و مدیر تحقیقات و آموزش تحصیلات تکمیلی در دانشگاه پشتیبانی شد.
سه واژه فرهنگ، جهانی شدن و نظام جهانی موضوع مقالات درج شده در این کتاباند. «فرهنگ» چه در شکل مادیاش و چه در شکل نمادینش، عبارت از یک ویژگی است که گفته میشود قوم یا اقوام دارند. جهانیشدن یک فرایند است و «نظام جهانی» یک ساختار، هر یک از این واژهها، هم در این کتاب و هم به طور کلی، مفاهیمی هستند مرتبط با دانش اساسی و بنیادی و البته متمایز و مشخص و نیز مرتبط با تکتک دانشمندان و محققان، حالات و شیوهٔ تحقیق و بررسی و رشتههای علمی و دانشگاهی.
بومیها و جهانیها جهانیشدن و قومیت، هویتهای قدیم و جدید قومیتهای قدیم و جدید، تئوری اجتماعی، نسبیت فرهنگی و مسئلهٔ جهانشمولی، ملیها و جهانیها: آیا چیزی به عنوان فرهنگ جهانی وجود دارد؟، سناریو فرهنگهای حاشیهای مقالات بخش ابتدایی این کتاباند و در بخش بعدی با نام تئوریهای جهانیشدن، هفت مقاله دیگر با عناوین فراسوی همهمههای جهانی، زبان و الگوهایی برای تبادل فرهنگی، دقت در ویژگیهای فرهنگ، جهانیها، شهرها و دنیا، جهانیشدن، جمع شدن و قیاس و جهانی و خاص: تطبیق تئوریهای متضاد فرهنگ میخوانید.
خواندن کتاب فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان و پژوهشگران علوم اجتماعی و جامعهشناسی و پژوهشگران حوزه فرهنگ مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب فرهنگ جهانیشدن و نظام جهانی
بخشی از مقاله فراسوی همهمههای جهانی اثر ژانت ابولقد
چیزی بزرگتر از جهان و موضوعی گستردهتر از فرهنگ نیست، بهویژه اگر در صدد درک این سه مطلب باشید: الف) چگونگی شکلگیری و ایجاد فرهنگ و گردشهای آن توسط سیاست و ویژگیهای ساختاری (والراشتاین)، ب) فرایندهای ارتباط نامنظم و نابرابر این گردشها (هانر) و ج) شکل و محتوای فرهنگ جهانیشدهٔ جدید (رابرتسون). موضوع بحث بسیار وسیع و گسترده بهنظر میرسد. اگرچه من خودم را یک متخصص در جامعهشناسی کلان میدانم، اما میزان بالای انتزاعی بودن بسیاری از مطالبی که برای آمادگیام برای سخنرانی در این جلسه مطالعه کردم، چندان راحت نبود. این موضوع اگر تحتکنترل قرار نگیرد میتواند به همهمهٔ جهانی منجر بشود. از بسیاری از جهات نسبت به نگرشهای اولف هانرتز (و البته استوارت هال که سخنرانیهایش را بعداً مطالعه کردم) احساس بهتری داشتم، زیرا هر دو توجه خاصی به ابهامات و تفاوتهای ظریف موجود در اینباره مبذول میکنند، چرا که این تفاوتها و ابهامات در زندگی افراد مشهود است. بنابراین به این موضوع میپردازم، اما درعینحال مایلم برای درک هر چه بیشتر جریانات مخالف، رویکردهای نرتز را شرحوبسط بدهم چرا که جریان یا گردشی را مطرح میسازد که جریانی است یکطرفه، از مرکز به حاشیه؛ اما حرکتهای بیشتری به طرف مرکز وجود دارد (نکتهای که استوارت هال بهخوبی به آن پرداخته است) و اگر وقت کافی داشته باشم، خواهم گفت که مراکز متعددی در حال افزایش است و تفاوتهای فرهنگی عملاً در حال کاهش است. همین نگرش جهانیشدهٔ خودمان است که چشمان ما را بسته و نمیگذارد ببینیم که چگونه فرهنگهای مراکز در حال ظهور و در حال افزایش در آسیا در داخل محیط خودشان در حال پخش و پراکنده شدن است.
چگونه میتوان از عهدهٔ این موضوع پیچیده برآمد؟ اجازه بدهید به سه مورد اشاره کنم.
اول آنکه، در شهر سُنتی و قدیمی در کشور تونس ــ که نمونهٔ بارزی از یک شهر اسلامی است ــ دو سوق (بازار طولی) از مسجد بزرگ زیتونیا منشعب میشود که همیشه مرکز جغرافیایی شهر را تشکیل داده و به عنوان پایهواساس سازماندهندهٔ این شهر قدیمی به شمار میرفته است. یک سوق از مسجد شروع و به دروازهای ختم میشود که مرکز قدیمی شهر را به شهر تازهتأسیس فرانسوی متصل میسازد و در گذشته سوق اصلی بوده است. سوق دوم از سمت راست به خروجی دیگری از شهر که در گذشته با دیوار محصور بوده منتهی میشود. در طول سالیان، شکاف قابل ملاحظهای در این سوقها به وجود آمده است که میتواند حکایتی پندآموز برای دنیا باشد.
سوق اولی در حال حاضر به صنایع دستی تونس اختصاص دارد؛ محصولات سنتی و غیره. هنوز معماری کمنظیر و ستونهای رنگارنگ خود را حفظ کرده است. نوای فلوت قدیمی و باستانی و سوز و نالهٔ موسیقی عربی پسزمینهای است برای گردشگران اروپایی با شلوارهای کوتاه و تیشرتهایشان که دونفری یا سهنفری آهسته قدم میزنند و به تماشا میایستند و خرید میکنند. به غیر از فروشندگان، تعداد اندکی افراد محلی نیز دیده میشود. سوق دوم که قبلاً اهمیت کمتری داشت حالا به بازار شام میماند؛ شلوغ و پُرازدحام. پُر از زنان پوشیده و باحجاب و دختران جوان تونسی با بلوز و دامن بر تن، مردانی با لباسهای گشاد تا زانو، و با انواع شلوار و پیراهنهای مختلف این سوق پُر از بچه است. تعداد اندکی خارجی را میتوان در آن دید.
پسزمینه در اینجا موزیک راکاندرول است، روی گاریهای دستی پُر است از رادیو ترانزسیتور، ساعت مچی، و لباسهای جین (که بعضی از آنها قبلاً شسته شدهاند)، روسریهای ابریشم مصنوعی، صابون لوکس و پودر لباسشویی اومو. این بازار هانرتز است، یکعالمه کالا. اما توجه داشته باشید که در جهانیشدنِ مصنوعات فرهنگی که هانرتز از آن یاد میکند یک فرایند دوطرفه از شیئینگری در جریان است.
در حومهٔ همین شهر مردان چهارزانو در کارگاههای ساده و پیشپاافتاده روی زمین مینشینند، ظریفکاریهایی را روی کیفهای گوچی۳۶ دستدوزی میکنند. در بیگارخانههای دیگر، زنان به لباسدوزی مشغولاند. این بدون تردید تقسیم کار بینالمللی والراشتاین است همراه با سلطهٔ اقتصادی غیرقابلانکار.
در ادارهٔ آمارگیری تونس ــ یعنی جایی که برای گرفتن اطلاعات آماری رفته بودم (پیرو پیشنهاد سازمان ملل برای هماهنگ کردن و مقایسهٔ آن با اطلاعات مربوط به بیش از صد کشور دیگر) ــ دربارهٔ سازوکارهای انتقال اطلاعات به زبان فرانسوی صحبت میکنیم. سازوکارهایی مانند آی بی ام، کنترل دیتا، نوار هفت یا نُهلبه و غیره. این مهمترین گردش فناوری پیشرفته / ارتباطات، کاملاً جهانی شده، اما در داخل ملت ــ کشور است. این گزلشافت جهانی رابرتسون است. اما فقط تعداد محدودی از آن بهرهمندند. من وجه مشترک بیشتری با این جمعیتشناسان تونسی دارم تا با نظافتچیام، اما نظافتچی من وجه مشترک بیشتری را با من دارد تا با یک کلفَت یا نوکر تونسی.
حجم
۲۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه
حجم
۲۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه