کتاب خاطرهی آن تابستان داغ
معرفی کتاب خاطرهی آن تابستان داغ
خاطرهی آن تابستان داغ رمانی عاشقانه نوشته سارا هدایت است که داستان دختری به نام الهه را روایت میکند.
درباره کتاب خاطرهی آن تابستان داغ
این کتاب رمانی عاشقانه و پر ماجرا است. در یک تابستان داغ و سوزان دختری به نام الهه آماده تغییری اساسی در زندگیاش میشود. او برای رسیدن به هدف و خواستهاش باید از هفت خوان رستم عبور کند. اتفاق هایی غیرمنتظره او را در کوران حوادثی قرار میدهد که جز خودش کسی قادر نیست او را از این مهلکه خلاص کند...
خواندن کتاب خاطرهی آن تابستان داغ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه دوستداران رمانهای عاشقانه را به خواندن این اثر دعوت میکنیم
بخشی از کتاب خاطره آن تابستان داغ
عصر به اتفاق مادر برای خرید به بیرون رفتیم. در طول مسیر و راه مدام خداخدا میکردم سیروس را نبینم. چون ممکن بود با دیدن ما پا پیش بگذارد و با مادر حال و احوال کند و آن وقت مادر قضیه را برایش بگوید. با عجله خرید کردیم و به منزل آمدیم. به اتاق رفتم تا لباس عوض کنم که پیامکی از سیروس بر گوشیام نقش بست.
«سلام. شببخیر. خوبی؟ الهه فکراتو کردی که خانوادهام کی بیان برای خواستگاری؟»
جوابی نداشتهام که به او بدهم، یعنی نمیدانستم که چه باید بگویم. اگر میگفتم آره، آن وقت باید مقدمات رفتن به خانهٔ آنها را فراهم میکردیم و اگر میگفتم نه، قضیه پیچیدهتر میشد. مجبور بودم سکوت اختیار کنم. آمدن حمید به ایران زندگی مرا داشت به مسیر دیگری هدایت میکرد.
شب هنگام و بعد از صرف شام به اتفاق خانواده مشغول تماشای فیلمهای حمید که در امریکا گرفته بود شدیم. شاهین، همان کسی که سیروس او را برای من در نظر گرفته بود، نیز در فیلم بود و هر از گاهی در صحنهها یا مکانهایی به اتفاق حمید دیده میشد. حمید در شهر تگزاس امریکا یک پمپ بنزین داشت که نیمی از آن را با شاهین شریک بود. شاهین فردی حدوداً ۳۵ ساله بود که از لحاظ هیکل و جثه مردی تنومند به نظر میآمد اما به لحاظ سیما و چهره روح و روان ناآرامی داشت. ظاهراً سالها پیش از حمید به امریکا آمده بود و از خانوادهٔ متمولی بود.
حجم
۱۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱۵۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
نظرات کاربران
رمانی بسیار حال خوب کن ، پر احساس ، باورپذیر ، با عشق ، زبان ساده ، برخاسته از فرهنگ ایرانی ، آموزنده و خیلی چیزای خوب دیگه واقعا حالمو خوب کرد حتما پیشنهاد میکنم بخونین
کتاب کاملا تینیجیری بود کاش تو توضیحات بزنن رده سنی رو و اینکه نمیفهمم این همه توضیح جزئیات ناهار و شامو
خیلی ساده و .....