دانلود و خرید کتاب مرد عمل جورج مندوزا ترجمه مصطفی رحماندوست
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب مرد عمل

کتاب مرد عمل، نوشته جورج مندوزا و ترجمه مصطفی رحماندوست، کتابی خواندنی درباره‌ی هیرپل است. هیرپل مرد عمل است اما قبل از اینکه هرکاری انجام دهد، از خودش کلی سوال می‌پرسد!

درباره‌ی کتاب مرد عمل

کتاب مرد عمل یک داستان کوتاه جذاب و خواندنی نوشته جورج مندوزا است. داستان درباره‌ی مردی اهل عمل به نام هیرپل است که قبل از انجام دادن هرکاری از خودش کلی سوال می‌پرسد. هیرپل مرد عمل است و حسابی باهوش، او تا حالا یکبار هم اشتباه نکرده است. یک روز که نشسته و مشغول خوردن صبحانه است، یک نفر در می‌زند. هیرپل از خودش می‌پرسد: چرا کسی باید در خانه‌ی من را بزند؟ او تصمیم ندارد در را باز کند اما آن طرف هم بیخیال نمی‌شود و به در زدنش ادامه می‌دهد. وقتی هیرپل در را باز می‌کند، می‌بیند یک جعبه‌ی بزرگ پشت در است که نام او را رویش نوشته‌اند. 

جورج مندوزا در کتاب مرد عمل، داستانی کوتاه نوشته است که می‌تواند ذهن جستجوگر و فعال نوجوانان را به فکر کردن و سوال پرسیدن وا دارد. مرد عمل داستان بامزه‌ای دارد که از خواندنش لذت می‌برید. در عین حال این امکان را به شما می‌دهد تا درباره‌ی آن با دوستان، همسالان و نوجوانانی که می‌شناسید، گفتگو کنید. 

کتاب مرد عمل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

همه‌ی نوجوانان از خواندن کتاب مرد عمل لذت می‌برند. اگر دنبال متنی می‌گردید که امکان گفتگو و مشورت با نوجوانان را برایتان باز کند، کتاب مرد عمل انتخاب خوبی برای شما است.

بخشی از کتاب مرد عمل

«هیرپل» مرد عمل بود! به همین دلیل قبل از انجام دادن هر کاری از خودش می‌پرسید: «چرا باید این کار را انجام بدهم؟ برای چی؟ چرا؟» در حقیقت او خیلی اهل عمل بود. او درباره دلیل هر چیز از خودش سوال می‌کرد: هرچیزی که می‌دید، هر چیزی که می‌شنید، هر چیزی که می‌خواند، هر چیزی که احساس می‌کرد، هر چیزی که... البته وقتی هیرپل از خودش می‌پرسید چرا یا برای چه، به جواب‌هایی عقلی و عملی می رسید.

مثلا از خودش می‌پرسید: «وقتی می‌توانم وان حمام را زیر چکه‌های سقف قرار بدهم، چرا باید سوراخ پشت بام را تعمیر کنم؟»

«وقتی می‌توانم روی زمین بخوابم، چرا باید تختخوابم را به هم بریزم و کثیف کنم؟»

«چرا گیاهی بکارم، وقتی که می دانم بعداً باید آن را بچینم؟»

«چرا پنجره‌ای را باز کنم، در حالی که باید باز آن را ببندم؟»

هیرپل از وضع خودش راضی بود. گاهی به خودش می‌گفت: «هیرپل! چرا تو اینقدر باهوشی؟ چرا تو اصلا اشتباه نمی‌کنی؟ چرا همه مثل تو نیستند؟»

نظرات کاربران

عبدالله گیوه چی
۱۴۰۱/۰۱/۱۷

داستانی است تفکر برانگیز و مناسب تسهیلگران فبک. روایت یک مرد عمل ولی به دور از عاقبت‌اندیشی. ترجمه روان و سلیس استاد رحماندوست جذابیتی دو چندان به کتاب داده است.

sharare
۱۳۹۹/۱۱/۲۸

عالی بود

مهدی
۱۴۰۲/۱۲/۲۵

پر از کنایه‌های فرامتنی.

کاربر ۵۱۵۳۷۳۱
۱۴۰۲/۰۲/۲۶

این کتاب بیانگر بی مسئولیتی ست. کسی که هیچ کار نمیکند که هیچ مسئولیتی بر گردن نداشته باشد که هیچ سختی نکشد.

بوک تاب
۱۴۰۱/۱۱/۰۶

چی بگم، سردرنیاوردم چی میخواست بگه... شاید فقط باید در جعبه را باز میکرد...

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان