کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد
معرفی کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد
وقتی خدا درمانگر تو باشد کتابی نوشته روانشناس برجسته، دیوید جی لیبرمن است. لیبرمن در این کتاب به شما چگونه عشق ورزیدن به زندگی را آموزش میدهد.
درباره کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد
لیبرمن در این کتاب به شما میآموزد چگونه به خود و زندگیتان عشق بورزید و هیچگاه دچار احساس ناامنی، خشم و اضطراب نشوید و چگونه در دنیای آشفته و پردغدغهی امروزی از آرامش و رضایت واقعی برخوردار شوید.
کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد، با بهرهگیری از خِرد جاودانه و اصول بنیادین روانشناسی، بینشی عمیق دربارهی ماهیت بشر به شما عرضه میکند و آشکار میسازد که چگونه برخلاف فرصتهایی که امروز در اختیار داریم، عدم تسلط بر نفس منجر به انتخاب گزینههای نامناسبی میشود که در نهایت به احساسات منفی و عادات مخرب ختم میگردد...
این کتاب به خوانندگان یاد میدهد چگونه بر خود مسلط شوند و افکار، گزینهها و زندگیشان را در مسیری پربار و مطمئن، آزاد از هرگونه قید و بند، اضطراب و استرس هدایت کنند.
خواندن کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه کسانی که آرامش را خوشبختی واقعی زندگی میدانند.
درباره دیوید جی. لیبرمن
دکتر دیوید جی. لیبرمن، فوق تخصص در رشتهی روانشناسی و بنیانگذار تجزیه و تحلیل پویایی اعصاب است، که انقلابی در درمان کوتاه مدت محسوب میشود. تکنیکهای خارقالعاده و شگفتانگیزش سبب پیشرفت در حوزههای مختلف گردیده و از سوی دولتها، سازمانهای اداری و شرکتهای تجاری معتبر در بیش از بیست و پنج کشور جهان، مورد استفاده قرار میگیرد.
بخشی از کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد
وقتی نتوانیم واقعیت را آنگونه که هست بپذیریم، دچار تضادی درونی به نام ناهمخوانیِ شناختی میشویم. کسانی که کمبود عزتنفس دارند، تحت این فشار روانی، نیازمند این هستند که خود را توجیه کنند. آنها برای این که کمتر زجر بکشند مجبورند دنیا و انتخابهایشان را معقول و منطقی جلوه دهند، تا جایی که از نظر آنان خوب جلوه کردن و حق به جانب بودن مقدم است بر انجام دادن کارِ درست و صحیح.
در واقع این پدیده در درجات مختلف دربارهٔ همهٔ ابنای بشر صدق میکند، زیرا ما انسانها دارای جسم مادی هستیم و بالطبع از منیّت برخورداریم. بنابراین، عزتنفس امری مطلق نیست که مثلاً یک نفر به طور کامل از آن بهرهمند باشد و دیگری کاملاً از آن بیبهره.
برای روشن شدن مطلب تصور کنید که یک ساعت مچی به قیمت پانصد دلار خریدهاید. کمی بعد، در حالی که صفحات مجلهای را ورق میزنید، میبینید که یک ساعت درست شبیه به آن به قیمت سیصد دلار تبلیغ شده است. این کشف باعث میشود به نوعی دچار تضاد احساسی شوید. از طرفی میخواهیم خودمان را خریداری زیرک و آگاه بدانیم، اما آگهی تبلیغاتی خلاف این را به ما نشان میدهد. یا باید بپذیریم که مغبون شدهایم و پول اضافی دادهایم، یا آگهی تبلیغاتی اشتباه است. میزان عزتنفس ما تعیین کنندهٔ روند فکری ما است. اگر از عزتنفس سالمی برخوردار باشیم، به آگهی توجه میکنیم و اگر باور کنیم که صحیح است به این نتیجه میرسیم که اشتباه کردهایم.
حجم
۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه